هنرمند ارجمند پری بَرکِشلی، نوازنده و مدرس پیانو، موسیقیشناس، موسیقیدان ایرانی، رئیس سابق کنسرواتوار موسیقی شهر لوسه فرانسه است. پری بَرکِشلی آذر سال ۱۳۲۴ در تهران متولد شد. پدرش «مهدی بَرکِشلی»، موسیقیدان، فیزیکدان و رئیس دانشکده فیزیک دانشگاه تهران، نخستین معلم موسیقی او بود. پری بَرکِشلی آموزشهای مقدماتی نواختن «پیانو» را نزد «گیتی خسروی» فراگرفت و به هنرستان عالی موسیقی راه یافت. در سن ۱۲ سالگی در «تالار فرهنگ» تهران به اجرای کنسرت پرداخت. پس از پایان دوره اول متوسطه کنسرتی را در شهر پاریس فرانسه برگزار نمود و این شهر را برای تحصیلات عالی موسیقی برگزید. او ابتدا در «آکادمی مارگرت لونگ» سپس در «کنسرواتوار امی ین» و پس از آن در «کنسرواتوار عالی موسیقی پاریس» تحصیلات عالی موسیقی خود را پیگرفت و در مدت ۱۰ سال با درجه ممتاز و دریافت جایزه نخست، فارغالتحصیل شد. از جمله استادان پیانو او میتوان به «ایوون لوریو» ، «ایوون لوفه بور» و «ژرمن مونیه» اشاره نمود. در همان زمان جایزه «بهترین اجرا کننده باخ» به او اهداء شد. پس از آن به ایران بازگشت و طرح برنامهای با عنوان «شناخت موسیقی کلاسیک» را به تلویزیون ملی ایران ارائه داد. در این سلسله برنامه، پس از معرفی آهنگسازان غربی آثارشان مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار میگرفت. پس از آن به دانشگاه تهران دعوت شد و ابتدا به سمت استادیار و سپس با مرتبه دانشیار، به استخدام دانشگاه تهران درآمد. بعداً به عنوان مدیر دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران برگزیده شد که تا پیش از آن هیچ زن دیگری به این سِمَت نرسیده بود. او مدت ۱۲ سال در ایران ماند و کنسرتهای متعددی را به اجرا درآورد. وی پس از انقلاب سال ۱۳۵۷ ایران مجدداً به فرانسه بازگشت و به سِمَت استادی در «کنسرواتوار مونتارژی» و «کنسرواتوار سنت نوم لابروتش» دست یافت. او تا پیش از بازنشستگی استاد آموزش هنری، پروفسور پیانو و رئیس «کنسرواتوار موسیقی شهر لوسه» فرانسه بود. از جمله آثار پری بَرکِشلی به موارد زیر میتوان اشاره کرد:
ترجمه کتاب «تئوری کامل موسیقی» اثر «ر. شایی» و «ه. شالان» انتشارات دانشگاه تهران ۱۳۶۵. تألیف مقالههایی به زبان فرانسه پیرامون «الکساندر پیرفانسوابولی» و آموزش موسیقی
مقالههای موزیکولوژی به زبانهای فرانسه و فارسی
کتاب دوجلدی «پیانو لود» (متدی نوین برای آموزش پیانو)
آثاری در مجموعه «الفاستیل»
کتاب «دماوند من کجاست؟» (به زبان فرانسوی)
نوازندگی در آلبوم موسیقی «باغهای نیشابور» اثر «علیرضا مشایخی» ۱۳۹۲
پری بَرکِشلی خود را اینگونه معرفی میکند «شهروند فرانسویام، پيانيستم و کنسرتيست، استاد پيانو و رئيس يک کنسرواتوار درفرانسه. اما اصل و نَسبَم ايرانیست.»
