ای کاش نه تیم ملی فوتبال، که جامعهی ایران «کارلوس کیروشی» میداشت
ایرج مصداقی
ای کاش نه تیم ملی فوتبال، که جامعهی ایران «کارلوس کیروشی» میداشت
تیمملی فوتبال ایران در حالی که برای صعود به جام جهانی نیاز به سه پیروزی پیاپی داشت و دوبازی آخر در زمین تیمهای قطر و کرهجنوبی رقبای اصلی ایران برگزار میشد با بحران عجیبی روبرو گردید که میتوانست کمر هر تیمی را بشکند.
مهدی رحمتی و هادی عقیلی دو بازیکن اصلی تیم ملی که کمترین شانسی برای حضور ایران در جام جهانی قائل نبودند و در دو گلی که ایران در بازی با لبنان و ازبکستان دریافت کرد مقصر اصلی بودند در اقدامی فرصتطلبانه اعلام کردند که در سه بازی آخر تیم ملی حضور نخواهند یافت تا بعد از عدم راهیابی تیم ملی به جام جهانی و اخراج کیروش دست بالا را داشته باشند و به باجخواهیهای بعدی ادامه دهند.
علی کریمی بهترین بازیکن فوتبال ایران که کیروش نیز روی او حساب ویژهای میکرد در اقدامی احساسی که بیشتر جنبهی اعتراضی نسبت به مدیران فوتبال ایران داشت از تیمملی خداحافظی کرد و این تیم را در حساسترین زمان تنها گذاشت.
تیم ملی ایران بدون بازیکنان فوق و اشکان دژآگه و مهرداد پولادی که آسیب دیده بودند در حالی که کمتر کارشناسی امید به موفقیت تیم ایران داشت با مدیریت و هدایت کارآمد کیروش و روحیهی فوقالعادهای که در تیم میدمید به جام جهانی راه یافت.
مربیان کمدانش، بیفرهنگ و کمظرفیت از جمله محمد مایلیکهن، پرویز مظلومی، امیر قلعهنوعی، حمید درخشان، حسن روشن، خداداد عزیزی و یک دوجین «مربی» وطنی دیگر که کوچکترین موفقیتی در سطح منطقهای، آسیایی و ملی نداشتند، به جای استقبال و درسآموختن از کیروش یکی از مطرحترین و برنامهریزترین مربیان دنیا از هیچدشمنی با او دریغ نکردند.
گزیدهی کوتاهی از دردسرهای کیروش را در این آدرس ببینید:
http://www.youtube.com/watch?v=ozvRPrR9Iis
مدیران باشگاهها از فتحاللهزاده که با استفاده از رانت امنیتی و اطلاعاتی هدایت باشگاه استقلال را به عهده گرفت تا رویانیان که در سوابق او جز سرکوب مردم در هیئت یک پاسدار و کمیتهچی و سردار نیروی انتظامی و سوءاستفاده کلان مالی و ریختو پاش و سوءمدیریت در ستاد سوخت، چیزی دیده نمیشود از هیچ کارشکنی علیه او فروگذار نکردند.
برنامههای کیروش یکی پس از دیگری با سنگاندازی مافیای فوتبال ایران با شکست روبرو شد. در حالی که مافیای فوتبال حاضر بود با پرداخت ۷۵۰ هزار دلار برای انتقال محمدرضا خلعتبری به تیم پرسپولیس هزینه کند از پرداخت ۳۰۰ هزار دلار بودجهی اردوی برنامهریزی شدهی پرتغال برای تیم ملی فوتبال ایران به بهانهی کمبود اعتبارات خودداری کرد تا به زعم خود در برنامهی کیروش اختلال ایجاد کند و در فرصت بعدی از آب گلآلود فوتبال ایران برای خود ماهی بگیرد.
تیمهای استقلال و سپاهان با خودسری و به بهانهی شرکت در جام باشگاههای آسیا که به خاطر آنها ۵ هفته لیگ داخلی را تعطیل کرده بودند بازیکنانشان را به تیم ملی ندادند تا اردوی آفریقای جنوبی با دهبازیکن شروع به کار کند.
با این حال کارلوس کیروش با بیان این جمله در برابر مردم ایران که «باهمه قلبم برای موفقیت تیم ملی میجنگم» توجه مردم ایران را به خود جلب کرد و از حمایت بیدریغ آنها برخوردار شد.
مصاحبه کیروش در مورد قلعهنوعی، فتحالله نژاد و کرانچار و ادعاهایشان را در اینجا ببینید:
http://www.youtube.com/watch?v=CrG58_cQQ-4
او بر آنچه که اعتقاد داشت پای فشرد و ایستادگی کرد و نشان داد چگونه میتوان از تیمی متشکل از بازیکنانی معمولی، بدون ستاره و در عین حال خسته و ناامید، با تدارکاتی اندک، با دشمنان و بدخواهانی پرشمار، در مدتی کوتاه، تیمی باانگیزه، با هدف، امیدوار و شاداب ساخت که جهان را به تحسین وادارد و به عنوان یکی از با برنامهترین تیمهای جام جهانی و محکمترین خط دفاعی جام تا اینجای کار معرفی شود.
