مدعیّان صاحب اختیاری جهان با سوءاستفاده از «آر تو پی» R2P = Responsibility to Protect یعنی «اصل مسؤلیت حمایت» خواب خوش تجاوز به ایران را میبینند و من نیز مثل بسیاری از هموطنانم که استبداد زیر پرده دین را برنمیتابند، چشم دیدن غول های تسليحاتی و شيميايی مثل لاکهيد مارتين Lockheed Martin و نورتروپ گرومن Northrop Grumman و امثال جان بولتون و نتان یاهو و دیگر طالبان نفت و دلار را در میهنم ندارم. اما...
اما آیا باید زیر عَلم ارتجاع رفت و سینه زد؟!
...
با مطالعه مقاله ای که با اشاره به آقای مسعود رجوی، ۱۵ مرتبه واژه «فرقه» در آن تکرار گشته و مجاهدین به «وطن فروشی» و «باندهای مافیائی» تشبیه شده اند، تا سحر بیدار نشستم تا این یاداشت کوتاه را بنویسم.
متاسفانه انصاف کیمیا است. وقتی به هر دلیل با فردی یا گروه و سازمانی درمیافتیم ابایی نداریم در دستگاه مرتجعین رفته عینهو آنان تحلیل کنیم و تهمت بزنیم.
مجاهدین هر عیب و علتی هم که داشته باشند به این دلیل که در مبارزه با رژیمهای شاه و شیخ به آب و آتش زده و از گردنه های بسیار عبور کرده اند و سودای آزادی دارند، برتر از عافیت نشینان بی غم شادی هستند که همیشه منتظر زمین خوردن دیگران میمانند تا بگویند: نگفتیم! نگفتیم!
...
من منتقد مجاهدین بوده و هستم و معتقدم مرز منتقد و مزدور را بهم ریخته اند. برخورد آنان را با آقایان قصیم و روحانی و اسماعیل یغمایی... و با نویسنده دردمند کتاب «نه زیستن نه مرگ»،تیشه بر ریشه میدانم و از اینکه دشمن شاد شده ایم رنج می برم...
اما آنان را نه وطن فروش و گماشته...بلکه فرزندان مردم شریف ایران میدانم. وقتی حضرت «سیمون هرش» Seymour Hersh هم در مورد آنان به قضاوتهای ناجوانمردانه افتاد و خیلی ها گزارش سخیف و آلوده اش را حلوا حلوا کردند، موضع گرفتم.
...
ممکن است آنان این یا آن نشانه فرقه را داشته باشند اما همه بار منفی این واژه به آنان نمیچسبد و نباید به ساز قاتلین زندانیان سیاسی و کسانیکه آزادی برایشان نه آرمان، بلکه تجارت است رقصید.
ــــــــــــــــــــــــــ
کدخدایی که گمان کرده خدای ده ماست.
فرقه به معنای جداشدن و گسستن است و در گذشته بیشتر در ارتباط با گروههای شبه مذهبی تعریف میشد.
...
در تاریخ مسیحیت بدعت گذاران را هم فرقه میگفتند که معنی تحقیرآمیز داشت.
از قدیم و ندیم هر گروهی مخالفین خودش را با بیان اینکه فرقه هستند میکوبید و هنوز هم در بر همان پاشنه میچرخد. اگر در نشانه های فرقه دقیق شویم میبینیم فقط خواجه حافظ شیرازی از فرقه بازی به دور است و رطب خورده نباید منع رطب کند.
...
فرقه بر دار و دسته ای دلالت میکند که
- دیدگاه و رهبر واحد دارند و خیلی متشکل عمل میکنند و بعضی وقتها هم «جنگ نیابتی» راه میاندازند و نسقگیری میکنند.
- با نفی دیگران خود را اثبات میکند و برای رسیدن به هدف (که جز قدرت نیست) و برای کوبیدن مخالف خویش، از هر وسیله ای (ترور، تهمت، جوسازی و دروغ...) استفاده میکنند.(نمونه اش را در مقابله با امثال خلیل ملکی، مجید شریف واقفی و روستای گاپیلون شنیده ایم. عبدالحسین نوشین را هم به امضا علیه دوست نازنینش خلیل ملکی واداشتند و از زن شریف واقفی علیه او گزارش گرفتند...)
- جوری وانمود میشود یا در افراد جا میاندازند که رهبر (رهبران) تافته جدا بافته هستند. غافل از اینکه «کدخدایی که گمان کرده خدای ده ماست، کدخدا نیست، خدا نیست، بلای ده ماست.»
