آیا سانسور شاخ و دم دارد؟
ایرج مصداقی
گزارشی از آقای مهدی اصلانی تحت عنوان «فرزندان نسل خاکستری» در سایتهای اینترنتی انتشار یافته است. این گزارش در مورد برنامهای است که در شهر کلن در ۳۰ آگوست ۲۰۰۸ به مناسبت گرامیداشت یاد و خاطرهی کشتار ۶۷ برگزار شد.
نکته حائز اهمیت برای من نحوهی انعکاس این گزارش در سایت «ایران امروز» بود که متأسفانه نشانگر تفکر حاکم بر ما ایرانیان است. گردانندگان این سایت که خود را طرفدار «حقوق بشر» و «دموكراسی» ، معرفی میکنند، ظاهراً تفسیر جدیدی از آزادی بیان و حقوق مؤلف و ... دارند؛ چرا که به میل خود گزارش مزبور را به تیغ سانسور سپرده و بخشی از آن را که صلاح نمیدانستهاند، حذف کردهاند. (نمیدانم آیا نسبت به انجام چنین کاری اتفاق نظر بوده است و یا میل فردی عمل کرده است.)
بخش حذف شده از گزارش آقای مهدی اصلانی مربوط به آقای محمدرضا نیکفر است. به متن اصلی نوشته آقای اصلانی توجه کنید:
«سخنران بعدی محمدرضا نیکفر، از مسئولینِ اصلی رادیو دویچهوله و از برنامهسازانِ رادیو زمانه بود. دکتر نیکفر که از دانشآموختگانِ رشته فلسفه در آلمان میباشد، در میان سخنرانان اصلی و مجریانِ برنامه که همه به نوعی مرتبط با ماجرای زندان و مقولهی زندانی سیاسی و مسائل آن قرار داشتند تنها مورد استثناء در ترکیبِ اصلی سخنرانان به حساب میآمد. "یاد آن تابستان" تمِ سخنرانی آکادمیک و طولانی محمد رضا نیکفر بود. با آن که متن مقالهی از قبل آماده شدهی نیکفر چندان طولانی نبود، اما نحوهی ارائه مقاله و بیانِ تؤام با مکث و آرامخوانیِ سخنران، باعث شد تا با توجه به فشردگی و طولانی بودن برنامه، سخنرانی نیکفر زمانی بیش از دوبرابرِ وقت تعیین شده به سخنرانان دیگر را به خود اختصاص دهد.
محمدرضا نیکفر در بخش هایی از سخنانش به اهمیت آرشیو کردن یاد و مفهوم آرشیو و اهمیت آرشیوی خاطرات و یاد ماندهها اشاره داشت.»
http://www.pezhvakeiran.com/page1.php?id=4561
این متن در سایت «ایران امروز» به شکل زیر تغییر یافته است.
«سخنران بعدی محمدرضا نیکفر، دانشآموخته رشته فلسفه در آلمان بود. نیکفر در بخشهایی از سخنانش به اهمیت آرشیو کردن یاد و مفهوم آرشیو و اهمیت آرشیوی خاطرات و یاد ماندهها اشاره داشت.»
http://www.iran-emrooz.net/index.php?/news1/16602/
این را اضافه کنم که در توضیحات سایت «ایران امروز» آمده است که:
«در گزينش مطالب برای انتشار از معيارهای شناخته شدهی روزنامهنگاری پيروی میكنيم و از انتشار مطالب توهينآميز، شخصی ، غيرمستند و نادقيق و نيز مطالب ضعيف معذوريم. كوشش میكنيم از انتشار هيچ نوشته و مقالهای كه واقعاً حرفی برای گفتن داشته باشد، دريغ نورزيم.
* مطالب و مقالات ايران امروز گرچه تا حدود زيادی در چهارچوب معيارهای گفته شده در بالا گزينش میشوند، با اين وجود، نظرات و مواضع مطرح در مقالات امضادار نظر ايران امروز نيست و تنها بازتاب دهنده نظر نويسنده آن است.»
http://www.iran-emrooz.net/iemrooz/iranemrooz1.html
کاملا مشخص است که به هنگام سانسور نوشتهی آقای مهدی اصلانی به هیچ یک از اصول اعلام شدهی بالا توجهی نشده است.
نمیدانم وقتی مطلبی را مطابق سیاست و چارچوب اعلام شده سایت نمیبینند چه اصراری به انتشار آن دارند که این بلا را به سرش بیاورند.