مریم میرزاخانی (۲۲ اردیبهشت ۱۳۵۶ – ۲۳ تیر ۱۳۹۶) ریاضیدان ایرانی و استاد دانشگاه استنفورد بود. مریم در سال ۲۰۱۴ به خاطر کار بر «دینامیک و هندسه سطوح ریمانی و فضاهای پیمانهای آنها» برندهٔ مدال فیلدز شد، که بالاترین جایزه در ریاضیات است. وی تنها زن و اولین ایرانی برندهٔ مدال فیلدز است. زمینهٔ تحقیقاتی او مشتمل بر نظریه تایشمولر، هندسه هذلولوی، نظریه ارگودیک و هندسهِ همتافته بود که شرح آن در این مختصر نمی گنجد. مریم میرزاخانی در دوران تحصیل در دبیرستان فرزانگان تهران، برندهٔ مدال طلای المپیاد جهانی ریاضی در سالهای ۱۹۹۴ (هنگکنگ) و ۱۹۹۵ (کانادا) شد و در این سال بهعنوان نخستین دانشآموز ایرانی نمرهٔ کامل را به دست آورد. نخستین دانش آموز ایرانی بود که دو سال مدال طلا گرفت. او سپس در سال ۱۹۹۹ مدرک کارشناسی خود را در رشتهٔ ریاضی از دانشگاه شریف و دکتریِ خود را در سال ۲۰۰۴ از دانشگاه هاروارد به سرپرستی کورتیس مکمولن، از برندگان مدال فیلدز، گرفت. از مریم میرزاخانی بهعنوان یکی از ۱۰ ذهنِ جوان برگزیدهٔ سال ۲۰۰۵ از سوی نشریهٔ پاپیولار ساینس در آمریکا و ذهن برتر در رشتهٔ ریاضیات تجلیل شد. مریم میرزاخانی برنده جوایزی چون جایزه ستر از انجمن ریاضی آمریکا در سال ۲۰۱۳ و جایزهٔ کلی بود. وی از یازدهم شهریورماه ۱۳۸۷ (اول سپتامبر ۲۰۰۸) در دانشگاه استنفورد استاد دانشگاه و پژوهشگر رشتهٔ ریاضیات بود. پیش از این، او استاد دانشگاه پرینستون بود.
روز تولد مریم میرزاخانی ۲۲ اردیبهشت (دوازدهم مه) از سوی اتحادیه بینالمللی انجمنهای ریاضی جهان با پیشنهاد کمیته بانوان انجمن ریاضی ایران به عنوان روز جهانی زن در ریاضیات نامگذاری شد. من در مورد این ریاضیدان فروتن، زمانیکه در قید حیات بودند مقالهای نوشتم با عنوان: مریم میرزاخانی و شهود هندسی قویهمچنین در قسمت هشتم ری و روم و بغداد به ایشان اشاره کردهام.
ژاله کاظمی - زهرا کاظمی آزاد - (۱۳۲۲–۱۳۸۳)، دوبلور، گوینده، مجری تلویزیونی و نقاش ایرانی بود. وی در کودکی پدر و مادرش را از دست داد و با برادر بزرگش که در آبادان کارمند شرکت نفت بود زندگی میکرد و از نوجوانی در برنامههای تئاتر و شعر و ادب رادیو محلی آبادان شرکت میکرد. سال ۱۳۳۷ به تهران نقل مکان کرد و گویندگی و دوبلاژ را در دستور کار خود گذاشت. در هجده سالگی سفری به رم کرد، جایی که دوبله فیلم به زبان فارسی توسط عدهای از ایرانیان مقیم ایتالیا از اوایل دهه ۱۳۳۰ آغاز شده بود. ژاله کاظمی طی شش ماه اقامت در آنجا، در کنار پیشگامان دوبله مانند منوچهر زمانی، نصرت کریمی و حسین سرشار در زمینه دوبله فعالیت کرد و تجربه اندوخت. در دهه ۱۳۴۰، که دوران طلایی دوبله در ایران خوانده میشود، بر قله این حرفه ایستاد و معتبرترین زن گوینده فیلم و یکی از چند دوبلور درجهاول بود که علاوه بر گویندگی، در زمینه مدیریت دوبلاژ هم فعالیت میکرد. ژاله کاظمی بهجای بسیاری از ستارههای سینما صحبت کردهاست، از جمله ویوین لی در «اتوبوسی بنام هوس»، الیزابت تیلور در «چه کسی از ویرجینیا وولف میترسد؟» و «گربه روی شیروانی داغ»، جولی کریستی در «دکتر ژیواگو»، جولی اندروز در «اشکها و لبخندها» و سوفیا لورن در تمام فیلمهایش.
ژاله کاظمی همزمان با کار به تحصیل هم ادامه داد. از دانشگاه ملی در رشته علوم سیاسی لیسانس گرفت، و از دانشگاه کالیفرنیای جنوبی(با بورس تلویزیون) فوق لیسانس تعلیم و تربیت گرفت. او همچنین در کنار گویندگی و دوبلاژ، کار اجرای تلویزیونی را نیز تجربه کرد.
