دو بیتی ها
یار آمده ای درد دگر جای تو نیست
ای مرگ برو که جای یغمای تو نیست
امشب گل روی دوست مهمان من است
ای غصه برو ، غصه فردای تو نیست
.
گویند که درد من فزون خواهد شد
در سینه دلم کاسه خون خواهد شد
یک ذره غمت لذت عالم دارد ....
افزون بشود ببین که چون خواهد شد
.
تا چشم من افتاد بر آن سرو درست
دیدم که در این چمن دگر چون تو نرست
حیرت زده گفتمت خدا را بنما
کاین نقش قیامت است یا قامت توست
.
ای دوست به قامتت قیامت کردی
آری چه قیامتی به قامت کردی
بنشین که صنوبران خوش قامت را
با جلو ه قامتت غلامت کردی
.
گفتم که ز قامتت دلم گشته کباب
گفتی که نبینی اش مگر عالم خواب
گفتم که بگو بخوابم آید باری
گفتی که تو عاشقی چرا داری خواب ؟؟
.
در محضر تو خواب حرام است مرا
دور از رخ تو خواب کدام است مرا
خوابم شده جن و چشم ما بسم الله
دیدی تو اگر بگو سلام است مرا
از تو همه عشق و ناز بادا ای دوست
وز ما غم جانگداز بادا ای دوست
مائیم و غم دراز و صد گونه نیاز
عمرت چو غمم دراز بادا ای دوست
.
ای دوست که با دلم به جنگ آمده ای
با روی گل و دل چوسنگ آمده ای
دیوانه نیم که از تو بردارم دل
با خون جگر مرا به چنگ آمده ای
.محمود سراجی م.س شاهد
بقیه دارد
منبع:پژواک ایران