از قرائن و شواهد بر میآید که مولود آفند روزنامهنگار کرد یکی از قربانیان و گروگانهای دستگاه اطلاعاتی و امنیتی رژیم در ارتباط با سناریوی ترور «متخصصان هستهای» توسط موساد باشد. چنانچه به دلایل گوناگون سناریوی رژیم تغییر نکند وی یکی از عناصر اصلی معرفی شده و ماجرا حول محور وی ساخته و پرداخته میشود. (۱)
در این مقاله تلاش میکنم ضمن توضیح در مورد وضعیت مولود آفند به اهداف رژیم از ربودن وی و مطرح کردن موضوعاتی چون دخالت اقلیم کردستان، پژاک، ناراضیان کرد در ترورهای هستهای و آموزش خرابکاری و تروریستی به کردها توسط موساد و ... بپردازم.
***
مولود آفند، روزنامه نگار، متولد ۱۳۶۲، در روستای حاجی حسن بین میاندوآب و مهاباد (ده کیلومتری مهاباد) است. خانوادهی او در روستای مزبور دارای نانوایی است. او علاوه بر ادارهی نشریه «اسرائیل- کرد» با روزنامههای زیادی در کردستان عراق از جمله آوینه، هولیر، هاولاتی، هلبون و سویل همکاری داشته است.
برای مثال میتوان به گفتگوی وی با عبدالله حاجی احمدی رهبر پژاک پس از درگیریهای گسترده بین نیروهای سپاه و گریلاهای پژاک که در نشریه پرتیراژ سویل انتشار یافته اشاره کرد.
در ۲۹ فروردین ۱۳۹۱ سایت گرداب و فارس نیوز نسبت به انتشار کتاب «دوستی کردها و اسرائیل» به قلم مولود آفند واکنش نشان دادند.
http://www.gerdab.ir/fa/news/10428
آفند در اوایل سالهای ۲۰۰۰ به پژاک (۲) که هنوز فعالیت خود را به شکل رسمی آغاز نکرده بود میپیوندد و تا سال ۲۰۰۳ در منطقهی قندیل و پایگاههای این گروه به سر میبرد. او پس از جدایی از پژاک به کردستان عراق آمده و بعد از گذران سالها آوارگی در سال ۲۰۰۸ – ۲۰۰۹ همراه با داوود باغستانی به تأسیس مؤسسه «اسرائیل- کرد» و نشریهای به همین نام در اربیل اقدام میکند. هاوار بازیان روزنامهنگار کرد که گزارشهای متعدد او در بی بی سی و رسانههای مختلف کردی بارها انتشار یافته مدیریت اجرایی این نشریه را به عهده داشت.
مؤسسهی «اسرائیل- کرد» هدف خود را «ایجاد نزدیکی میان کردستان و اسرائیل» و «تلاش برای بازگشت یهودیان کرد از اسرائیل به کردستان» تعریف میکند. فعالیتهای این مؤسسه در چند سال گذشته یکی از نقاط اختلاف میان دولت اقلیم کردستان با جمهوری اسلامی بوده است.
روزنامه اسرائیلی جرازلم پست در شمارهی ۳۱ ماه آگوست ۲۰۱۰ خود گفتگویی داشت با هاوار بازیان مدیر اجرایی نشریه «اسرائیل- کرد» و نگاه این نشریه به موضوع کرد و اسرائیل و مسائل منطقهای ....
جرازلم پست به درستی انتشار یک نشریه در عراق با نام «اسرائیل» روی صفحهی اول آن را کاری پرخطر معرفی میکند.
نشریه «اسرائیل- کرد» با آن که از سیاستهای اسرائیل حمایت به عمل میآورد با این حال به خاطر شرایط موجود در منطقه و محدودیتهایی که دولت کردستان برای فعالیت آن به وجود میآورد از کمترین امکانی در محل برخوردار نبود. هاوار بازیان در این مصاحبه تأکید میکند از آنجایی که نشریه دارای اجازه نامه از سوی مقامات عراقی نیست، دارای دفتر و کامپیوتر وفکس و ... نبوده و مؤسسه «اسرائیل- کرد» وجودی اینترنتی دارد و ماهنامهای را به زبان کردی انتشار میدهد و وب سایت آن به ترکی و عربی و کردی موجود است.
