دل را به که بندم ؟
[ غزلی صد در صد عاشقانه برای دل عاشقان ]
محمود سراجی
غزلی از گذشته های دور دور ....که زنگ تفریحی است در بین اشعار عرفانی
دل را به که بندم ؟
گیرم که دل از مهر تو و عشق تو کندم
با عشق که آمیزم و دل را به که بندم ؟؟؟
عطر تو دل انگیز و کنار تو بهشت است
هر چند مرا با تو به دوزخ ببرندم
این رشته که برگردنم افکنده ای از مهر
نا خواسته هر جا که تو خواهی بکشندم
غیر از تو ندارم هوس دیدن رویی
غیر از تو پذیرا نبود روح بلندم
یک دل نبود بیش مرا در قفس تن
آن نیز بدر کردم و پای تو فکندم
دست از تو و عشق تو بریدن نتوانم
یا دست ببرند مرا یا بکشندم
آن کیست که باشد به صفای تو برابر
بر حور نهشتی به چنین لاف بخندم
با درد تو گویی شده ام در گرانقدر
بی عشق تو گویی به پشیزی نخرندم
با درد تو بی درد و به زنجیر تو رامم
با عشق تو پاینده چو یک کوه بلندم
بی رنج تو رنجورم و بی هجر تو مهجور
بی بند تو در بندم و دیوانه به بندم
کورم اگر از چشم فسونکار تو روزی
دل بر کنم و غیر تو یاری بپسندم
شیرین لب و شیرین سخن و بوسه شیرین
هر چند گرفتار به بیماری قندم
زان بوسه چون شهد عسل چشم نپوشم
گر بگسلد این قند مرا بند ز بندم
شاهد اگر افزون نشود قند تو در خون
کم بوسه ستاندی ز لبانش گله مندم
محمود سراجی
Reply
|
Forward
|
منبع:پژواک ایران