سرود زیبای «ای رقیب»
کهس نهڵێ کورد مردوه، کورد زیندوه
همنشین بهار
سرود «ای رقیب» را اولین بار از یاران مبارز فرزانه کرد، «قادر شریف»، «هاشم ئهقهلهتولاب» (هاشم اقل الطلاب) شنیدم.
رزمندگان کرد با خود قادر شریف آمده بودند روستای زیبای «آلوت» در «بانه» کردستان و من داستان آن جانهای شیفته را در مقاله
هرچه غمناک است عمیق نیست، هرچه عمیق است غمناک است
که به زبان کردی نیز ترجمه شده ــ نوشته ام.
یاران قادر شریف دسته جمعی میخواندند:
کهس نهڵێ کورد مردوه، کورد زیندوه
زیندوه قهت نانهوێ ئاڵاکهمان
چه کسی میگوید کُرد مرده است؟ کُرد زنده است...
در آغاز انقلاب اینگونه سرودها را با صدای امثال «دکتر شوان پرو» میشنیدیم.
یاد باد آن روزگاران، یاد باد. در آن روزهای قدسی ایثار که همه با هم مهربان بودیم و هوای همدیگر را داشتیم، مهتاب زیباتر بود. ستاره ها دست تکان میدادند و آفتاب هم گرمی بیشتری داشت....
آنروزها کلمات طیبه را به صلیب نکشیده بودند و، هنوز شب سیاه از راه نرسیده بود.
ای رقیب، سال ۱۹۳۸ در زندان حکومت وقت عراق سروده شد.
ای رقیب Ey Reqîb / Hey Guard که اکنون آنرا «ای دشمن» ترجمه میکنند، توسط شاعر کرد یونس رئوف Yunis Rauf (دلدار) Dildar (۱۹۱۸-۱۹۴۸) در زندان حکومت وقت عراق در سال ۱۹۳۸ سروده شده است.
اصل سرود به گویش سورانیاست ولی بعدها به صورت گویش کرمانجینیز درآمده است. سرود ای رقیب برای اولین بار در جمهوری مهاباد مورد استفاده قرار گرفت.
***
به دوستی گفتم سرود «ئهٔ رهقیب» را از اینجا و آنجا جمع و جور کرده ام تا در دسترس باشد.
گفت: پرداختن به این سرود که به مادها و کیخسرو مینازد، چه ارزشی دارد؟
گفتم: زنده کردن هرآنچه از امید و پایداری دم زند، البته که ارزش دارد.
گفت: به تک تک کلماتی که در سرود به کار رفته نگاه کن... بوی «شوینیسم» و خاک و خون پرستی میدهد.
یونس رئوف و هزاران رزمنده کرد با این سرود به جنگ تاریکی رفتند.
از قاضی محمد و ملا آواره و ملا محمود زنگنه. تا اسماعیل شریفزاده و سلیمان معینی و مراد بادامی (مرادشیرێژ)، از قاسملو و شرفکندی و کاک فئواد سلطانی، تا سلیمان تیکان تپه و شیرین علم هولی و حجت زمانی، از رضا خاکسار و مهدی اسلامیان و فرهاد وکیلی تا پهلوان خزعل و علیرضا اسلامی و علی حیدریان، و از صدیق کمانگر تا فرزاد کمانگر... همه و همه، به سرود ای رقیب، معنا بخشیدند.
امیدوارم کُردهای نوجوان (به ویژه کسانیکه زبان پدران و مادران خودشان را کمتر میدانند) با مضمون این سرود دلنشین آشنا شوند.
سرود «ئهٔ رهقیب» به گویش سورانی
ئهٔ رهقیب ههر ماوه قهومی کوردزمان
نایشکێنێ دانهری تۆپی زهمان.
کهس نهڵێ کورد مردوه، کورد زیندوه
زیندوه قهت نانهوێ ئاڵاکهمان
Ey raqîb her mawe qewmî Kurd ziman,
Nay sikên danery topî zeman
Kes nelê Kurd mirduwe
Kurd zîn duwe,
Zîn duwe qet nanewê alakeman
قوم کُرد همچنان با نشاط و سرزنده است
توپ و تشر زمانه نمیتواند او را به تسلیم وادارد.
چه کسی میگوید کُرد مرده است؟ کُرد زنده است.
زندهایم و پرچممان هرگز برنخواهد افتاد.
لاوی کورد ههستایه سهر پێ وهک دلێر
تا به خوێن نهخشین دهکا تاجی ژیان
کهس نهڵێ کورد مردوه، کورد زیندوه
زیندوه قهت نانهوێ ئاڵاکهمان
Lawî Kurd hestaye ser pê wek dilêr,
Ta be xuên nexsîn deka tacî jiyan
Kes nelê Kurd mirduwe
Kurd zîn duwe,
Zîn duwe qet nanewê alakeman
جوانان کُرد دلیرانه بپاخاستهاند
تا با خون خود تاج زندگی را رنگین نمایند
چه کسی میگوید کُرد مرده است؟ کُرد زنده است.