هوار بازیان مدیر اجرایی نشریه «اسرائیل – کرد» میگوید پیش از ربودن مولود این مؤسسه سه نامه از حزب اتحادیه میهنی کردستان عراق وابسته به جلال طالبانی دریافت کرده بود که خواهان تعطیلی مؤسسه و نشریه شده بودند. وی همچنین در آگوست سال گذشته به همراه مولود آفند به وزارت کشور اقلیم کردستان احضار شده و به آنها رسماً ابلاغ شده بود که بایستی مجله را تعطیل کنند.
شمارههایی از نشریه «اسرائیل - کرد» به زبان کردی و انگلیسی را در این آدرس بیابید
رسانههای رژیم و مؤسسه «کرد- اسرائیل»
رسانههای رژیم از مدتها پیش هراس مقامات دولتی از وجود این نشریه در کردستان را به صراحت اعلام داشته بودند:
«شهروندان شهر اربیل از بزرگترین شهرهای اقلیم کردستان عراق، اخیرا با ظهور بی مقدمه نشریهای به عنوان "کرد - اسرائیل" مواجه شدهاند که موجبات نگرانی برخی از آگاهان را از تلاشهای رژیم صهیونیستی برای استیلا بر این منطقه استراتژیک در پی داشته است. ... به واقع ظهور این نشریه بازی خطرناکی است که غایت و هدف آن مشخص نیست؛ صاحبان نشریه چه هدفی را دنبال میکنند؟ علت انتشار این نشریه چیست؟ و اگر مسئله به ابراز علاقه و دوستی با یهودیان ارتباط داشته باشد چه احتیاجی به صدور این نشریه مفصل است؟ ... به واقع انتشار این چنین نشریهای از توطئه ای خبر میدهد که این بار به صورت سری و مبهم پا به عرصه ظهور نگذاشته است و کاملاً جلوی چشمان ما قرار دارد. توطئهای آشکار و خطرناک که میتواند که با هدف ایجاد تفرقه میان مسلمانان و کردها و یا تفرقه افکنی میان این دو دنبال شود. به صورتی که دید و نگاه مسلمانان و اعراب به کردها تغییر کرده و تا به آنها به چشم جاسوسان رژیم صهیونیستی نگریسته شود. ... به طور کلی میتوان گفت؛ انتشار نشریهای مفصل با این تیراژ در اقلیم کردستان عراق که به استقبال از روابط میان کردها و رژیم صهیونیستی رفته باشد، امری حیرت برانگیز است . در اینجا بازیگری پنهان دیده میشود که در پی بازی با سرنوشت کردهای عراق است، گروهی که با خطرات و چالشهای متعددی مواجه است.»
یکشنبه سوم مرداد ۸۹ جهان نیوز با انتشار مطلبی تحت عنوان «توزیع رایگان نشریه اسرائیلی در ایران» نوشت: در چند روز اخیر نشریه ای به نام «اسراییل-کرد» بطور گسترده و بصورت رایگان در مناطق شمال غرب کشورمان توزیع میشود . ... همچنین این نشریه علاوه بر توزیع رایگان در مناطق کردنشین ایران در کلیه روزنامه فروشیهای اقلیم کردستان عراق بویژه شهر اربیل توزیع میشود این در حالی است که تاکنون روابط رسمی میان اقلیم کردستان عراق و رژیم اسراییل وجود ندارد و روابط دو طرف در چارچوب فرهنگی و غیررسمی سازماندهی شده است.
برخلاف خبر انتشار یافته در سایت جهان این نشریه رایگان توضیح نمیشد و تیراژ زیادی هم نداشت. بعید میدانم ادعای جهان نیوز مبنی بر پخش گسترده و رایگان «اسرائیل- کرد» در مناطق شمال غرب کشور واقعی باشد.