معروفترین برنامه تلویزیونی وی «شما و تلویزیون» نام داشت که در سالهای بعد از انقلاب با نام شما و سیما ادامه یافت. ژاله کاظمی بعدها در برنامههای ادبیات امروز و ادبیات جهان و ادبیات کلاسیک و مجلههای تصویر زمان و مجله هنر این کار را دنبال کرد. در سالهای آخر فعالیت خود در تلویزیون، تهیهکننده و مدیر اجرایی چندین برنامه تلویزیونی بود. بعدها به امثال وی میدان ندادند، گاه گفتار متن برخی از برنامهها دربارهٔ سینما را میخواند، گوینده چند فیلم مستند بود، و در پی موفقیت نمایش نسخه زیرنویسدار فیلم دیگران (آلخاندرو آمنابار) در سینماهای تهران، در دوبله فارسی این فیلم به جای نیکول کیدمن حرف زد. آخرین بار با صدای آرامبخش خود در فیلم «ساعتها» به جای نیکول کیدمن صحبت کرد. ژاله کاظمی نقاش هم بود و در سالهای پس از انقلاب، بار دیگر آن را از سر گرفت. سال ۱۳۶۲ نخستین نمایشگاه آثارش را برگزار کرد و از آن پس آثارش در چندین نمایشگاه گروهی و انفرادی در ایران و آمریکا به نمایش درآمد. اولین نمایشگاه نقاشی او در واشینگتن با استقبال منتقدان و بازدیدکنندگان روبرو شد و روزنامه واشینگتن پست در مقالهای با عنوان «تعویض اسبها» (Changing Horses) نوشت: آدمی که گوینده فیلم و مجری تلویزیون بوده حالا رنگ و بو و عطر صدایش را به بوم نقاشی منتقل کردهاست.»
ژاله کاظمی در بیش از ۱۰۰ فیلم صحبت کرده، که از ذکر جزئیات میگذرم.
اینگرید برگمن (زنگها برای که بصدا در میایند – چراغ گاز – طلسم شده – ژاندارک – استرومبولی – النا و مردانش – آناستازیا و …) – جولی اندروز (اشکها و لبخندها) – جنیفر جونز (جدال در آفتاب – بیگانگان – وداع با اسلحه – روبی جنتری – عشق چیز باشکوهی است). الیزابت تایلور(مکانی در آفتاب – آیوانهو – گربه روی شیروانی داغ – مرغ دریائی – دکتر فاستوس – پرنده آبی – باترفیلد 8) – فی داناوی (ماجرای تامس کراون – بزرگمرد کوچک – محله چینی ها – خشن های اوکلاهما – شبکه – سفر نفرین شدگان) – میافارو(گتسبی بزرگ) سوفیالورن (آتیلا – افسانه گمشدگان – دوزن – ال سید – عملیات کراسبو – گل آفتاب گردان – گذرگاه کاساندرا – در ناپل شروع شد) – ویون لی (اتوبوسی بنام هوس) – الی مک گرا (این فرار مرگبار) – شرلی مک لین (ایرما خوشگله) – نیکول کید من (دیگران – ساعتها) جووان وودوارد (تابستان گرم و طولانی – سه چهره ایو – نگاهی از تراس). وی به جای بسیاری از هنرپیشگان گویندگی کرده، فیلمهای خارجی به کنار، در فیلمهای فارسی هم. به جای ایرن، پوران، فروزان (دشنه)، شهین، کتایون، پوری بنایی (عروس فرنگی، خداحافظ تهران، قیصر)، آذر شیوا، فرزانه تأییدی، زری خوشکام، فرشته جنابی، ژاله سام، شهرزاد (قیصر، طوقی، داش آکل)، شهناز تهرانی، گلی زنگنه، گوگوش، نوری کسرایی، ملوسک، ژاله کریمی، پروانه معصومی (رگبار، غریبه و مه، کلاغ، سوختهدلان، امام علی)، هما روستا (ملک خاتون)، مهتاج نجومی (این خانه دور است)، فریماه فرجامی، شهلا میربختیار (پاییز صحرا)، شورانگیز طباطبایی (اکبر دیلماج)، اکرم محمدی (مادر)، افسانه بایگان، کتایون ریاحی، فاطمه معتمدآریا (ریحانه)، سرور نجاتالهی (امام علی)، مهناز اسلامی، مهشید افشارزاده، بهناز توکلی (معصومیت از دست رفته)، و... بسیاری دیگر. زنده یاد ژاله کاظمی، بانوی دوبله ایران و هنرمند اعماق و راز، نشان داد تنها صداست که میماند. او ۱۲ فروردین ۱۳۸۳ به میهمانی خاک رفت.
