خرمنی از دو بیتی های شاهد ۵
محمود سراجی
دو بیتی ها
*
دور از تو جهان هوای زندان دارد
زندان با تو رنگ گلستان دارد
با روی تو دوزخم بهشت دگریست
بنشین که دلم هوای بستان دارد
*
گفتی که بهاران گل بی خار خوش است
در عیش و طرب صفای گلزار خوش است
گلزار و خزان و خار و گل یکسانند
آنرا که تو گفتی همه با یار خوش است
*
از خاطرم اشتیاق کوی تو نرفت
واز لوح دلم هوای روی تو نرفت
دل بود به سینه آرزوی تو به دل
دل رفت ز سینه آرزوی تو نرفت
*
می نا زده چشمان تو ای یار خوش است
در ناز و کرشمه و به اطوار خوش است
چشمت به کرشمه از دلم جویا شد
دلجویی بیمار ز بیمار خوش است
*
نی در غمت از زخم زبان میترسم
نی در رهت از دادن جان میترسم
یکبار ببینمت ولو از ره دور
عمرم ندهد فرصت از آن میترسم
*
تا لحظه آخری که جان هست مرا
بر هر ستمت تاب و توان هست مرا
ترسم که به مظلومی من رحم آری
با غیره در وفتی غم آن هست مرا
*
گفتند به ترک تو کنم قصد بزرگ
تصمیم بزرگ توبه با عزم سترگ
رندانه دلم به طعنه خندید و بگفت
ای توبه شکن مرگ بود توبه گرگ
*
گویند مرا رها کن آن زیبا را
آن نوگل یاس و شاخه رعنا را
من کیستم اینکار کنم یا نکنم ؟؟؟
افسار بگردن او کشاند مارا
.
محمود سراجی م.س شاهد
قسمت بعدی چند روز دیگر
منبع:پژواک ایران