همچنین رسانههای رژیم در دسامبر ۲۰۱۰ با انتشار خبری تحت عنوان «صهيونيستها يك گام ديگر به كردها نزديكتر شدند»، نگزانی خود را از بازشدن دفتر این «مؤسسه» در اورشلیم (بیتالمقدس) نشان دادند.
http://www.khabaryaab.com/News/215877
چگونگی ناپدید شدن مولود آفند مدیر مسئول نشریه «اسرائیل- کرد»
مولود آفند روز جمعه ۸ ژوئن مصادف با ۱۹ خردادماه ۱۳۹۱ همراه با یکی از دوستانش به نام سرهنگ محمد رمضان از اربیل به سلیمانیه میرود. وی دو روز قبل از این ماجرا با هاوار بازیان یکی از دوستان نزدیکش که مدتها در ادارهی نشریهی «اسرائیل- کرد» با وی همکاری داشت تماس میگیرد اما از برنامه سفر خود به سلیمانیه خبر نمیدهد.
پس از آن که وی در ساعت ۱۰ صبح به سلیمانیه میرسد به دوستش سرهنگ محمد رمضان میگوید: یک قرار کوچک دارم میروم و بر میگردم. حوالی ساعت ۱۱ صبح او در مقابل فروشگاه «ماکسی مال»برای آخرین بار دیده شده است و پس از آن هیچگونه خبری از وی در دست نیست. مسئولان نشریه «اسرائیل – کرد» در این آدمربایی روی نقش حزب اتحادیه میهنی کردستان وابسته به جلال طالبانی که مسئولیت امنیتی و سیاسی شهر سلیمانیه را به عهده داشته و از سوابق همکاری استراتژیک با رژیم برخوردارند تأکید کردهاند. (۳)
بر اساس گزارشهای انتشار یافته در شبکههای اجتماعی، مولود آفند تا روز سهشنبه 12 ژوئن در خاک اقلیم کردستان عراق بوده است.
رادیو اروپای آزاد بخش عربی در تاریخ ۱۲ ژوئن در یادداشتی به قلم عبدالحمید زیباری به نقل از یکی از همکاران مولود خبر داد که وی روز بعد از مفقود شدن با آنها تماس گرفته و به اطلاعشان رسانده که به دیداری شخصی رفته و یک هفته بعد بازخواهد گشت و سپس کلیه ارتباطاتش را قطع کرده است.
خبرگزاری فارس به نقل از خبرگزاری فرانسه، همکار مزبور را «دیاری محمد» معرفی کرد:
«"دیاری محمد" یکی از خبرنگاران این مجله در سلیمانیه در این باره گفت که آفند در 8 ژوئن به سلیمانیه رفته است و در ساعت 18:30 به تنهایی برای رسیدن به یک قرار ملاقات رفته است و دیگر رویت نشد تا اینکه عصر روز بعد با ما تماس گرفت و گفت که این یک دیدار خصوصی است و بعد یک هفته بازخواهد گشت و سپس تمام ارتباطات ما قطع شد. محمد تاکید کرد که چهارشنبه گذشته، نیروهای امنیتی کردی در سلیمانیه را در جریان جزئیات این ماجرا قرار داده است.»
بنا به گفتهی شاهدان عینی در چند ماه اخیر، افرادی در ارتباط با مولود بودند كە بیشتر آنها با نهادهای امنیتی اقلیم كردستان و احزاب كرد سر و كار داشنتد.
پس از ربوده شدن مولود در سلیمانیه بیش از ده نفر از کسانی که بطور غیرمستقیم با مؤسسه «اسرائیل -کرد» مرتبط بودند در ایران دستگیر شدند که تعدادی از آنها با وثیقههای سنگین آزاد شدند.
ارتباط مولود آفند با مجاهدین و «جداشدگان از مجاهدین»
بر اساس تحقیقاتی که از نزدیکان مولود آفند داشتهام گفته میشود تماس با یکی از اعضای شورای مرکزی سابق مجاهدین و شورای ملی مقاومت به نام «مریم سنجابی» که در فروردین ۱۳۹۰ پس از حملهی خونین نیروهای عراقی به کمپ اشرف و کشته شدن دهها مجاهد از این سازمان جدا شده و به خدمت دستگاه اطلاعاتی و امنیتی و تبلیغاتی رژیم و دولت نوریالمالکی درآمد و کنفرانسهای مطبوعاتی متعددی علیه این سازمان برگزار کرده، میتواند یکی از دلایل این سفر ناگهانی به سلیمانیه باشد.
