دست من و دامن تو ساقی
محمود سراجی
دست من و دامن تو ساقی -
خوشنویسی تابلو هنری توسط استاد ممتاز انجمن خوشنویسان ایران محمد صادق صحرائی و طرح [ تابلو ساقی ....] از مختار کچچیان
ای پرده نشین بی حجابم
وای رمز سوال بی جوابم
از خواب گران رهایی ام ده
چشمم بگشا که مست خوابم
در حیرتم از تفکر خویش
واز باور خود در اضطرابم
ترسم که غلط در آید از آب
از رفتن و آمدن حسابم
ترسم که ببینم آخر کار
با آنهمه دفتر و کتابم
موجی نبرد مرا به ساحل
در عکس مسیر پر شتابم
دریاب مرا که از توهم
همچون خلئی میان آبم
بادم به درون قطره ای آب
یا آب درون یک حبابم
یعنی که ز هیچ کمترم من
با اینهمه غرق در حجابم
از بودن و از نبودن من
وز راز حضور و از غیآبم
صد گونه حدیث و قصه گفتند
القصه نکرده کس مجابم
اینم شده رهنما و آن راه
این یک به خطاب و آن عتابم
این یک به جهان حور و غلمان
وان یک به جهان آب و خاکم
اینم به ره ثواب و عقبی
وان هادی راه آن صوآبم
تا آنکه سروش محرم عشق
هنگام سحر به آب و تابم
آهنگ ترانه ای دگر کرد
با شور و چغانه و ربابم
گفتا نه به این و نی به آن است
جای دگری بود رکابم
گفتم که اگر به این و آن نیست
جز این و جز آن کجا بیابم ؟؟؟
فرق است میان بینش و دید
من بر لب آب و در سرابم
گفتا که چو راجعون بدانی
نا گفته عیان بود جوابم
***
ای راز نهان پرده عشق
وی سر عیان چو آفتابم
خفاشم و تاب دیدنم نیست
خورشید رخت بود نقابم
از عمق نگاه تشنه من
پیداست دگر نمانده تابم
پر کن قدح مرا دمادم
کز غایت تشنگی کبابم
کی باده کند بدون ساقی
درمان خمار بی حسابم
من بی تو کنار حوض کوثر
غرقابه آب و در سرابم
بی باده کند نگاه مستت
سرمست تر از شراب نابم
دست من و دامن تو ساقی
در یاب که روز و شب خرابم
مستم کن فا رغم کن از خویش
کز هستی خویش در عذابم
لطفی کن وارهانم از غیر
مشتاق وصال آن جنا بم
محمود سراجی م.س شاهد
منبع:پژواک ایران