راز و نیازدوازدهم ۱۲ مقدمه [ ذکر اول رابعه ]
محمود سراجی
بزودی می رسیم به زیباترین و فاخر ترین عبارات عرفانی که با کلام ناب رابعه عدویه شکل گرفته و دهن به دهن فضای عرفان را پر کرده است .... من چه بگویم از این زن قلندر دهر جایی که حضرت لسان الغیب از او چنین میگوید
[ غلام همت آنم که زیر چرخ کبود // زهر چه رنگ تعلق پذیرد آزاد است ] .... "حافظ "
رابعه - قسمت اول ۱
روزی ز سر شباب و مستی
واز شورش اشتیاق شایان
سر گشته وجد و محو مطلق
سرمست و خراب و نغمه خوانان
رفتم به طواف خانه عشق
در باغ جنان به کوچه جان
از صاحب خانه بود صد نقش
چون آینه در رواق ایوان
دل بود بجای گل حصارش
دیواره آن ز برگ ریحان
سقف از گل یاس و شاخه بید
درب از گل سرخ باغ رضوان
فرشش همه سنبل و بنفشه
سوسن به در سراچه دربان
حوضی به صفای نرگس مست
پاشویه در آن ز آب حیوان
دیدم دو هزار بت در آنجا
تسبیح بدست و ذکر گویان
ابدال و قلندران و اوتاد
بودند به کسوت خدایان
این یک به اناالحق از سر شوق
وآن یک به ترانه دامن افشان
از رابعه تا جنید و شبلی
واز بصری و بوسعید و صنعان
از پیر مغان بی خرابات [ منظور محی الدین ابن عربی است ]
تا شیخ رئیس و پیرخرقان
از شارح راز منطق الطیر
تا شمس شموس و پیر ترکان
[منظور از شارح راز منطق الطیر عطار است ،که از زبان پرندگان حرف میزندهزاران پرنده به رهبری هد هد به قله قاف میروند تا با سیمرغ خدای پرندگان را ملاقات کنند ، در بین راه تعدادی تلف میشوند ، تعدادی با سفسطه بین پرندگان نفاق می اندازند ، تعدادی خسته می شوند ، بالاخره سی تا از این مرغان به قله قاف میرسند و از چیزی که می بینند به حیرت می افتند"چون جز آن ۳۰ تا مرغ سیمرغ دیگری در کار نبود"راز منطق الطیر همین است...برویم به سراغ بقیه ...
م.س شاهد
قسمت دوم تا چند روز دیگر
منبع:پژواک ایران