مولود آفند از سال ۲۰۰۸ پس از آن که هشتاد نفر از باقیماندگان «کمپ تیف» (جداشدگان از مجاهدین) توسط مقامات آمریکایی به دهوک و اربیل منتقل شدند با تعدادی از آنها در ارتباط قرار گرفت.
تعدادی از این جداشدگان از همان داخل «کمپ تیف» به خدمت رژیم درآمده بودند و تعدادی پس از عزیمت به کردستان به خاطر شرایط ناگواری که داشتند دست نیاز به سوی رژیم دراز کردند و در خدمت سیاستهای آن قرار گرفتند. (۴)
علیرغم ژستهای ضداسرائیلی که رژیم میگیرد آنجایی که پای منافعشان در میان باشد از ایجاد رابطه و همکاری با نزدیکان اسرائیل و «موساد» هم دریغ نمیکنند. انتشار مقالهای از «عبدالرحمان مهابادی» یکی از اعضای کرد سازمان مجاهدین خلق با عنوان «کمپ اشرف و یک اقدام ضروری»، در سایت «راستگو» وابسته به مؤسسه «اسرائیل- کرد» در آوریل ۲۰۱۰
و گفتگوی آوند با مهابادی به عنوان نماینده مجاهدین و انتشار آن در مطبوعات اقلیم کردستان در سالهای ۲۰۰۶-۲۰۰۷ یکی از دلایلی بود که رژیم سعی کرد از طریق «جداشدگان از مجاهدین« با وی ارتباط برقرار کند.
تردیدی نیست فردی چون «مریم سنجابی» که در خدمت دستگاه اطلاعاتی و امنیتی رژیم است بدون رهنمود و هماهنگی با مسئولان اطلاعاتی با مسئول مؤسسه و نشریهای که به نفع اسرائیل و سیاستهای آن کار میکند ارتباط نمیگیرد.
«مریم سنجابی» در تبلیغات علیه مجاهدین سمت و سوی ضد اسرائیلی دارد. به گفتههای وی توجه کنید:
«به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از رسانه های عراق، «مریم سنجابی» یکی از اعضای سابق گروهک مجاهدین گفت : شواهد و قرائنی درباره همکاری و رابطه میان سازمان(گروهک تروریستی منافقین) و رژیم عربستان سعودی وجود دارد.
وی افزود: سازمان از عربستان و اسرائیل پول میگیرد و در کشتار مردم عراق دست داشته است. سازمان همچنین به طور جدی و فراوان در اردن فعالیت میکند و به ویژه با نمایندگان پارلمانی آن ارتباط قوی دارد.»
مریم سنجابی متولد ۱۳۴۷ در کرمانشاه است و دلیل انتخاب او از سوی رژیم برای ارتباط با مولود آفند، «کرد» بودن وی است که زمینههای بیشتری برای ارتباط به وجود میآورد. این اولین بار نیست که رژیم از جداشدگان و یا توابین مجاهدین و به ویژه زنان که اعتماد برانگیزتر هستند در پروژههای امنیتی استفاده میکند. (۵)
کشاندن «سوژه» به محل مورد نظر و سپس اقدام به ربودن او و یا ... یکی از شیوههای معمول دستگاههای اطلاعاتی و از جمله سیستم امنیتی رژیم است که لااقل در پروژهی ربودن رابرت لوینسون یک مأمور سابق اف، بی، آی در کیش از آن استفاده کردند. (۶)
بر اساس تحقیقاتی که داشتهام مریم سنجابی تماسهای تلفنی متعددی با مولود آفند داشته و بنا به گفتهی اطرافیان مولود احتمالاً یک بار هم دیدار داشتهاند. وی در تماسهای خود با مولود آفند گزارشهای متعددی علیه مجاهدین و نحوهی برخورد این سازمان با اعضایش مشابه با آنچه در کنفرانسهای خبری بغداد و گفتگو با رسانههای رژیم داشته، ارائه داده که در نشریات کردی اقلیم کردستان انتشار یافته است. مقامات امنیتی کردستان نیز به نام «مریم سنجابی» و روابطش با مولود آفند اشاره کردهاند. این که واقعاً از وی برای کشاندن آفند به محل استفاده کرده باشند یا نه هنوز برای من مسجل نیست.
