غزل « دل هوایی»
محمود سراجی
غزل " دل هوایی" شاهد
با تشکر ازمختارکچچیان و محمود عقیانی عزیز بخاطرآثار ارزنده ای که طی چند سال اخیر بوجود آوردند و هم اکنون در سایت جهانی سی ان ان و گوگل درج و ثبت و قابل دسترسی است
این عزیزان بیش از پانصد اثر فقط برای اشعار من طراحی کرده اند
[ منابع گوگل سی ان ان پژواک ایران و سایت ایرون ]
با احترام محمود سراجی
" دل هوایی" شاهد
شب سیاه مبدل به یک سحر گردد
اگر که زلف تو از صورت تو بر گردد
مگر میان تو و نرگس تو لجبازی است
که هر چه باده بنوشی خمار تر گردد؟
چه نرگسی است که در مستی اش خمار شود؟
چنان خمار که از خویش بی خبر گردد
چه آفتی است خدا را که چون خمار شود
خرابی من بیچاره بیشتر گردد
چه شور و جذبه و بد مستی است در چشمت
که هر که جذب نگردید در بدر گردد
فغان ز مستی این چشم و چشمه باده
که هر که سیر ننوشید درد سر گردد
چه کوزه ها که تهی میشود ز دوری تو
ولی چه سود که درد خمار برگردد
خماری تو اگر بر دو چشم مست افتد
دو چشم مست دوباره خمار تر گردد
خمار و مست ندیدم به یکنفر جاری
بجز نگاه تو کز عشق بار ور گردد
همین نگاه که نا گه به ناز خیره شود
بجان خسته عاشق دوباره شر گردد
چه حکمتی است به مژگان صف کشیده تو
که هر چه صاف کنی چون کمانه بر گردد
حکایتی است میان، غم تو و دل من
که هر چه پر کنی از غم شکفته تر گردد
شرنگ تلخ، که بر کام عاشقآن ریزی
به کام تشنه و مشتاق من شکر گردد
صفای عشق بنازم که از در درگ
اگر به خشم برانی دوباره بر گردد
دل هوایی "شاهد" هوای دام تو دارد
برون ز دام تو این مرغ جان بسرگردد
م.س شاهد
منبع:پژواک ایران