راستش هرچه فکر کردم دلیلی برای انجام این کار ندیدم، الا این که مسئول درج مطلب، ارادتی ویژه به آقای محمدرضا نیکفر داشته و احساس کرده که در گزارش مزبور اسائهی ادبی به ایشان شده است و از سوی دیگر بهانهای برای عدم چاپ مطلب آقای مهدی اصلانی نداشته است. به همین منظور چاره کار را در این دیده است که به آرایش مطلب آقای مهدی اصلانی بپردازد.
چنانکه ملاحظه میشود مشکل فقط در جمهوری اسلامی نیست. تیغ سانسور همهجا عمل میکند.
آیا اعلام این که آقای نیکفر «از مسئولینِ اصلی رادیو دویچهوله و از برنامهسازانِ رادیو زمانه» است، توهین و افترایی است؟
آیا گزارش این خبر که سخنرانی ایشان بیش از دو برابر وقت تعیین شده، طول کشید، انتقاد نابجایی است؟ در صورت وقوع چنین امری، انجام آن ناپسند است یا گزارش آن؟
راستش من هیچ دشمنیای با آقای نیکفر ندارم و حتا نمیدانم ایشان از این عمل زشت اطلاعی دارند یا نه؟ حرف من این است که آیا بهتر نمیبود مسئولان سایت از چاپ گزارش آقای اصلانی خودداری میکردند و یا با درج کامل گزارش، امکان ارائهی نظرات انتقادی احتمالی نسبت به آن را میدادند؟
تفکری که به خود اجازه میدهد به هر دلیل (که در اینجا تنها میتواند رابطهی ویژه با آقای نیکفر باشد) در نوشتهی کسی دست ببرد، مشخص است که درکش از آزادی چیست؟ چگونه میتوان دم از حقخواهی و حقجویی زد و در همان حال حق نویسندهای را زیر پا گذاشت و مطلبش را دستکاری کرد. اگر چنین تفکری وزارتخانهای را در اختیار داشت آیا اجازهی نشر به منتقدانشان میداد؟
خوب است در همین جا از فرصت استفاده کرده و مشکلی که خود ماه گذشته در رابطه با سایت «اخبار روز» با آن روبرو شدم را نیز بیان کنم.
در ماه ژوئیه مطلبی از من در رابطه با انتخابات اخیر کانون نویسندگان ایران در تعدادی از سایتهای اینترنتی انتشار یافت. خانم حاجی زاده یک ماه بعد مطلبی در پاسخ به نوشتهی من در سایتهای «گویا نیوز» و «اخبار روز» که مطلب من در آنجا چاپ نشده بود، انتشار دادند.
سایت «گویا نیوز » اصول کار ژورنالیستی را رعایت کرده و مطلب من را در زیر نوشتهی خانم حاجی زاده آورده بود تا خواننده لااقل بداند ایشان نسبت به چه چیزی انتقاد داشتهاند. نکته قابل توجه این که سایت «اخبار روز» حتا لینک مقاله من را نیز انتشار نداده بود.
من مطلبی نوشته و در بخشی از آن به مقالهی خانم حاجی زاده پاسخ دادم و برای سایتهای «گویا نیوز» و «اخبار روز» ارسال داشتم. سایت گویا نیوز که اصولاً مطلبی از من انتشار نمیدهد، پاسخ من به مطلب خانم حاجی زاده را در همان ستونی که مطلب ایشان درج شده بود، انتشار داد. اما سایت «اخبار روز» حتا پاسخ من به مطلب خانم حاجی زاده را نیز انتشار نداد.
با ارسال نامهای جویای دلیل آن شدم. آقای «ف تابان» مسئول سایت پاسخ دادند که چون بخشی از مطلب من مربوط به نوشتهی خانم حاجی زاده است از درج آن خودداری کردند! توجیه را ملاحظه میکنید؛ وقتی مطلب خانم حاجی زاده را انتشار می دادند از خودشان نمیپرسیدند مطلب ایرج مصداقی که در سایت ما درج نشده، چگونه پاسخ آن را درج کنیم؟ اما وقتی نوبت به انتشار مطلب من رسید یادشان افتاد که بخشی از مطلب من پاسخ به خانم حاجی زاده است که مطلبشان در سایت اخبار روز انتشار یافته و نه همهی آن. آیا توسل به چنین توجیهاتی برای زیر پا گذاشتن حق یک نفر، زشتتر از تصمیم به عدم انتشار آن نیست؟
آیا نبایستی یک بار دیگر در رفتارهای خود تجدید نظر کنیم؟
ایرج مصداقی
۳ سپتامبر ۲۰۰۸
منبع:پژواک ایران