گفته میشود مریم سنجابی توسط دستگاه اطلاعاتی و امنیتی رژیم به منظور پیگیری فعالیتهایش از بغداد به پاریس منتقل شده و هم اکنون در این کشور به سر میبرد.
از صحت و سقم این خبر اطلاعی ندارم و چنانچه درست باشد نمیدانم قبل از ربودن آفند در ۸ ژوئن ۲۰۱۲ یا بعد از آن تاریخ به فرانسه منتقل شده است. (۷)
برای تدقیق نوشتهام با ارسال یادداشتی از مجاهدین کمک خواستم که متأسفانه بنا به شیوهی معمول و البته غیرمنطقی این سازمان پاسخی به سؤالاتم داده نشد. (۸)
از نظر من مولود آفند سوژهای بود که مدتها وزارت اطلاعات به دنبالش بود تا هم روی مؤسسهی «اسرائیل- کرد» و اقلیم کردستان فشار آورد؛ هم پای پژاک و مجاهدین را به میان آورد و هم موساد و ... را عامل ترورهای هستهای معرفی کند. مولود آفند به این ترتیب حلقهی مرکزی سناریوی رژیم میشود و روی ربودن و انتقال او به ایران برنامهریزی میکنند.
عدم برخورد فعال مؤسسه «اسرائیل- کرد» با موضوع ربوده شدن مولود آفند
داوود باغستانی مسئول مؤسسه «اسرائیل – کرد» ماه ها قبل از مفقود شدن مولود آفند کردستان را ترک کرده و در ترکیه اقامت کرده بود. وی پس از ربوده شدن همکارش اطلاعیهای صادر کرده و خبر از ناپدید شدن مولود داد:
«بی خبری مطلق از وضعیت مولود آفند در سه روز گذشته به نگرانیها مبنی احتمال روبوده شدن وی از سوی نهادهای اطلاعاتی وابسته به جمهوری اسلامی ایران دامن زده است. ان اس اس روژ: مسوول مؤسسه اسرائیل کرد اعلام کرد که سه روز است ارتباطش با سردبیر نشریه وابسته به این مؤسسه قطع شده است و نسبت به احتمال ربوده شدن وی ابراز نگرانی کرد. به گزارش سایت سبهی، داوود باغستانی مسوول مؤسسه اسرائیل کرد در اطلاعیه ایاعلام کرد که تاکنونی اطلاعی از وضعیت مولود آفند سردبیر نشریه اسرائیل- کرد که سه روز پیش به شهر سلیمانیه سفر کرده بود، در دست ندارد . این در حالی است که یکی از نزدیکان مولود آفند در گفتگو با پایگاه خبری روز احتمال ربوده شدن وی را ضعیف دانست . این شخص که نخواست نامش فاش شود [شیرزاد عمر] به "NNSROJ" گفت که آقای آفند صبح روز شنبه، با وی تماس گرفته و "گفته است که کاری برایش پیش آمده و تا چند روز نمیتواند با کسی تماس داشته باشد. "
از سوی دیگر مسوول روابط عمومی مؤسسه اسرائیل- کرد در اطلاعیه ای که در شبکه اجتماعی فیسبوک منتشر کرده، احتمال ربوده شدن سردبیر نشریه این مؤسسه را رد کرده است. در اطلاعیه شیرزاد عمر آمده است که "مولود آفند روز شنبه در تماسی تلفنی با آنها گفته است که کاری شخصی برایش پیش آمده است و در چند روز آینده به محل کار خود برمی گردد". در این اطلاعیه همچنین از داوود باغستانی به عنوان "رئیس سابق" این مؤسسه نام برده شده است که "از چند ماه گذشته هیچ ارتباطی با این مؤسسه ندارد و هم اکنون در ترکیه دنبال زندگی شخصی خویش میباشد."»
