دیدن روی ساقی - ترانه های فراق اول ۱
محمود سراجی
تصمیم داشتم که پس از پایان هفته محیط زیست و مجموعه برگ سبز یا دم عیسای دگر ... ۴-۳ قسمت باقیمانده از مناظره عقل و عشق را تقدیم کنم لیکن میخواهم با چند دوبیتی از ترانه های فراق زنگ تفریحی داشته باشم این شما اینهم ترانه های فراق من .
ترانه های فراق
مستم بکن و ز قید هستی برهان
باز آ و مرا به اوج مستی برسان
مستم بکن آنچنانکه از مستی من
هم ساغر و هم صراحی آید به فغان
باز آ که ز باده لبت مست شوم
بالاتر ازآنچه بوده و هست شوم
باز آ باز آ وگرنه پنهان از تو
میخوابم و با خیالت همدست شوم
ساقی بنشین که می پرستم کردی
دیوانه تر از چنانکه هستم کردی
با دیدن چشم تو چنان مست شدم
گویی ز شراب ناب مستم کردی
می خوردن من ز غایت مشتاقی است
من باده خورم تا نفس از من باقی است
من مست می و باده نبودم هرگز
مستی من از دیدن روی ساقی است
امشب هوس باده لعل است مرا
کی باده انگور کند مست مرا؟
مائیم و شبی دراز و صد گونه نیاز
یک همچو شبی کجا دهد دست مرا؟
با عشق تو زندگی بکام است مرا
واز جام لبت کام مدام است مرا
آن باده که دین ما حرامش فرمود
آری آری بی تو حرام است مرا
دنیا همه از شراب و ما از غم مست
واین غم بدلم نشسته از روز الست
این عمر چو یک باد ز هفتاد گذشت
عمری که مرا دقیقه ای یکسال است
ای چشمه آب زندگانی لب تو
اکسیر حیات جاودانی لب تو
گویند همه زبان تو شیرین است
ای قند مکررم زبان و لب تو
محمود سراجی م.س شاهد
منبع:پژواک ایران