مثنوی عرفانی [ عشق یکی , راه یکی , دل یکیست ]
محمود سراجی
مثنوی عرفانی [ عشق یکی , راه یکی , دل یکیست ] ..
[ عشق یکی , راه یکی , دل یکیست ] .
***
شرک من از کفر سر زلف توست
عشق تو بی کفر نیاید درست
خا ک تو یی , تاک تو یی پاک تو
مستی می نشنه تریاک تو
حضرت عشق است درون تنم
جمله توئی از چه بگویم منم
چشم تو بیند بجهان جای من
کی قدمی بی تو رود پای من
روح تو در جوهره ام خفته است
عشق در این باره چنین گفته است
فاش بگویم بصدای رسا
خفته بهر نقطه عالم خدا
او همه جا هست کجا میروی ؟
دور مرو راه خطا میروی
هر چه پی جستن او رفته ای
در پی گم کردن او رفته ای
اینهمه گمراهی باطل ز چیست
راه یکی عشق یکی دل یکیست
سایه خود را چو نبینی بخاک
خاک بر آن چشم چپ و عیب ناک
فاش بگویم بصدای رسا
خفته بهر نقطه عالم خدا
او همه جا هست جا میروی ؟
دور مرو راه خطا میروی
هر چه پی جستن او رفته ای
در پی گم کردن او رفته ای
اینهمه گمراهی باطل ز چیست
راه یکی عشق یکی دل یکیست
سایه خود را چو نبینی بخاک
خاک بر آن چشم چپ و عیب ناک
جوشش عشق است که جان میدهد
هستی و مستی به جهان میدهد
محمود سراجی م.س شاهد
منبع:پژواک ایران