چنانچه ملاحظه میشود شیرزاد عمر «مسئول روابط عمومی مؤسسه» همهگونه تلاشی به خرج میدهد تا احتمال ربوده شدن مولود آفند را تکذیب کند. و داوود باغستانی اساساً پس از صدور اطلاعیه اولیه، دیگر پیگیر ماجرا نمیشود. «دیاری محمد» خبرنگار مجله در سلیمانیه نیز از تماس مولود و سفر یک هفتهای خصوصی خبر میدهد تا همچنان موضوع ربودن وی در هالهای از ابهام بماند.
لازم به ذکر است پستی بە اسم سخنگو و «مسئول روابط عمومی» در نهاد و نشریە «اسرائیل-كرد» وجود نداشتە و ندارد و برای اعتبار بخشیدن به منبع خبر تولید شده است. شیرزاد عمر اخیراً بەعنوان همكار مجلە در ترتیب دادن نوشتەهای نشریە بە مولود آفند كمك میكرد. وی با نهادهای امنیتی افلیم كردستان روابط بسیار نزدیکی دارد و همکار آنها محسوب میشود. شیرزاد عمر سفرهای متعددی به ایران داشته و نفوذ وی در مؤسسهی «اسرائیل- کرد» و نزدیک شدن او به مولود آفند قابل تأمل است.
جنجال رسانهای رژیم برای انحراف افکار عمومی
دستگاه تبلیغاتی رژیم پس از ربودن مولود آفند و انتقال او به ایران به منظور منحرف کردن اذهان عمومی، اخبار متفاوت و متضادی را از کانالهای نزدیک و ظاهراً مخالف خود انتشار داد تا هرچه بهتر بتواند سناریو خود را پیش ببرد. به برخی از آنها در این جا اشاره میکنم.
سایت امنیتی بولتن نیوز در ۴ تیرماه ۱۳۹۱ مسئولیت ربودن مولود آوند را متوجهی داوود باغستانی رئیس این مرکز کرد:
«بر اساس اظهارات اعضای این دستگاه جاسوسی گفته میشود که احتمال دست داشتن داوود باغستانی در مفقود شدن مولود آفند زیاد است. چرا که دو روز بعد از اینکه مولود آفند ناپدید شد، رئیس این مرکز، داوود باغستانی، بلافاصله با شهامت و بدون اینکه نگرانی از بابت کذب بودن خبرش داشته باشد، با صدور بیانیه ای از ربوده شدن آفند خبر داد.»
روز ۱۷ تیرماه پس از آنکه دهها خبر در مورد ربوده شدن مولود آفند توسط جمهوری اسلامی پخش شد، سایت بسیج طلاب، خبری با عنوان « رسوایی دیگر در ماجرای مولود آفند رقم خورد!» انتشار داد و به نقل از سایتهای به ظاهر کردی و منابع دست اول و نزدیک به پلیس کردستان خبر داد
http://nnsroj.com/fa/detiles.aspx?id=2575&ID_map=20
که «مولود آفند سردبیر مجله اسرائیل- کرد ، در زندان آسایش تحت شکنجه نیروهای آسایش، جان خود را از دست داده و تمام اتفاقات این مدت درباره او به آسایش مربوط میشود.
این منبع که نخواست نامش فاش شود به این سایت گفته است که مولود آفند از یک ماه پیش توسط آسایش سلیمانیه دستگیر گردیده و دو روز قبل تحت شکنجه جان خود را از دست داده است.همچنین این منبع اشاره داشته که این خبر را از یکی از مقامات آسایش شنیده و از طریق منابع دیگری هم از صحت آن اطمینان یافته است.»
http://nnsroj.com/fa/detiles.aspx?id=2575&ID_map=20
روز دوم مردادماه ۱۳۹۱ سایت «رجا نیوز» سناریوی جدید دستگاه اطلاعاتی و امنیتی رژیم در مورد مولود آفند را اعلام کرد:
«جنجال رسانههای صهیونیستی علیه ایران به دلیل ناپدید شدن سردبیر یکی از نشریات اسرائیلی، سرانجام با یک افتضاح رسانهای و مشخص شدن ارتباط نهادهای امنیتی رژیم صهیونیستی با گروه تروریستی منافقین خاموش شد.
