کفرش به من و نماز من امین است - ترانه های فراق هفدهم ۱۷
محمود سراجی
کفرش به من و نماز من امین است - ترانه های فراق هفدهم ۱۷
من لایق عشق تو نیم میدانم
بازنده این زندگیم میدانم
صد عیب دگر اگر نهی حق داری
من عاشقم ار نه هر کیم میدانم
گفتند که با تیر و تفنگ آمده یار
بر کشتن من به عزم جنگ آمده یار
گفتم چه مبارک خبری مژده دهید
با کشتن من مرا به چنگ آمده یار
جان بر کف و آماده منم بسم الله
آماده به خون ریختنم بسم الله
گفتند سخن از تو غرامت دارد
من سنگ تو بر سینه زنم بسم الله
گفتند که با دلی پر از کین آید
دائم به لبش هزار نفرین آید
گفتم به لبش هر چه بیاید زیباست
نفرین ورا از دلم آ مین آید
گفتند چو دلدار تو سفاکی نیست
از غم چو دلت یک دل غمناکی نیست
گفتم که بکار دل چکار است مرا ؟؟؟
دل داند و او که از غمش شاکی نیست
گفتند که ملحد شده و بی دین است
کافربه اصول و مذهب و آیین است
گفتم که مرا مذهب و آیین همه اوست
کفرش به من و نماز من امین است
گفتند ترا به زیر پا خواهد کشت
باعشوه و با ناز و ادا خواهد کشت
گفتم که به ناز و عشوه اش کشته مرا
افسوس دوباره کشته را خواهد کشت
بر لب نرسد مرا دگر جآن امشب
از درد تو میرسم به نسیان امشب
ای بی خبران چه جای درمان من است ؟؟؟
صد جان بدهم به درد جانان امشب
گفتند که یار تو سزا خواهد دید
از منتقم عشق جزا خواهد دید
آن لحظه از عشاق که را خواهد دید ؟؟؟
گفتم که مرا ، باز مرا خواهد دید
محمود سراجی م.س شاهد
منبع:پژواک ایران