دانشنامهٔ آزاد ویکیپدیا Wikipedia و حق مقدّس ویرایش
همنشین بهار
۱- در مورد شعر Martin Niemöller «مارتین نیمولر» First they came for the Communists… (اول سراغ کمونیستها آمدند...) ــ کامل ترین پژوهش تا هم اکنون که این سطور را مینویسم، مقاله «واقعاً مارتین نیمولر چی گفت؟»What did Niemoeller really say? نوشته Harold Marcuse هارولد مارکوس استاد دانشگاه کالیفرنیا در «سانتا باربارا» و نویسنده کتاب «میراث داخائو» است که تاریخ مدرن آلمان رشته تخصصی او است.
به مقاله هارولد مارکوس در متن آلمانی صفحه ویکی پدیا در مورد مارتین نیمولر (زیرنویس شماره ۱۴) و... اشاره شدهاست.
۲- دانشنامهٔ آزاد ویکیپدیا Wikipedia ادعا ندارد که در همه موارد حرف آخر را میزند و هرآنچه در آن میبینیم «وحی مُنزل» است و مو درزش نمیرود ! اگر چنین بود پژوهش کاری ساده و نوشتن مثل آب خوردن بود. در مورد «مارتین نیمولر» نیز، داده های این دانشنامهِ پُرارج و تودار و روبه رشد، حاصل نهایی ترین تحقیق نیست و به همین دلیل ویکیپدیا، حق مقدس ویرایش را به رسمیت میشناسد و این موضوع در همه موارد (از جمله موضوع شعر مارتین نیمولر) صادق است. مقاله مارتین نیمولر در ویکیپدیا به قلم من است و تا همیشه میتوان آنرا ویرایش و کامل کرد.
۳- این پندار که «در تمامی منابع آکادمیک معتبر آلمانی زبان، به یهودی ها در شعر نیمولر بر نمیخوریم.» ـ صحت ندارد.
واقعش این است که یهودیان نیز در اردوگاههای نازی (و از جمله در داخائو، که نیمولر زندانی بود) آزار فراوان دیدند و نیمولر حتی اگر میخواست نمیتوانست نسبت به آن بی توجه بماند و در شعرش منعکس نکند.
اگر برخلاف اعتقادات اولیه اش وی با کمونیست ها و یهودیان همدردی میکند، از ثمرات زندان و درک حضور دیگران است. سال ۱۹۵۶ در نامه ای به «دکتر آلفرد وینر» Dr. Alfred Wiener تأثیرات زندان را در خودش یادآور میشود و تاکید میکند بعد از ۸ سال زندان، دیگر آن نیمولر دگم و خشک ضد یهود نیست...
I have never concealed the fact... that I came from an anti-Semitic past and tradition... I ask only that you look at my life historically and take it as history. I believe that from 1933 I truly represented the Lutheran-Christian outlook on the Jewish question - as I revealed before the court - but that I returned home after eight years' imprisonment as a completely different person.
۴- حاصل تلاش بسیار ناچیز من که تحقیق «هارولد مارکوس» نیز، بر آن صحه میگذارد، این است:
شعر مارتین نیمولر در مورد کمونیستها، اتحادیه های کارگری و یهودیان است.
خود نیمولر روی این ترتیب، تأکید کرده و جابجایی و اضافات بعدی، به اصل شعر مربوط نیست.
آقای Richard John Neuhaus در مقاله «قبل و بعد از ۱۱ سپتامبر» که نوامبر سال ۲۰۰۱ در ماهنامه First Things درج شده، به گفتگویی با نیمولر اشاره دارد که وی گفته ترتیب درست آن شعر یادم نیست، ولی ترجیح میدهم کلمات کمونیستها، اتحادیه های کارگری، یهودیان و...، پشت سرهم بیآید.
۵- اصل شعر «مارتین نیمولر» این است:
Als die Nazis die Kommunisten holten,
habe ich geschwiegen; ich war ja kein Kommunist..
Als sie die Gewerkschafter holten,
habe ich geschwiegen; ich war ja kein Gewerkschafter.
Als sie die Juden holten,
habe ich geschwiegen; ich war ja kein Jude.
Als sie mich holten, gab es keinen mehr, der protestieren konnte.
در آغاز نازی ها سراغ کمونیست ها را گرفتند تا با خود ببرند و سر به نیست کنند. من سکوت کردم و لام تا کام حرف نزدم چون کمونیست نبودم. بعد [از کمونیستها] در نخ اتحادیه های کارگری رفتند اما چون در شمار آنان نیز نبودم، سکوت کردم. یهودی ها را که هدف گرفتند بازهم واکنشی نشان ندادم چون یهودی نبودم.
