گزیده ای از دوبیتی های شاهد ۵ ترانه های فراق
محمود سراجی
دوبیتی های شاهد ۵
در حضرت تو غرق گناهم ای دوست
روی سیه ام بود گواهم ای دوست
از موی سپید خود ندیدم ثمری
من ماندم و این روی سیاهم ای دوست
اعجاز گر مهر سلیمان عشق است
در دیده ما خوشتر از ایمان عشق است
گر مبداء اعتقاد ما می پرسی
از روز ازل اساس و بنیان عشق است
آنکس که کند آه و فغان عاشق نیست
عاشق همه جان است و زبان عاشق نیست
عاشق ز تو هجران و جفا میخواهد
گر وصل ترا خواست بدان عاشق نیست
من بی تو بلای جان جهان را چکنم ؟؟؟
ای حور جنان بی تو جنان را چکنم ؟؟؟
عمری به قمار عشق تو باخته ام
من بی تو کنون سود و زیان را چکنم ؟؟؟
در عشق تو دست از دل و دین بردارم
با عشق تو من بهشت خود را دارم
در دوزخ اگر وصل تو را وعده کنند
فردوس برین بر دگران بگذارم
جانم اگر از عشق تو بر باد رود
حاشا حاشا ، عشق تو از یاد رود
کوه است مرا عشق و غم جانم باد
کوهی نشنیدم که بیک باد رود
از عشق تو آتشی فروزنده و مست
آمد به کنار ما و در دل بنشست
گفتم به دلم چکار داری ؟؟؟ گفتا
جز دوست به آتش بکشم هر چه که هست
ای دوست دگر از تو خبر نیست مرا
حاصل بجز از خون جگر نیست مرا
دانی بچه سان میگذرد روز و شبم ؟؟؟
شب میگذرد ولی سحر نیست مرا
باز آ که سری بی سر و سامان دارم
دست از تو نمیکشم که تا جان دارم
از مردنم ای دوست غمی نیست مرا
بی روی تو زنده ام غم آن دارم
گفتی همه عشق و ناز دارم ای دوست
بر ناز تو من نیاز دارم ای دوست
بر ناز تو گر نیاز من کوتاه است
در دل سخن دراز دارم ای دوست
امشب شب رویا و خیال است بیا
در خلوت دل به شادی و مست بیا
در دل ز خیال دوست آتش دارم
ای غصه اگر ترا جگر هست بیا
محمود سراجی م.س شاهد
قسمت بعدی ......./
[
منبع:پژواک ایران