مناجات اول مزامیر حضرت عشق [ قصیده ]
محمود سراجی
تذکار
.
قصیده مزامیر حضرت عشق دربیش از پانصد بیت و با یک قافیه تقدیم خواهد شد
.
مناجات به ساحت حضرت عشق-١
ای ذات تو لایزال و سبحان
وای وصف تو فوق وهم انسان
بیرون ز کلام و حرف و ارقام
بر تر ز خیال و حدس و ایقان
ای کنه تو خارج از تعقل
وای در تو خرد حقیرو حیران
در سینه تنگ و خسته من
یک نکته نه ، بلکه صد هزاران
رازیست که تاب گفتنم نیست
دردیست مرا که نیست درمان
حالیست مرا که باورم نیست
کامشب نکشد مرا به عصیان
ترسم بکشم ز فرط مستی
یکباره بهر چه خط بطلان
این درد نهان چسان بگویم
ای جان مرا تو درد و درمان
لب بسته زبان خموش و صامت
اما ز درون چو کوره تفتان
از بستن لب مرا چه حاصل
من خامشم اندرون خروشان
این جوش و خروش و میل سرکش
واین آتش اشتیاق و طغیان
در چنته سینه ام بجوش است
چون غلغل دیک آب جوشان
من کیستم ای تو رمز هر راز
من چیستم ای رحیم رحمان
من گمشده در وجود خویشم
یارب تو مرا به من شناسان
م.س شاهد
منبع:پژواک ایران