در حالی که «کارشناسان» وطنی با خیرهسری میگفتند آقای گل مسابقات جام جهانی از گروه ایران خواهد بود و توانمندی و صلاحیت کیروش را زیر سؤال میبردند چه کسی فکر میکرد، خط دفاعی ایران ۹۰ دقیقه در مقابل بهترین و گرانترین خط حملهی دنیا مرکب از مسی، هیگوائین و آگوئرو دوام بیاورد و آرژانتین و ستارههایش اسیر تاکتیکهای از پیشتعیینشدهی کیروش شوند.
کیروش نمیتوانست در مدتی کوتاه سطح بازی فوتبالیستهای تیم ملی را بالا ببرد و تحولی عمیق در سبک بازیشان به وجود آورد. او قبل از هرچیز اعتماد بازیکنان را به خود و صداقت و توانمندیهایش جلب کرد. بازیکنان با مشاهدهی کیفیت بالای کیروش و تیم همراه او با جان و دل خود را در خدمت طرحهای او قرار دادند. کیروش اعتماد به نفس و جنگندگی و روحیهی بالا را به تیم ملی تزریق کرد.
برای پیبردن به اهمیت کار کیروش و نقش بدون گفتگوی او کافیست مقایسهای کوتاه بین کارنامهی او و امیر قلعهنوعی یکی از مدعیان مربیگری تیم ملی انجام گیرد.
امیر قلعهنوعی با داشتن رحمتی در دروازه، پژمان منتظری، هاشمبیکزاده، امیر حسین صادقی خسرو حیدری در دفاع و جواد نکونام و آندرانیک تیموریان در خط هافبک، در سطح داخلی و آسیایی موفقیتی کسب نکرد و در برابر تیمهای حاشیهی خلیج با شکست مواجه شد، بهانهی او برای عدم موفقیت، برخورداری این تیمها از یکی دو بازیکنان درجه دوم اروپایی و آفریقایی بود.
این بازیکنان، استخوانبندی اصلی تیم کیروش را تشکیل میدهند و او با تکیه بر چنین بازیکنانی موفقیت ایران در جام جهانی را تا این جای کار رقم زده است.
این مقایسه نشان میدهد که مدیریت و رهبری درست و اصولی تا کجا میتواند در موفقیت یک مجموعه تأثیر گذار باشد.
کارلوس کیروش غرور ملی را به جامعه ما بازگرداند. غروری که در سایهی سرکوب و خفقان ۳۵ ساله یک نظام قرونوسطایی تحقیر شده بود. این را میتوان جشن مردم در بازی دلاورانه و شکست تیم ملی در مقابل آرژانتین دید. کدام ملتی شکست خود را این گونه جشن گرفته است؟
ما برای پیروزی بر غول استبداد مذهبی نیاز به خودباوری و غرور ملی داریم. تیمملی فوتبال ایران با مدیریت کارلوس کیروش نشان داد که میتوان این کشتی شکسته را به ساحل نجات رساند؟
مدیریت موفقیتآمیز کارلوس کیروش نشان داد کمبودی که جامعهی ایران برای به زیرکشیدن استبداد مذهبی از آن رنج میبرد در مدیریت ناکارآمد گروههای سیاسی و اپوزیسیون ایران است که قبل از هرچیز نتوانستهاند اعتماد مردم ایران را به خود جلب کنند و نه مردم و اختناق و سرکوب رژیم.
همهی آنهایی که دلشان برای آزادی و سعادت مردم ایران می تپد فارغ از این که نتیجهی بازی ایران و بوسنی چه باشد بایستی تا اینجای کار درسهای لازم را گرفته باشند.
ما راه موفقیت را به چشم دیدیم.
ای کاش نه تیم ملی فوتبال که جامعهی ایران کارلوس کیروشی میداشت.
به پاس قدردانی از کارلوس کیروش و زحمات او به پاخیزیم و به احترام او کلاه از سر برداریم. و همراه با همهی مردم ایران موفقیت تیم ملی فوتبال ایران در بازی امروز با بوسنی را آزرو کنیم.
مردم ما شایستهی این شادی و شادکامی هستند.
امیدوارم موفقیت تیمملی فوتبال ایران در بزرگترین و محبوبترین جشنوارهی ورزشی دنیا طلیعهای باشد برای پیروزی و موفقیت مردم ایران در به زیر کشیدن استبداد مذهبی حاکم بر میهنمان.
ایرج مصداقی
۲۵ ژوئن ۲۰۱۴
منبع:پژواک ایران