خاطرات خانه زندگان (۳۲) ای چنگ ناله برکش و ای َدف خروش کن
همنشین بهار
مسئولین زندان اجازه دادند بچه ها در حیاط بند دور هم حلقه بزنند و عید را گرامی بدارند. محمود دولت آبادی خالق کلیدر یک آواز زیبای سبزواری سر داد و همه کف زدیم. ناگهان عده ای بلند شدند، رفتند آنطرفتر و بلندبلند صلوات فرستادند و الله اکبر و یا حسین گفتند و فاتحه مراسم عید خوانده شد. من ترس برم داشت. ترس از چی؟ از مجهول، از فردا و فردا ها
منبع:پژواک ایران