امیرکبیر و «جِّنِ» جُدَری
همنشین بهار
در ویدیوی دستخط امیرکبیر، به یادِ استاد ایرج افشار آن مردِ آهسته آمده بود:
به خون غلطیدن امیرکبیر در حمام باغ فین کاشان، حسنک وزیر را (که به فتوای خلیفهی بغداد، تحت عنوان قرمطی به دار آویخته شد)، عمیدالملک کندری (وزیر طغرل و آلب ارسلان که خونش در مرو به زمین ریخت و سرش را به به نیشابور بردند)، و میرزا ابوالقاسم خان قائممقام را که به دستور شاه خفه اش کردند، به یاد میآورد.
به زمانه امیرکبیر و حدود ۱۶۰ سال پیش برگردیم. نخستین برنامهى دولت ایران براى واکسن زدن، نشر علوم جدید. ترویج ترجمه و انتشار کتب علمی، تأسیس دارالفنون و روزنامه وقایع اتفاقیه در جامعه پر گرد و غبار و خرافات زده ما کار کوچکی نیست.
....
واکسن زدن در زمان امیرکبیر زیر سئوال رفته و گفته شده چطور چنین چیزی ممکن است وقتی
لوئی پاستور بعد از کشته شدن وی بر سر زبانها افتاده...؟
اجازه میخواهم نکات زیر را یادآور شوم:
مدّت ها پیش از لوئی پاستور (شیمیدانان و زیستشناسان فرانسوی که شهرت وی مدیون شناخت نقش باکتریها در بروز بیماری و کشف واکسن ضد هاری است) ـ آبله کوبی به شیوه علمی رواج داشت و «ادوارد جنر»، Edward Jenner پدر ایمنی شناسی، روش پیشگیری از ابتلا به آبله را یافته بود. او حدود سی سال پیش از تولد پاستور، مایه آبله گاوی را ساخت.
اشاره من به واکسیناسیون به شیوه علمی با استفاده از مایۀ گاوی و با مایهکوبی است.
پیشتر، این خبرا نبود. شیر گاو یا شتر مبتلا به آبله را روی زخم کودکان میریختند و دلاّکان یا سلمانیها دَلَمه یا قشر آبله را از کودک آبلهکوبی شده میگرفتند و در قوطیهایی نگهداری میکردند و در مواقع لزوم آن را با آب جوشیدۀ سرد شده به حالت مایع درمیآوردند و به عنوان مایۀ انسانی با استفاده از قلم به بازوی کودک تلقیح میکردند.
در شیوه سنتی فوق که بسیاری از مواقع نتیجه نمیداد، کودک مایهکوبی شده ۲ تا ۳ روز بعد دچار تب میشد که اصطلاحاً میگفتند آبله گرفته است. دو هفته بعد به مرور جای آبلهکوبی التیام مییافت و دلمۀ خشک شده میافتاد، اما جای آبله کوبی برای همیشه باقی میماند.
در زمان امیرکبیر، روزنامۀ وقایع اتفاقیه به تاریخ ۱۲۲۵شمسی/ ۱۸۵۰میلادی در صفحات
۱۳ و ۱۴ مقاله ای در مورد آسیبهای حاصل از آبله و ضرورت برخورد با آن چاپ کرد.
واکسیناسیون جزو برنامههای بهداشتی امیرکبیر شد و او علی رغم مخالفت مرتجعین، سفت و سخت روی آن ایستاد. در اماکنی مانند مدرسۀ دارالفنون، مریضخانۀ دولتی و ادارۀ بلدیه، آبلهکوبی رایگان صورت گرفت. کتاب واکسیناسیون دکتر ویلیام کورمیک هم بدستور آن صدراعظم خردمند مغضوب (که البته خودش گل بی عیب نبود)، تجدید چاپ شد.
امیرکبیر میخواست آبله کوبی در سراسر کشور به انجام برسد، اما فقر عنصر ذهنی بیداد میکرد و توده های مردم، که از سوی مرتجعین کوک میشدند در برابر مامورین آبله کوبی مقاومت میکردند شماری از به اصطلاح روحانیون با تبلیغ این یاوه که ای مسلمانها کجای کارید، اجنبی میخواهد جّن را به بدن شما وارد کند، مردم را از لولوخُرخُره مایه کوبی میترساندند. مردم پاک و ساده در آب انبارها و... قایم میشدند مبادا واکسینه شوند و جّن به سراغشان بیاید...
امیرکبیر دستور داد تا هر کس که از آبله کوبی فرزندش ممانعت نماید و آن فرزند دچار آبله شده، چشمانش صدمه ببیند، ۲ تومان و اگر بر اثر بیماری جان بسپارد باید ۵ تومان به دولت جریمه و تاوان بدهد، اما لک و پیسه های جامعه رماّل زده و تکلیف گرای ایران و آبله نوستیزی و خرافات زدگی با این ترفند هم علاج نشد...
بعدها، یکی از ارامنه مقیم بغداد به نام «اوانس مرادیان» به ایران آمد و او نیز در سالهای ۱۲۹۰ -۱۲۹۶شمسی/ ۱۹۱۳-۱۹۱۹میلادی کوشید واکسیناسیون در کرمانشاه و اصفهان و...رواج یابد...(...)
***
اگر گفتید برای اینکه قانون مایهکوبی در مجلس شورا به تصویب برسد چقدر طول کشید؟
بیش از ۱۰۰ سال...
پانویس:
……………………………..
ویلیام کورمیک
حکیم میرزا محمّد تبریزی
حدود ۳۰ سال پیش از کشته شدن امیرکبیر در حمام فین کاشان، محمدبن عبدالصبور خوئی طبیب، (حکیم میرزا محمّد تبریزی یا میرزا محمّدحکیمباشی تبریزی معروف به حکیم قُبُلی) با استفاده از منابع لاتینی رساله ای در مورد آبله تنظیم نموده است.
……………………………..
آوانس مرادیان
«اوانس مرادیان» که از بغداد به ایران آمد، مترجم سفارتخانه های انگلیس و فرانسه بود و در سالهای ۱۲۹۰ -۱۲۹۶شمسی/ ۱۹۱۳-۱۹۱۹میلادی کوشید واکسیناسیون در کرمانشاه و اصفهان و...رواج یابد با آوانس مرادیان که با فیروز گوران و آلبرت سهرابیان، هونان عاشق و ... در سازمان انقلابی کمونیستهای ایران (ساکا) فعالیت داشته، دبیر اول اتحادیه كفاشان تهران بوده و مبارز فداکار «آلبرت سهرابیان» در خاطراتش از او سخن گفته یکی نیست.
……………………………..
«جّن» و بسم الله
در متون طبی کهن فارسی و عربی به جای واژۀ «آبله» جُدَری، یا جَدَری به کار میرفت که آن نیز به معنای تاول است.
واژههای مَجِل، مَجِله، نَفَط، جَدَر، بَثَره، دُژَک، خَجوله، و نَفاطه، چیچَک و شِژَک نیز معادلهایی برای جدری (آبله) هستند. همانطور که میدانیم آبله نوعی بیماری ویروسی، مسری و ناتوان کننده همراه با ضایعات پوستی است که اکنون کاملاً مهار شده و آن به اصطلاح «جّن»، در برابر بسم اللهِ علم و دانش عقب نشسته و ماستها را کیسه کرده است !
منبع:پژواک ایران