زندهایم و پرچممان هرگز برنخواهد افتاد
ئێمه رۆڵهٔ میدیا و کهیخوسرهوین
دینمان ئایینمان، ههر کوردستان
کهس نهڵێ کورد مردوه، کورد زیندوه
زیندوه قهت نانهوێ ئاڵاکهمان
Ême roley Midya û Keyhusrew în,
Dînîman û ayînman her Kurdistan
Dînîman û ayînman Kurd u
Kes nelê Kurd mirduwe
Kurd zîn duwe,
Zîn duwe qet nanewê alakeman
ما فرزندان «ماد» و «کیخسرو» ایم،
کُرد و کُردستان، دین و آیین ما است
چه کسی میگوید کُرد مرده است؟ کُرد زنده است.
زندهایم و پرچممان هرگز برنخواهد افتاد
ئێمه رۆڵهٔ رهنگی سوور و شۆڕشین
سهیریکه خوێناویه رابردوومان
کهس نهلێ کورد مردوه، کورد زیندوه
زیندوه قهت نانهوێ ئاڵاکهمان
Ême roley rengî sûr û soris în,
Seyrîke xuênawiya raburdûman
Kes nelê Kurd mirduwe
Kurd zîn duwe,
Zîn duwe qet nanewê alakeman
ما فرزندان (کُرد)، رنگ سرخ انقلابیم
بنگر گذشتهمان را که چقدر خونین است.
چه کسی میگوید کُرد مرده است؟ کُرد زنده است.
زندهایم، و پرچممان هرگز برنخواهد افتاد
***
لاوی کورد حازر و ئامادهیه
گیان فیدانه گیان فیدا ههر گیان فیدا
کهس نهڵێ کورد مردوه، کورد زیندوه
زیندوه قهت نانهوێ ئالاکهمان
Lawî Kurdî hazir û amadeye,
Giyan fîdan e, giyan fîda her giyan fîda
Giyan fîdan e, giyan fîda her giyan fîda
Kes nelê Kurd mirduwe
Kurd zîn duwe,
Zîn duwe qet nanewê alakeman
فرزندان کُرد حاضر و آمادهاند
جان فدایند و جان فدا باقی خواهند ماند
چه کسی میگوید کُرد مرده است؟ کُرد زنده است.
زندهایم و پرچممان هرگز برنخواهد افتاد.
مضمون سرود “ئهٔ رهقیب” به زبان عربی
ایها الأعداء ان الأكرادبلغتهم وأمتهم باقون للابد
لایمكن ان تهزمونا وتزیلونا من الوجود بمدافعكم
لا یقل أحد ان الأكرادزائلون، ان الأكراد باقون
باقون كرایتنا الخفاقة الشامخة إلى الأبد
انتفض شباب الكرد مثل السباع كی یسطروا بدمائهم تاج الحیاة
نحن أبناء المیدیینوكی خسرو، كردستانهی دیننا ومقدساتنا
نحن أبناء الثورات والدم الأحمر انظروا إلى تاریخنا الملیئ بالدماء
شباب الكرد على اهبة الأستعداد دائما للتضحیة بارواحهم
لایقل أحد ان الأكراد زائلون ان الأكرادباقون
ترجمه سرود «ئهٔ رهقیب» به زبان انگلیسی
Hey Enemy!
Hey enemy, the Kurdish nation is alive with its language
Cannot be defeated by the weapons of any time
Let no one say Kurds are dead
Kurds are living
Kurds are living, their flag will never fall
We, the youth are the red colour of the revolution
Watch our blood that we shed on this way
Let no one say Kurds are dead
Kurds are living
Kurds are living, their flag will never fall
We are the children of Medya and Keyhusrew
Both our faith and religion are our homeland
Both our faith and religion are Kurd and Kurdistan
Let no one say Kurds are dead
Kurds are living
Kurds are living, their flag will never fall
The Kurdish youth have risen like lions
To adorn the crown of life with blood
Let no one say Kurds are dead
Kurds are living
Kurds are living, their flag will never fall
The Kurdish youth are ever present and
Forever will be ready to sacrifice their lives
Sacrifice each life they have, each life they have!!!
English Translation by Brusk Chiwir Welat
ترجمه سرود «ئهٔ رهقیب» به زبان آلمانی
(با ترجمه انگلیسی کمی تفاوت دارد.)
EY RAQIP
Feinde!
Die Kurden leben noch immer!
Nicht einmal Bomben
können sie vernichten.
Niemand soll behaupten,
sie hätten aufgegeben.
Sie werden weiterkämpfen
- die Fahne hoch erhoben
Die Kurden
sind für ihre Freiheit
auf die Barrikaden gegangen,
haben Blut vergossen
für ihr Land.
Niemand soll behaupten
sie hätten aufgegeben.
Sie werden weiterkämpfen
- die Fahne hocherhoben.
Wir sind die Kinder der Meder
und glauben nur an Kurdistan.