رجا نیوز مدعی شد «روز گذشته و پس از چند ماه جوسازی رسانه ای بالاخره مشخص شد «مولود آفند» نه به اسرائیل رفته و نه توسط مسئولان اطلاعاتی ایران دستگیر شده، بلکه او به پادگان اشرف در عراق رفته و به تهیه گزارش از ساکنان آن پرداخته است و به دنبال آن "لوین پرس" به نقل از نماینده سازمان اسرائیل-کرد در اروپا اعلام کرد که در این مدت مولود آفند در کمپ اشرف اقامت داشته ولی به جهت اینکه تلفن و اینترنت در اختیارش نبوده، نتوانسته است با کسی تماس برقرار کند.
همچنین ساموئل کرمانشاهی نماینده «سازمان اسرائیل_کرد» در اروپا اعلام کرد که مولود آفند سردبیر این مجله این مدت را در کمپ اشرف سپری کرده و به دلیل حفاظت از امنیت خود نتوانسته است مکان خود را به کسی اطلاع دهد. کرمانشاهی اعلام کرد که در حال حاضر مقدمات سفر مولود آفند به اروپا فراهم است و وی در سلامت کامل به سر میبرد. اکنون این سوال ها در ذهن افکار عمومی کردستان به وجود آمده و موجب بی اعتمادی آنان به رسانههای کردی وابسته به اقلیم شده است، که ارتباط میان نشریات وابسته به رژیم صهیونیستی با منافقین چیست؟ و چرا سردبیر نشریه اسرائیل-کرد سر از کمپ اشرف در میآورد؟ »
هرچند ساموئیل کرماشانی با صدور اطلاعیهای ادعاهای مزبور را تکذیب کرد
و مدعی شد که از طریق ایمیلی که به نام او درست شده این اخبار انتشار یافته اما اخبار نادرست بسیاری حول موضوع مولود آفند و افرادی که در ایران به اتهام ترورهای هستهای دستگیر شدهاند از سوی وی در وبلاگ شخصیاش و سایتهایی که ردپای او در آنها هست انتشار یافته که تماماً غیرواقعی و جعلی است. (۹) کرماشانی پس از ناپدید شدن مولود آفند مدتی خود را یکی از بستگان وی و سپس نمایندهی مؤسسه «اسرائیل – کرد» در اروپا معرفی میکرد. در حالی که این مؤسسه نمایندهای در اروپا نداشته و موارد انتشار یافته از قول نمایندهی این سازمان در اروپا کذب محض است.
ابراز خوشحالی رسانههای رژیم از فروپاشی مؤسسه «اسرائیل – کرد»
سایتهای امنیتی بولتن نیوز و آکام نیوز که خود را «چشم اندازی جدید بر رویکردهای جامعه کردی ایران» معرفی میکند در تاریخ چهارم تیرماه ۱۳۹۱ و پس از ربودن مولود آفند خبر مشترکی با عنوان «دستگاه جاسوسی «اسرائیل- کرد» در اقلیم کردستان فرو پاشید انتشار داده و روی نقش این مؤسسه در ترور «دانشمندان هستهای» تأکید کردند:
«به دنبال ناپدید شدن مولود آفند، سردبیر نشریهای موسوم به «اسرائیل - کرد» در اقلیم کردستان که تحت پوشش روزنامهنگاری و فعالیتهای خبری در این اقلیم به فعالیتهای جاسوسی و اطلاعاتی، بخصوص علیه ایران، میپرداخت، به خاطر بحرانهای داخلی رو به انحلال میرود... مولود آفند، سردبیری این به اصطلاح نشریه اسرائیل ـ کرد، دو هفته پیش ناپدید شد و تاکنون هیچ خبری از او منتشر نشده است. پیش از این نیز گفته میشد که رئیس این مرکز اسرائیلی، داوود باغستانی، از این مؤسسه جدا شده و به ترکیه گریخته است. این مرکز اسرائیلی تحت پوشش روزنامهنگاری و فعالیتهای خبری و فرهنگی در اقلیم کردستان به فعالیتهای جاسوسی و اطلاعاتی، بخصوص علیه ایران، میپرداخت. ... یک منبع نزدیک به این مرکز جاسوسی، در گفتگوی کوتاه با خبرنگار بولتن نیوز، از انحلال این دستگاه خبر داد و گفت: بعد از ناپدید شدن دو هفته ای مولود آفند و افشاگریهای داوود باغستانی، رئیس این به اصطلاح نشریه اسرائیل- کرد که وابسته به سازمان موساد نیز است، عملاً این دستگاه منحل شده محسوب میشود. این منبع آگاه که خواست نامش فاش نشود در پاسخ به این سوال خبرنگار ما که هدف از حضور این دستگاه اسرائیلی در اقلیم کردستان چه بوده است؟