سرنوشتم را با دست خویش مینویسم. یادی از نلسون ماندلا
همنشین بهار
دقایقی پیش «نلسون ماندلا» به میهمانی خاک رفت. شعر «شکست ناپذیر» Invictus که شاعر فقیر و مسلول انگلیسی «ویلیام ارنست هنلی» William Ernest Henley در مواجهه با سختیهای روزگار و بیماری سل سرود، همدم و همنشین ماندلا در ایام زندان بود که گاه و بیگاه زمزمه میکرد. جوهر و مضمون شعر بیان کلمه حق در برابر جباران و این زمانه پرآشوب است. زمانه پرابتلایی که عقل به تبعید رفته و ابتذال به میدان آمده است.
شعر شکست ناپذیر» ترجمه آزاد شده و واژه به واژه نیست.
...
در فراسوی این شب تیره که چون مغاکی میان دو قطب مرا در برگرفته است، برای سرشت استوار و تسخیرناپذیر خویش، شکرگزار خدایانم. در شرایط طاقت فرسا و در چنگال ضربات زمانه سر را سندان صبور کردم. نه دست از تلاش برداشتم و نه به لابه و زاری افتادم. با پتک ایام و زیر آوار سرنوشت، سرم خونین اما برافراشته است. فراسوی این جایگاه پر از خشم و اشک، جز سایه های وحشت دیده نمیشود و تهدید و رنج سالیان مرا میپاید اما در من نشانی از هول و هراس نیست. از این گذرگاه تنگ و تاریک و از پیامدهای در تقدیر، واهمهای ندارم. (چون) سرنوشتم را با دست خویش مینویسم و سردار روح خویشتنم.
|
Invictus
Out of the night that covers me,
Black as the pit from pole to pole, I thank whatever gods may be For my unconquerable soul. In the fell clutch of circumstance William Ernest Henley
|
عنوان فیلم شکست ناپذیر به کارگردانی «کلینت ایستوود» Clint Eastwood و با بازی «مت دیمون» Matt Damon و «مورگان فریمن» Morgan Freeman از این شعر گرفته شده است.
منبع:پژواک ایران