تا اینکه سر وقت خودم آمدند... وقتی نوبت خودم رسید... دیگر کسی نبود تا صدایی به اعتراض برآرد.
۶- همانطور که پیشتر نوشته ام، خیلی ها، در کلام نیمولر دست بردهاند. از جمله:
دست اندرکاران موزه هولوکاست در واشنگتن دی سی، هیئت مدیره The Anti-Nazi League (ANL)، مدیران The Simon Wiesenthal Center در لس آنجلس، مسئولین مجله تایمز در شماره مخصوص When Darkness Fell پنجاهمین سال جنگ دوم جهانی ۲۸ اگوست ۱۹۸۹)، خانم Peggy T. Berman و O'HARA-FORSTER –Brigid و، نویسندگان مقاله Road to War در شعر نیمولر دست بردند، اتحادیه های کارگری را خط زدند و در عوض کاتولیکها را که اساساً همدست متجاوزین بوده و نیمولر دل خونی از آنها داشت، لابلای شعر وی جا دادند... (صفحه ۴ بخش دوم مقاله مزبور)
آقای ال گور، Scott Hayes، Harry W. Mazal، Henry Schoellkopf Reuss ، Howard Samuels، «پیتر نوویک» Peter Novick نویسنده کتاب The Holocaust in American Life ، نژادپرستان... و خیلی های دیگر، در کلام نیمولر دست بردهاند.
* مقاله «هارولد مارکوس»:
http://www.history.ucsb.edu/faculty/marcuse/niem.htm
* نام کتاب «هارولد مارکوس»:
'Legacies of
* مقاله «قبل و بعد از ۱۱ سپتامبر»:
September 11-Before and After
http://www.firstthings.com/article/2009/02/september-11-before-and-after-48
* خسرو باقرپور / توضیح و روشنگری درباره شعر «مارتین نیمولر»
http://asre-nou.net/php/view_print_version.php?objnr=8960
* متن آلمانی صفحه ویکی پدیا در مورد مارتین نیمولر
http://de.wikipedia.org/wiki/Martin_Niem%C3%B6ller
* تایم TIME Magazine از سال ۱۹۳۳ تا کنون در بیش از ۲۹ شماره مجله، از «مارتین نیمولر» نوشته است اما تنها در شماره مخصوص مجله (به مناسبت پنجاهمین سال جنگ دوم جهانی). When Darkness Fell وقتی تاریکی از هم میدرَد ــ به شعر مارتین نیمولر اشاره کرده و البته در آن دست بردهاست.
http://www.time.com/time/magazine/article/0,9171,958452-4,00.html
***
با توجه به اینکه «دیمتری اشمیت» Dietmar Schmidt و «جیمز بنتلی» James Bentley که بیوگرافی «مارتین نیمولر» را نوشته اند، به شعر مزبور هیچ اشاره ای نکردهاند و در نوشته های نیمولر، بخصوص در کتابی که خودش در باره زندگی اش نوشته:
Mit Selbstzeugnissen und Bilddokumenten /Rowohlts Monographien
یا در مصاحبه اش با Klaus Figge و Henning Röhl اثری از آن نیست، این سخن آقای خسرو باقرپور که فرمودهاند:
«چندین فیلم از نیمولر دیده ام که همین سروده را خود میخواند.» ــ خبر خوشی است !
اگر این فیلمها روی نت گذاشته شود و شخص نیمولر شعر مورد بحث را با صدای خودش بخواند، به کسانی که مدتها است دربدر دنبال چنین اسنادی هستند و نمییابند، کمک بزرگی میکند. مطمنناً چنین چیزی نیست. دیگران شعر را دستکاری کرده و از این نمونه ها در یوتیوب فت و فراوان است.
پیشتر هم نوشته ام که طبق گفته همسر دوم «نیمولر»، خانم «سیبل فون سل» Sybil von Sell ، تاریخ شعر به سال ۱۹۴۶ برمی گردد که گویا در جمع دانشجویان یکی میپرسد اوضاع و احوال زندان چطور بود و چه اتفاقاتی افتاد؟ و در پاسخ، نیمولر آن شعر را میخواند. داستان پرسش دانشجویان و پاسخ نیمولر با شعر، بعد از درگذشت او عنوان شده و از ظاهر داستان چنین برمی آید که گویا همسر دوم نیمولر در آن جمع دانشجویی حضور داشته که نقل قول میکند اما سال ۱۹۴۶ وی کودک بوده و همسر نخست نیمولر «ال سه» Else یا فرد دیگری هم، چنین ادعایی نکردهاست.
همنشین بهار
> شعر «مارتین نیمولر»
وقتی مرا گرفتند، صدای احدی در نیآمد.
منبع:پژواک ایران