پرستو فروهر (زاده ۱۳۴۱ در تهران) در شمار کسانی است که بر اندوه غلبه کرد و بعد از آن بیدادِ گران – قتل فجیع پدر و مادرش – دوباره ایستاد. او هنرمند است و به نظر من برترین هنرش دادخواهی.
آثار هنری ایشان در ایران، آلمان، آمریکا، ترکیه، روسیه و انگلستان نمایش داده شدهاست. آثار پرستو عموماً بازتاب نقادانهای است از بستر سیاسی ایران و همچنین پیچیدگیهای سنت و فرهنگ و آثار این پیچیدگی بر هویت فردی میپردازد. پرستو در فاصله سالهای ۱۳۶۳ تا ۱۳۶۹ مشغول به تحصیل در رشته هنر بود و مدرک کارشناسی خود را در این رشته از دانشگاه تهران دریافت کرد. او همچنین کارشناسی ارشد خود در رشته هنر را در سال ۱۳۷۲ از دانشگاه هنر اوفنباخ در آلمان دریافت کرد. کارهای پرستو فروهر عموماً مربوط به تجربههای شخصی او در ارتباط با هویت فردی و واکنش او به تغییرات و استحاله فرهنگ معاصر ایرانی در بستر سیاسی است. سال ۱۳۸۰ قاتلین پدر و مادرش، از برگزاری نمایشگاه عکس او با عنوان «نقطه کور» جلوگیری کردند. آنچه میخواست نمایش دهد، تصاویری بود از فیگورهای بدون صورت که چادر به سر کرده بودند...
پرستو فروهر تاکنون چند نمایشگاه نقاشی و طراحی و چیدمان را هم با موضوع حقوق بشر و حقوق زنان در جشنواره برلین، موزه زنان در شهر بن، فرانکفورت، استانبول، ملبورن، بمبئی، رم، گراتس، موزه بروکلین در نیویورک و چند شهر دیگر اروپایی و آمریکایی برپا کردهاست. جایزه دوسالانه «سوفی فون لاروش برای برابری جنسیتی» از سوی شهرداری اوفنباخ آلمان به پرستو فروهر، اهدا شد. او در خانواده ای پر از مهر و ادب و مبارز رشد کرده بود. مادرش مبشر شور و شادی و بهار سروده بود:
«گره بگشای ز رخ
دل من میگوید با بهاری که ز ره میآید رعد خواهد غرید ابر خواهد بارید دشت خواهد رویید» و پدرش در چهار سالگی پرستو از زندان قزل قلعه نوشته بود:
مولود عاطفی (۱۳۰۷–۱۳۸۱) گوینده برنامههای رادیو ایران و نخستین بانوی قصهگوی کودکان و نوجوانان ایران بود. مولود عاطفی (ایزدی) در سال ۱۳۰۷ در همدان به دنیا آمد و خیلی زود همراه خانواده راهی تهران شد. علاقه و توانایی او در اجرای کوتاه و بلند برای جمع، از همان کودکی آشکار بود و در نهایت نیز او را راهی مدرسهٔ تربیت معلم تهران ساخت. خانم عاطفی به دنبال فراخوانی مبنی بر اعلام نیاز رادیو ایران به گویندهٔ دائمی زن، در آزمون سراسری این سازمان شرکت کرد و با کسب نتیجهای درخشان به احراز این سمت نائل شد. وی طی سالیان متمادی گویندهٔ اصلی برنامههای رادیو ایران بود و شامگاه هر یکشنبه برنامهٔ ویژهای را تحت عنوان «با آثار جاویدان ادبیات جهان آشنا شوید»، در نهایت تسلط و زیبایی اجرا میکرد. او از معدود گویندگانی بود که خیلی زود توانست به بخش خبر رادیو راه یابد و به خواندن خبر بپردازد. شاهکار اصلی این بانوی فرهیخته و خوشآوا اما، قصه گفتن برای بچهها بود که تنها اندکی پس از پیوستنش به رادیو آغاز شد و به سرعت پا گرفت، رشد کرد و طرفداران بسیار یافت. به