در تاریخ ۲۷ دیماه ۱۳۹۱ مطابق با۱۶ ژانویه ۲۰۱۳ دستگاه اطلاعاتی جمهوری اسلامی با انتشار « مستند» جدیدی به نام «شکارچی در دام» مدعی شد که بار دیگر قدرت خود را به رخ دشمنان قسم خورده کشیده و جاسوس اعزامی سیا را به دام انداخته است.
http://www.yjc.ir/fa/news/4235357/%d9%85%d8%b3%d8%aa%d9%86%d8%af
سناریو نویسان اطلاعاتی در این «مستند» «متی والوک» شهروند اسلواکی را مجری طرح جدید سازمان جاسوسی آمریکا معرفی میکنند که «با هوشمندی سربازان گمنام امام زمان(عج) به سرنوشت دیگر جاسوسان این حلقه گرفتار میشود.»
در این مستند گفته میشود :
«قبل از وی نیز بسیاری قصد داشتند که از طرق مشابه در کشورمان دست به اقدامات جاسوسانه بزنند. که “استفان ریموند” متولد ۱۹۶۷ با تابعیت آمریکایی و “مارک آنتونی وندیار” متولد ۱۹۵۸ با تابعیت آفریقای جنوبی از جمله آنها هستند.»
در ادامه سناریو ادعا میشود «این دو جاسوس وابسته به سازمان اطلاعاتی آمریکا CIA هستند که در لباس پژوهشگران حوزه محصولات بیوتکنولوژی» وارد کشور میشوند. و از « طریق حضور و حتی برگزاری همایشهای علمی در کشورمان با هزینه خود اقدام به شناسایی نخبگان علمی کشورمان در حوزه بیوتکنولوژی کرده و اسامی آنها را در اختیار سرویس جاسوسی آمریکا قرار میدادند.»
آیا هیچ عقل سلیمی در دنیا باور میکند که مأموران سیا برای به دست آوردن نام «نخبگان علمی» در «حوزه بیوتکنولوژی» که مطلقاً حوزهی سری نیست جاسوس به کشوری اعزام دارند؟ آیا همین مسئله نشاندهندهی این واقعیت نیست که در جمهوری اسلامی پژوهشهای علمی ربط مستقیمی با حوزهی امنیتی دارند؟
این ادعا در حالی صورت میگیرد که مطبوعات و رسانههای جمعی بارها اسامی دانشمندان و نخبگان علمی کشور را اعلام و از آنها تقدیر به عمل آورده اند.
در ادامه مستند مهرهی سوم سرویس جاسوسی آمریکا در ایران فیصل معرفی میشود:
«مهره سوم CIA «فیصل» نام داشته و مردی مراکشی تبار است که در حوزه IT تحصیل کرده و با ورود به ایران قصد دارد تا نخبگان علمی حوزه طراحی و ساخت نرمافزار و سختافزارهای رایانهای را شناسایی کرده و درصد پیشرفت آنها را به دستگاههای اطلاعاتی آمریکا ارائه دهد، قرار بود وی در تهران شرکتی پوششی راهاندازی کند که در واقع پایگاه غیررسمی اطلاعاتی برای جاسوسیهایش باشد.»
آیا این ادعا را میتوان باور کرد که مأمور سیا به منظور شناسایی «نخبگان علمی حوزه طراحی و ساخت نرمافزار و سختافزارهای رایانهای» به ایران وارد شده و «شرکتی پوششی راهاندازی» کند؟ آیا چنین جاسوسانی در هیچ نقطهی دیگر جهان وجود دارند؟ آیا هیچ دستگاه اطلاعاتی تاکنون به چنین کشفیاتی نائل شده است؟
مستند تهیه شده توسط وزارت اطلاعات در ادامه میگوید:
«هریو ماچروزا، مهرهی دیگری است که دارای تابعیت یکی از کشورهای شرقی آسیا بوده و سعی داشت در پوشش فعالیتهای علمی در ایران اطلاعات محرمانه و ذیقیمتی را از برنامههای هستهای کشورمان جمعآوری کند و آنها را در اختیار سرویسهای جاسوسی غرب قرار دهد.»
بیچاره «هریو ماچروزا» که نه کشور متبوعاش مشخص است و نه شغلاش.
طبق سناریوی سربازان گمنام امام زمان «مهره بعدی حلقه سازمان جاسوسی آمریکا یعنی سیا «داگلاس فرناندز» متولد ۱۹۶۲ و با تابعیت مالزیایی است.
