خرمنی از دو بیتی های شاهد ۴
محمود سراجی
دو بیتی ها
یار آمده ای درد دگر جای تو نیست
ای مرگ برو که جای یغمای تو نیست
امشب گل روی دوست مهمان من است
ای غصه برو ، غصه فردای تو نیست
.
گویند که درد من فزون خواهد شد
در سینه دلم کاسه خون خواهد شد
یک ذره غمت لذت عالم دارد ....
افزون بشود ببین که چون خواهد شد
.
تا چشم من افتاد بر آن سرو درست
دیدم که در این چمن دگر چون تو نرست
حیرت زده گفتمت خدا را بنما
کاین نقش قیامت است یا قامت توست
.
ای دوست به قامتت قیامت کردی
آری چه قیامتی به قامت کردی
بنشین که صنوبران خوش قامت را
با جلو ه قامتت غلامت کردی
.
گفتم که ز قامتت دلم گشته کباب
گفتی که نبینی اش مگر عالم خواب
گفتم که بگو بخوابم آید باری
گفتی که تو عاشقی چرا داری خواب ؟؟
.
در محضر تو خواب حرام است مرا
دور از رخ تو خواب کدام است مرا
خوابم شده جن و چشم ما بسم الله
دیدی تو اگر بگو سلام است مرا
از تو همه عشق و ناز بادا ای دوست
وز ما غم جانگداز بادا ای دوست
مائیم و غم دراز و صد گونه نیاز
عمرت چو غمم دراز بادا ای دوست
.
ای دوست که با دلم به جنگ آمده ای
با روی گل و دل چوسنگ آمده ای
دیوانه نیم که از تو بردارم دل
با خون جگر مرا به چنگ آمده ای
.محمود سراجی م.س شاهد
قسمت بعدی چند روز دیگر
منبع:پژواک ایران