دنبال این موفقیت، در سال ۱۳۳۹ دعوت رسمی یک سازمان فرهنگی آمریکایی او را برای مدت سه ماه به خاک آمریکا کشانید و زمینهٔ مطالعه و تحقیق در زمینهٔ داستانهای کودکان و نوجوانان را در سطحی جهانی پیش رویش باز کرد. او که رفته رفته به شیوههای مختلف قصهنویسی برای کودکان و نوجوانان تسلط بیشتری مییافت، به نقاط مختلف ایران سفر میکرد و بخشهای مخصوص کتابخوانی کودکان و نوجوانان را در کتابخانهٔ اصلی هر شهر دائر مینمود. به دنبال تلاش پیگیر او در این راستا بود که تلویزیون ملی ایران مسوؤلیت اجرای برنامهٔ روزانهای در همین زمینه را به دستهای توانای او سپرد و اینچنین شد که مولود عاطفی، با شخصیت جذاب، صدای دلنشین، وقار و متانت کمنظیرش قلب همهٔ اعضای خانوادههای ایرانی را تسخیر کرد. او نخستین بانوی قصهگوی کودکان و نوجوانان ایران بود. خانم عاطفی هم در سال ۱۳۵۷ از ایران رفت. تابستان سال ۱۳۸۱ بیمار شد و در یک فراموشی چشمگیر، بی آنکه خاطرهای از آن همه زیبایی آفرینی به یاد داشته باشد، پس از ۱۰ روز بیهوشی، بیادگارها پیوست.
سیمین غانِم (زادهٔ ۱۳۲۳ در تنکابن) خواننده ایرانی است و آثار زیبایی به یادگار گذاشته آست از جمله «گل گلدون من»، «سیب»، «مرد من»، «پرنده» و «قلک چشات» و... سیمین غانم از ۹ سالگی در جشنهای مدرسه میخواند و در سال ۱۳۴۱ در مسابقههای آموزشگاههای ایران در رشتهٔ آواز اول شد. نخستین اجرای تلویزیونی سیمین غانم ترانهٔ «موج خروشان» با تنظیم مرتضی حنانه و تهیه عباس زندی در سال ۱۳۴۷ بود. سیمین غانم فعالیت رسمی خود را از ۲۵ سالگی و در سال ۱۳۴۸ آغاز کرد. وی دوره موسیقی سنتی و ردیف را زیر نظر محمود کریمی گذراند. مدتی نیز نزد مرتضی حنانه قواعد موسیقی و سلفژ را آموخت و با علی تجویدی نیز در زمینه موسیقی کار کرد. صدایش تا حدود زیادی شبیه دلکش بود. سیمین غانم در چهارچوب موسیقی کلاسیک ایرانی باقی نماند، و گام در راه موسیقی پاپ، اما از نوع خوشساخت و مایهدار آن نهاد و در این راه از حمایت آهنگسازان توانایی چون بابک بیات، فریبرز لاچینی و… بهرهمند شد. گر چه او آثار آهنگسازان کلاسیک ایران از قبیل علی تجویدی و همایون خرم را نیز به زیبایی اجرا کردهاست، اما شهرت و کشش مردمی او را باید ناشی از کارهای پاپ او دانست. صدای سیمین غانم که در محدوده کنترآلتو قرار میگیرد، در زبان ایتالیایی به معنی آلتوی بم است. این صدا، بمترین صدای خوانندگان زن میباشد. در موسیقی کلاسیک ایرانی، صدای هایده از نمونههای کنتر آلتو است. صدایی است گیرا، قوی و پرطنین. او در بیان و القاء اوج و حضیضهای عاطفی غوغا میکند. «قلک چشات»، نخستین ترانه او به سبک جدید بود. این ترانه در ایران مدتها اولین صفحهٔ روز بود. «غلطه، آی غلطه، غلطغلوط و غلطه». شعر این ترانه سروده سعید دبیری است و آهنگ آن را فریبرز لاچینی ساخته است. معروفترین ترانه سیمین غانم «گل گلدون من» نام دارد که سروده فرهاد شیبانی و ساخته فریبرز لاچینی با تنظیم فریدون شهبازیان است.