- مستقیم و غیر مستقیم افراد، وادار (یا مجاب) میشوند در خصوص همه تصمیمات مهم زندگی وابسته به رهبر (تشکل مربوطه) باشند.
- جدا از «روشها و آموزه های تعریف شده» که هر تشکل سالمی باید داشته باشد، نوعی استبداد معرفت شناسی Epistemological Authoritarianism هم که به «جبر جو» میانجامد در آن حاکم است.
- مدعی است حق و حقیقت را نمایندگی میکند و غیر خود را برخطا in error در ضلالت و فردیت و جنسیت ارزیابی میکند. اگر جدایی یا انشعابی صورت گیرد طرف مقابل «دیو» ی که در مقابل «فرشتگان» ایستاده، معرفی میشود و همه باید از او پرهیز کنند. سپس همه جا میپیچد نبرد حق و باطل و جنگ ایدئولوژی میان پرولتاریا و بورژوازی در جریان است... .[...]...
فرقه همیشه بار منفی ندارد. در قرن نوزدهم گروههای ضد ارتجاعی که به جمود کلیسا معترض بودند هم فرقه نامیده میشدند. هواداران مارتین لوتر را هم که چندین سر و گردن از واپسگرایان به اصطلاح متدین جلوتر بودند، فرقه مینامیدند. حزب کمونیست ایران را هم «فرقه کمونیست ایران» خوانده اند. فرقه کمونیست ایران در ژوئن ۱۹۲۰ (۱۲۹۹) در بندرانزلی در استان گیلان تأسیس شد. حیدر عمو اوغلی از رهبران جنبش مشروطه ایران در تأسیس آن نقش داشت. تاریخچه فرقه کمونیست ایران از تاریخ جنبش ملی و ضد امپریالیستی ایران معاصر جدا نیست. دکتر تقی ارانی جزو دستگیرشدگان موسوم به ۵۳ نفر از اعضای این حزب بود.
...
فرقه یا «سکت» Sect به معنی منفی کلمه معادل کلمه کالت (Cult) است و نوعی کیش شخصیت و سرسپردگی و کنترل ذهنی را دامن میزند.
ریشه کلمه «سکت» از Secta (اسم مفعول فعل SEQUI) در زبان لاتین گرفته شده که به معنای راه و جاده است. البته معنای کلمات به مرور زمان تغئیر میکنند.
در این مورد (درجه معنی کلمه) مقاله ای در دست تهیه دارم که در آینده منتشر خواهم کرد.
...
فرقه در زبان انگلیسی Sect، فرانسوی secte اسپانیایی کاتالان secta پرتقالی seita لهستانی sekta سوئدی دانمارکی – نروژی sekt، هلندی و آلمانی sekte، ایتالیایی Setta، روسی Се́кта و عربی «طائفة»،...است.
پانویس
جریانات زیر به فرقه شهرت یافته اند که لزوماً بار منفی ندارد.
فرقه اسماعیلیه یا باطنیه
فرقه دموکرات آذربایجان (آذربایجان دموکرات فرقهسی)
فرقه گنابادی (طاووسیه، نعمت اللهی سلطان علیشاهی و نعمت اللهی)
فرقه داوودیه
فرقه مولویه
فرقهٔ فرانسیسکن
فرقه جبریه
فرقه مقبره مقدس اورشلیم (Ordo Equestris Sancti Sepulcri Hierosolymitani)
فرقه های حیدری نعمتی
فرقه دَسوقیه یکی از فرقههای صوفی
....
برخی Sect را به زبان عربی «سَکت» فرض کرده اند که غلط است.
«سَکت» یعنی سکون مقوله دیگری است.
«هاء» در آخر بعضی کلمات به جهت حفظ حرکت آخر آنها، متصل میشود. این «هاء» ضمیر نمیباشد و جزء مادة کلمه هم نیست و آنرا «سَکت» میگویند. و در حال وقف یا وصل همواره ساکن است، و اشباع آن به علت سکون جایز نیست.
در کتب عربی (برای مثال قرآن)، هاء سکت وجود دارد و برای آنکه با «هاء ضمیر» اشتباه نشود، روی آن علامت سکون گذاشتهاند.
لَمْ یتَسَنَّهْ (سوره بقره ایه 259) اقْتَدِهْ (سوره انعام آیه 90) کتابِیهْ، حِسابِیهْ، مالِیهْ، سُلْطانِیهْ و....
...
از لحن کلامم (در انتقاد به مقاله آقای بهروز ستوده) پوزش میخواهم.
...
همنشین بهار
مقاله من در ویکیپدیا
منبع:پژواک ایران