زکدام باده مستی ؟؟؟ ... نصایح خمار قسمت اول
محمود سراجی
[م.س شاهد ]
زکدام باده مستی ؟؟؟
زان باده بنوش کز تو جوشد
زان می که نخورده مستی از آن
زان باده که بایزید بسطام
یک جرعه چشید و گفت سبحان
زان باده که بوی یار دارد
چون عطر نسیم صبحگاهان
زان باده که در لباس ترسا
افتاد بجان شیخ صنعان
زان باده که جام جان از او مست
زان می که خمار از او گریزان
زان باده کز او به زعم حلاج
آسان شده درد سنگباران
زان باده که از نگاه مستی
ریزد به نگاه تشنه کامان
زان باده کز او برای فرهاد
شیرین شده کار طاق بستان
زان باده که از کرامت آن
قمری شده این چنین غزلخوان
زان باده کز او اجاق نمرود
بر جان خلیل شد گلستان
زان باده که بلبل و چکاوک
از نشأت آن گرفته الحان
زان باده که بر کلیم و فرعون
بگشود شکاف موج غلطان
زان باده که خیزد از سر شمع
در خلوت بزم عشق بازان
زان باده که در دم مسیحا
بنهاد شفای درد مندان
زان با د ه که نام عشق دارد
سر منشا هر کلام و عنوان
زان باده که شیر بیشه عشق
در محشر نینوای سوزان
لا جرعه به سر کشید و پر زد
بر اوج حماسه های دوران
زان باده بنوش کز تو جوشد
زان می که نخورده مستی از آن
تصمیم گرفته ام قسمت به قسمت [ چکامه خمار ] را که در رسانه بزرگ یولداش منتشر شد به تدریج تقدیم صاحبدلان کنم و در پایان اصل شعر را با لوگوی یولداش به اشتراک بگذارم ...
این شما و اینهم بخش هائی از مصاحبه من با پیرخمار ...
محمود سراجی م.س شاهد
photo id="4" />
منبع:پژواک ایران