این فرد که یک مسیحی مالیزیاییتبار است برای کسب اعتماد هموطنان در کشور، خود را به نام «علی عبدرانی» معرفی میکند.
حوزه فعالیتهای وی علاوه بر رصد دستاوردهای هستهای کشورمان شامل جمعآوری اطلاعات پیرامون پروژههای نظامی ایران نیز میشد. او میدانست که قطار پیشرفت کشور در حوزههای علمی در حال شتاب گرفتن است و همین موضوع موجبات اعزام وی توسط سازمان جاسوسی آمریکا به ایران را فراهم کرده است.
شگرد وی برای برقراری ارتباط با هدفهایش که اسامی آنها را در اینترنت پیدا کرده، ترتیب دادن یک قرار کاری در داخل ایران است تا با پوشش همکاریهای تجاری، دانشمندان کشورمان را مورد شناسایی و تخلیه اطلاعاتی قرار داده و حتی اسامی بعضی از آنها را به منظور حذف فیزیکی و ترور در اختیار ترویستهای غربی قرار دهد،»
چنانچه در قسمت های قبلی مقالاتم مشاهده کردید کلیه متهمان دستگیر شده در «ترورهای هستهای» ایرانی هستند ولی در مستند تهیه شده توسط سربازان گمنام امام زمان متخصصان خارجی دستگیر شده اسامی دانشمندان کشورمان را «به منظور حذف فیزیکی و ترور در اختیار ترویستهای غربی» قرار میدادند.!
متی والوک سوژه اصلی مستند «شکارچی در دام» در ارتباط با چگونگی ارتباط خود با سیا میگوید:
«از سال ۲۰۰۸ بود که با راه انداختن یک سایت کاریابی به نام (این جی آر) تونستم با شرکتهای مهم اروپایی قراردادهایی را ببندم و نیروهای متخصص را هم متقابلا برای آنها معرفی کنم،در دسامبر ۲۰۰۹ شخصی که خودش رو «استیون لوگانو» معرفی کرد از طریق ایمیل رسمی کمپانی (پریزما) با من ارتباط برقرار کرد و گفت که قصد همکاری دارد،در دیدارهای اول من با او، متوجه شدم که اسم واقعی او «استیون لوگانو» نیست و اون یک افسر ارشد اطلاعاتی CIA است که قصد اجرای یک پروژه بسیار گسترده اطلاعاتی رو در ایران دارد.»
در سراسر دنیا دهها هزار نفر با راهاندازی «سایت کاریابی» روی اینترنت مشغول فعالیت اقتصادی هستند، آیا «افسر ارشد اطلاعاتی CIA» به این شکل با کسی تماس میگیرند و سفره دل پیش او میگشایند؟
سناریو پردازان حکومت ولایت فقیه در ادامه میگویند: « متی والوک مجری طرح جدید سازمان جاسوسی آمریکا CIA سیا برای نفوذ در لایههای نخبه کشورمان است تا از این طریق اطلاعات ذیقیمتی را از پیشرفتهای علمی ایران به دست آورد، اما همانند سایر مهرههای گرفتار شده این حلقه که ذکر آنها رفت در چنگال عقابگونه سربازان گمنام امام زمان(عج) گرفتار آمد. متی والوک جاسوس سازمان اطلاعاتی آمریکا در مدتی قریب به یکسال اطلاعات ارزشمندی را پیرامون ایران و وضعیت علمی آن جمع آوری کرده و عازم پاریس میشود تا با افسر ارشد CIA دیدار کند.»
هوش و ذکاوت سناریو نویسان را ملاحظه کنید یک متصدی «سایت کاریابی» بدون ورود به کشور قادر میشود «اطلاعات ارزشمندی را پیرامون ایران و وضعیت علمی آن جمع آوری» کند که آمریکا با همهی کبکه و دبدبهاش قادر به انجام آن نیست!
مأموران «زیرک» و «باهوش» ولایت فقیه، قادر میشوند «جاسوس» اهل اسلواکی آمریکا را که هنوز پایش را به ایران نگذاشته نه تنها شناسایی کنند بلکه تماسهای او در پاریس را هم زیر نظر گرفته فیلمبرداری کنند.
