پروانه عاشق - شاهد دیوانه
محمود سراجی
مستانه به پرواز در آید بسر شمع
تا هستی خود داده و فرزانه بسوزد
با ناله جانکاه تمنا کند از شمع
بگذار که این عاشق دیوانه بسوزد
اول به پر و بال زند آتش حسرت
تا در نظر یار فقیرانه بسوزد
آنگاه که خاکسترجسمش به هوا رفت
با شعله در آمیزد و شاهانه بسوزد
من نیز چو پروانه دراین شهر غریبم
بگذار دلم مست و غریبانه بسوزد
آرامتر ای شاهد دیوانه خدا را
از ترس رقیب آمده دزدانه بسوزد
م.س شاهد
منبع:پژواک ایران