اسطوره اشرف (متن پیام مسعود رجوی، ۲۷ شهریور ۱۳۹۲)
همنشین بهار
۱۷ روز پس از «شبیخون به اشرف» (واقعه مهیبی که دشمنان آزادی را شاد و شنگول کرد و دیگران را هم بهنوعی به آزمایش کشید)، راهبر مجاهدین با پیامی که در یک کلیپ ویدیویی ارائه شده ازاسطوره اشرف و لشگر فدایی آن سخن گفت.
متاسفانه این پیام نیز مکتوب نبود. متن آنرا (منهای حواشی و آنچه مربوط به نشستهای پیشین است)، کلمه به کلمه گوش کردم و روی کاغذ آوردم...
...
من با مجاهدین سنخیّت نداشته و ندارم. «صلاحیت» و استعدادی میخواهد که فاقد آنم اما دوست دارم مسعود رجوی زنده باشد.
«فاش میگویم و از گفته خود دلشادم» که برای وی آرزوی سلامتی دارم و امیدوارم «حّی» و «زنده» باشد.
زنده بودن فراتر از دَم و بازدَم و حرف و صوت است. زنده بودن چیز دیگری است...
...
آرزو کنیم از درون شب تار، گل صبح بشکفد و این ابتلاء بزرگ، بار خود را بر زمین بگذارد. ایجاد همدلی و همدردی کند تا به جای فصل و فاصله و هرزهنویسی، وصل و رابطه و فرهیختگی حاکم گردد.
جفا در قضاوت باب نشود و بیانصافی و بیمروتی، به انصاف و واقع بینی زور نگوید. در اینصورت از آسمان و زمین بلا هم ببارد، باطل به کرسی نخواهد نشست و چراغ حقیقت در طوفان کشمکش ها نخواهد مُرد.
ادامه...لطفاً اینجا را کلیک کنید.. منبع:پژواک ایران