کورشِ تاریخی با توهّماتِ ما، از بُنیاد متفاوت است
همنشین بهار
خانمها و آقایان محترم، دوستان دانشور و فرهنگورز، در این شبِ سردِ مِهآلود که بهقول تَنسَر Tansar - در نامه به گُشْنَسپْ (شاه طبرستان) ـ تمیز حقیقت از میان برخاسته و سیرتِ انسانی رها گشتهاست، به شما سلام میکنم. سلامی پُر از شور و شادی و امید.
این بحث به «کورش تاریخی» اشاره دارد. کورش تاریخی با توهمات ما و آنچه از قرن بیستم به بعد در باره وی بر سر زبانها افتاده، از بُنیاد متفاوت است. ضرورت طرح اینگونه مباحث آشنایی با تاریخ پُر فراز و نشیب میهن ماست که غالباً با آن بیگانهایم. درست است که در گذشته نباید زیست اما به گذشته باید نگریست. به قول شکسپیر در نمایشنامه توفان: What's Past Is Prologue (گذشته پیش درآمد اکنون است).
The Tempest, Act 2, Scene I
...
در شرایطی که ایران در حصار ظلمت اهریمن است و مرتجعین بر آن گرد یأس و محنت میپاشند، نیاز به اسطورههای تاریخی و ملی واقعیست. اگر یاد کورش بزرگ، بیدادگران را نشانه بگیرد، بسیار هم نیکوست. البته شخصیتهای تاریخی را نباید صرفاً با نگاه سیاسی بررسی کرد.
...
در این بحث به استوانه کورش Cyrus Cylinder [سایروس سیلندر] و بیانیه وی در هنگام پیروزی بر بابل اشاره میشود، با مسامحه، منشور کورش.
بسیاری آمدند و رفتند اما آن کتیبه ماند و میمانَد و در هر دوره معنای تازه دارد. جوهر و مضمون آن گِلنوشته، احترام به حقوق انسانی، توسط نیاکان ماست و تأثیر معنویاش، کمتر از سند Magna Carta (مگنا کارتا) در اروپا نیست.
اين مطلب در فرمت PDF ثبت شده است و با برنامهي Acrobat Reader باز ميشود.
براي خواندن آن اينجا را کليک کنيد
منبع:پژواک ایران