Niemand soll behaupten,
wir hätten aufgegeben,
wir werden weiter kämpfen
- die Fahne hoch erhoben
Wir sind die Kinder blutroter Farbe
und der Revolution.
Unsere Geschichte ist mit Blut geschrieben.
Niemand sollte behaupten,
wir hätten aufgegeben.
Wir werden weiterkämpfen
- die Fahne hoch erhoben.
Wir sind Kurden
jederzeit bereit,
für unser Land zu sterben.
Niemand soll behaupten,
wir hätten aufgegeben.
Wir werden weiterkämpfen
- die Fahne hoch erhoben
متن سرود به گویش
Ey raqîp her maye qewmê Kurd ziman
Nashikê û danayê bi topên zeman
Kes nebê Kurdin mirin
Kurd jîn dibin,
Jîn dibe qet nakeve ala Kurdan
Em xortên rengê sor û shoresh in
Seyr bike xwîna rîyan me da rijand
Kes nebê Kurdin mirin
Kurd jîn dibin,
Jîn dibe qet nakeve ala Kurdan
Em xortên Midya û Keyhusrew in
Dîn îman û ayîn man, her nishtîman
Dîn îman û ayîn man Kurd û Kurdistan
Kes nebê Kurdin mirin
Kurd jîn dibin,
Jîn dibe qet nakeve ala Kurdan
Lawê Kurd rabûye ser pê wek shêran
Ta bi xwîn nexshîn bike tacê jîhan
Kes nebê Kurdin mirin
Kurd jîn dibin,
Jîn dibe qet nakeve ala Kurdan
Xortê Kurd tev hazir û amade ne¹
Can fîda ne can fîda, her can fîda
Can fîda ne can fîda, her can fîda
دلدار (یونس رئوف)
دلدار نام مستعار شاعر کرد یونس رئوف (۱۹۱۷-۱۹۴۸) است. وی در شهر کویه در نزدیکی اربیل در کردستان عراق به دنیا آمد. بعد از پایان دبیرستان در شهر کرکوک، تحصیلات خود را در دانشکده حقوق در بغداد به پایان رساند.
وی علاقه خاصی به شعر و ادبیات داشت و از آنجا که بیشتر کارهای وی حماسی و میهن پرستانه بودند از جانب حکومت همواره تحت تعقیب و آزار بود و مدتهای زیادی را در زندان به سر برد. از آثار معروف دلدار سرود «ای رقیب» است که به عنوان سرود ملی کرد به رسمیت شناخته شد.
گویش سورانی و کرمانچی
سورانی، نام یکی از گویشهای زبانهای کردی است.
سورانی در بخش میانی مناطق کردنشین ایران و همچنین در نیمهٔ جنوبی کردستان عراق صحبت میشود. شهرهای اصلی گویشوران سورانی عبارتند از مهاباد، سقز، سنندج، سلیمانیه، اربیل و کرکوک.
سورانی خود به چندین لهجه تقسیم میشود.
کرمانجی، یکی از گویشهای اصلی کردی است. بیشتر کردهای ساکن اروپا زبان کرمانجی تکلم میکنند.
کرمانجی سرشتی قدیمیتر و اصلیتر را نسبت به دیگر گویشهای کردی حفظ کرده چرا که دیگر گویشهای کردی به خاطر نفوذ درازمدت فارسی، گورانی، و لری و شاید جذب یک زیرلایه مشخص ایرانی، دستخوش دگرگونیهای چشمگیر شدهاند.
زبان گویشوران کرمانجی و سورانی برای یکدیگر قابل فهم نیست ولی آنها میتوانند زبان یکدیگر را برای درک زبان نسبتاً آسان بیاموزند.
کرمانجی در سرتاسر کردستان ترکیه و کردستان سوریه، بخشی از کردستان عراق، استان آذربایجان غربی در شهرستانهای ارومیه، سلماس، خوی، ماکو، چالدران و همچنین در استان خراسان شمالی و استان خراسان رضوی در مناطقی از
شهرستانهای بجنورد، قوچان، شیروان، اسفراین، درگز، چناران، مانه و سملقان، کلات نادری، و نیز در روستاهایی در شهرستان رودبار استان گیلان به ویژه پیرکوه و کرماک و دوسالدیه عمارلو و برخی روستاهای سیاهکل و نیز در قسمتهای کردنشین ارمنستان و قزاقستان و استانهای کلباژار و زنگلان در جمهوری آذربایجان با آن تکلم میشود.
مقاله مربوط به قادر شریف، «هاشم ئهقهلهتولاب» (هاشم اقل الطلاب)
«قادر شریف»، به فروتنی نیز، مسلح بود.
همنشین بهار، آنچه غمناک است عمیق نیست، آنچه عمیق است غمناک است.
شاهین کهریمی،ترجمه کردی مقاله همنشین بهار، ههر چی خهمناکه قووڵ نیه، ههر چی قووڵه خهمناکه!
همنشین بهار
منبع:پژواک ایران