بیایید تصور کنیم....
ایرج مصداقی
بیایید تصور کنیم هیچیک از تماسهای صورت گرفته با «رها» و «فراز» از سوی وابستگان فرقهی رجوی نبوده و آنها روحشان نیز از ماجرا خبر ندارد؛ آیا در این صورت، سکوت این «فرقه» قابل توجیه است؟
آیا یک سازمان سیاسی مسئول که به استانداردهای شناخته شده، از جمله مسئولیت پذیری و پاسخگویی و شفافیت پایبند است، در چنین شرایطی ضمن ابراز انزجار از جنایت رژیم و اظهار همدردی با خانواده و بازماندگان قربانیان، به صراحت اعلام نمیکند ما به کارگیری چنین ادبیاتی را شدیداً محکوم و اعلام میکنیم، هیچگاه و در هیچ شرایطی چنین ادبیاتی از سوی اعضا و کادرهای ما مورد استفاده قرار نگرفته و نمیگیرد؟
آیا نحوهی برخورد «فرقه صاحبمردهی رجوی» با موضوع ، حاکی از آن نیست که این فرقه آبروباخته در سراشیبی سقوط، به هیچ معیار شناخته شدهی بینالمللی پایبند نیست و به تنها چیزی که اهمیت نمیدهد پاسخگویی به افکار عمومی است؟
آیا عدم واکنش سریع و قاطع فرقه در قبال توطئهی احتمالی دستگاه اطلاعاتی و امنیتی رژیم، حاکی از تأیید این شیوهها و به کارگیری آنها توسط اعضا و هواداران فرقه نیست؟ آیا نشانگر آن نیست که پای اعضا و هواداران این فرقه در جاهایی گیر است؟
آیا سکوت در قبال جنایت رژیم به منزلهی تأیید آن نیست؟ اگر همهی هم و غم این فرقه چنانکه ادعا میکند مبارزه با رژیم جمهوری اسلامی بود در این موقعیت به محکومیت جنایت رژیم و همچنین افشای توطئهی آن نمیپرداخت؟
منبع:پژواک ایران