حماسه حلاج ١
محمود سراجی
قسمت اول حماسه حلاج در مثنوی به ذوق عظیم آمده ام و میخواهم حماسه حلاج را در قالب مثنوی و در ٤ قسمت تقدیم حضورتان کنم امروز قسمت اول
حماسه حلاج ١
هر که در یار به مژگان نرفت
خود نشد حلاج و انالحق نگفت
او که گل از وحدت حق چیده بود
صورت او را همه جا دیده بود
آتش سوزان و بهشت برین
هردو یکی بود بر این نازنین
در نظرش ذره چو خورشید بود
مرده او زنده جاوید بود
دل ز مزایای جهان کنده بود
عشق به حق در دلش آکنده بود
خار بغیر از گل و بستان نبود
خاک بجز عطر گلستان نبود
مطربه شوخ و نوا خوان عود
در نظرش زهره و ناهید بود
چرخه هستی همه یک نقطه بود
نقطه پرگار تمام وجود
حجم و حجاب آمد و زد طرح نو
تا که ز هستی بدهد شرح نو
دیده حلاج جهانی ندید
خود همه او گشت و بدان سو پرید
مست شد و دید جهانی دگر
رفت پی جستن خود مست تر
جمله یکی بود در اینجا وجود
هر دو یکی بود چه آتش چه دود
جوشش عشق است که جان میدهد
هستی و مستی به جهان میدهد
.
محمود سراجی م. س شاهد
قسمت دوم تا چند روز دیگر
منبع:پژواک ایران