برگ سبز یا دم عیسای دگر قسمت پنجم ۵
محمود سراجی
برگ سبز یا دم عیسای دگر قسمت پنجم ۵
یکروز مانده به پایان هفته محیط زیست [ پس فردا ] به زیارت دماوند سرافراز و بز های جهنده صخره نورد خواهیم رفت حتما ببینید مطمئن هستم که خوشتان خواهد آمد ...
در این قسمت چند بیت از قسمت قبلی هم برای یاد آوری آمده است
باردگر عشق سخن ساز کرد
صد گره از مشکل ما باز کرد :
گفت مرا نیست سخن بیش از این
در دل هر ذره خدا را ببین
چیست به زعم تو زمین و زمان
نیست بغیر از تو به عالم بدان
دیده جان باز کن اینجا که من
گویمت از معجز رستن سخن
فاش بگویم به صدای رسا
خفته به هر نقطه رستن خدا
در تن یک شاخه اگر بنگری
با نظر و دیده بینا تری
ریشه و برگ و گل و آوند و پوست
هست به هر نقطه که در کل اوست
گفتمش ار شاخه و ریشه یکیست
گردش این دور تسلسل ز چیست ؟؟
میوه که محصول چنین محتوا ست
باز هم او منشاء اصل نقاست
عشق بگفتا که در این رمز و راز
حال نیاز است نه قال دراز
حجم و حجابند چو آفات ذات
کشف غطاء کن که بیابی ثبات
آنچه در این میوه عیان گشته است
موجب اسرار نهان گشته است
گرچه در این نکته بسی راز هاست
حیف که از مبحث اصلی جداست
میوه اگر منشاء اصل بقاست
زادن و زائیده شدن از چراست ؟
میوه کدام است و درخت و گیاه
حل نشود مساله با یک نگاه
اینکه چنین است و چنان میکند
آنچه که این کرده و آن میکند
جمله خیال است و گمان است و ظن
ظن و گمان نیز نیاید ز من
آنچه در این کاوش و این جستجوست
ریشه و برگ و گل و میوه هموست
برگ مسیحا نفس اینجا کجاست ؟؟؟
برگ کجا میوه کجا این خداست
چیست به زعم تو زمین و زمان
نیست بغیر از تو به عالم بدان
هم تو وهم آنچه که در ما سو است
هم به عیان هم به خفایا ...خداست
جوشش عشق است که جان میدهد
هستی و مستی به جهان میدهد
م.س شاهد
در قسمت ششم : بمناسبت پایان هفته محیط زیست به زیارت دماوند سربلند وبز های جهنده صخره نورد خواهیم رفت
منبع:پژواک ایران