سربازان گمنام امام زمان در این مستند مدعی میشوند در ژانویه ۲۰۱۰ در پاریس تماس جاسوس اهل اسلواکی و افسر ارشد آمریکایی را زیر نظر داشتهاند:
«لابی یکی از هتلهای پاریس محل اولین جلسه توجیهی جاسوسی اعزامی با افسر ارشد آمریکایی است.
“متی والوک” در این خصوص میگوید: «بعد از ملاقات پاریس هر وقت به لوگانو زنگ میزدم میگفت قطع کن و فقط با ایمیل با من تماس بگیر، در آخرین ایمیلهای که به من داد گفت وقت آن است که با کسانی که آنها را در ایران شناسایی کردی ارتباط نزدیکتر بگیری و حتی اگه لازم باشه به ایران هم بری، من هم با یکی از آنها که تونسته بودم بیشتر جذبش کنم هماهنگیهای لازم را انجام دادم”.»
در ادامه شخصی ایرانی به نام الف. ش که از ماهیت جاسوسی “متی والوک” بی خبر است و «فریب» او را خورده توضیح میدهد که چگونه به دام شبکهی جاسوسی افتاده است. او میگوید فریب متی والوک را خورده و به اسلواکی سفر کرده و از آنجا به وین رفته و با دو تن از افسران "سیا" ملاقات کرده است.
پژوهشگر ایرانی میگوید:«صحبتهای یکی از این افسران اطلاعاتی آمریکا که "هنری" نام داشته است، آشکارا نشان میداد که او قصد حذف فیزیکی بعضی از دانشمندان ایرانی را دارد.»
و میافزاید: «هنری حتی گاهی حرف از ترور دانشمندان ایرانی هم میزد.» در پی آن این پژوهشگر ایرانی به رفتار طرفهای آمریکایی مشکوک میشود و در پی تماس با مأموران اطلاعاتی ایران، حاضر میشود برای دستگیری جاسوسان با آنها همکاری کند.
در مستند «شکارچی در دام» گفته میشود متی والوک در ماه اوت ۲۰۱۲ پس از آنکه مأموران اطلاعاتی ایران ماهها او را زیر نظر گرفته بودند، دستگیر شده است اما رسانههای اسلواکی مینویسند که شهروند دستگیرشده کشورشان مردی ۲۶ ساله است که سال گذشته برای کار در حوزه فنآوری ارتباطات به تهران رفته بود و آخرین بار در اوایل ماه دسامبر با والدینش تماس داشته و از آن پس خبری از او در دست نیست.
مستند «شکارچی در دادم» در ادامه “متی” را نشان میدهد که با ابراز ندامت تاکید میکند: «من میدانم که به وسیله فعالیتم موقعیت برخی از ایرانیها را به خطر انداختم و برای این کار هم بسیار متاسفم چرا که کورکورانه به ماموران سیا اعتماد کردم و تا به خودم اومدم دیدم من هم یک عامل اطلاعاتی شدم که دارم برای آنها کار میکنم من خیلی متاسفم و امیدوارم با اطلاعاتی که در اختیار وزارت اطلاعات ایران قرار دادم مانع فعالیت دوباره خرابکارانه آمریکا علیه مردم ایران باشم من از ملت ایران واقعا عذر میخواهم»
با این حال سه هفته بعد روز جمعه ۲۰ بهمن برابر با ۸ فوریه شهروند اسلواکی که بهاتهام جاسوسی برای سیا در ایران بازداشت شده بود، آزاد شد و با همراهی کنسول اسلواکی در تهران به میهن خود بازگشت و اتهام جاسوسی را بیاساس خواند. بهرغم سروصدای زیادی که درباره اهمیت دستگیری شهروند ۲۶ ساله اسلواکی در ایران برپا شد، مقامات قضائی و امنیتی ایران تاکنون هیچ توضیحی درباره دلیل آزادی سریع وی ندادهاند.
به این ترتیب با آزادی «شکارچی در دام» افتاده ، سناریو تهیه شده از سوی دستگاه امنیتی حکومت اسلامی نیمه کاره میماند. با این حال تا کنون هیچ اطلاعی از سرنوشت بقیه جاسوسان که به ادعای سربازان گمنام امام زمان، اهل آمریکا، مالزی، آفریقای جنوبی، مراکش و یکی از کشورهای شرقی آسیا بودند داده نشده و معلوم نیست در چه شرایطی به سر میبرند.
۲۲بهمن ۱۳۹۱
منبع:پژواک ایران