، گفت: سران اسرائیلی این نشریه، هدف خود را از حضور در کردستان عراق، نزدیک کردن اسرائیل به اقلیم کردستان ذکر میکردند. در حالی که تحت فعالیتهای خبری به جمعآوری اطلاعات و کارهای جاسوسی میپرداختند. ... دستگاه موسوم به اسرائیل - کرد به مکانی امن برای رفت و آمد افسران سرویسهای اطلاعاتی اسرائیل جهت ورود به ایران و جاسوسی تبدیل شده که حتی نقش آنها در ارتباط با ترور دانشمندان هستهای ایران توسط سازمانهای اطلاعاتی اسرائیل بی تاثیر نبوده است. به همین جهت است که وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی ایران بارها به نقش کشورهای همسایه در رابطه با ترور دانشمندان هستهای کشورمان اشاره میکند.»
ردپای ربودن مولود آفند در اطلاعیههای وزارت اطلاعات و مصاحبهی مصلحی
ربوده شدن مولود افند چند روز پیش از اطلاعیه وزارت اطلاعات ایران دربارهی «دستگیری عوامل ترور دانشمندان هستهای کشور» در تاریخ پنج شنبه ۲۵ خرداد روی داده است. وزارت اطلاعات در اطلاعیهی خود تأکید کرده بود:
«با حصول اشراف اطلاعاتی بر تعدادی از پایگاهها و ایستگاههای اطلاعاتی و عملیاتی رژیم صهیونیستی و با گستراندن تور اطلاعاتی بر آنها به شناسایی عدهای از افسران اطلاعاتی رژیم جعلی حاکم بر سرزمینهای اشغالی و تروریستهای مزدور آنها انجامید و با تعقیب و مراقبتهای شبانهروزی و رهگیری سوژهها و سرنخها در داخل و خارج از کشور، نهایتاً عوامل اصلی ترور شهید شهریاری، شهید احمدیروشن و شهید قشقایی شناسایی شده و طی سلسله عملیات برقآسا و مقتدرانه و در مناطق مختلف دستگیر شده و به بازداشتگاهها منتقل گردیدند.»
پس از انتشار اطلاعیه وزارت اطلاعات، حیدر مصلحی در گفتگوی تلویزیونی روز یک شنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۱ اعلام کرد:
«جمعآوریهای اطلاعاتی در این خصوص به خارج از کشور و یک کشور همسایه نیز کشیده شده است. » وی در همین گفتگو افزود « دلایل فنی و متعددی سبب عدم تشریح چگونگی و مکان دستگیری تروریست ها طی چند روز گذشته شد. » مصلحی همچنین در مورد مناطقی که عوامل تروریستی در آنجا بازداشت شدهاند، اظهار داشت: «مکان و مناطق بازداشت متهمان پس از رفع محذوریتها اعلام خواهد شد. »
ظاهراً پس از گذشت سه ماه و انتشار فیلم مستند «کلوپ ترور» و اعلام اسامی افراد اصلی تیم ترور و اعتراف آنان هنوز «محذوریتها» رفع نشده است!
مصلحی وزیر اطلاعات پس از ان که مدعی شد قاتلان داریوش رضایی نژاد را نیز دستگیر کردهاند خبر از دستگیری مجموعهای تروریستها در خارج از کشور داد:
«علاوه بر این تیم دو مجموعه که در تربیت تروریستها نیز فعال بودند، در ایران و خارج از کشور دستگیر شدند.»
همچنین سایت امنیتی بولتن نیوز خبر داد که « متولیان آموزش تروریستهای بازداشت شده و مأموران ارتباطات فنی و عناصر نقل و انتقال نفر و تجهیزات متردد در منطقه غرب كشور» شناسایی شدند:
«چندی پیش اخباری مبنی بر دستگیری تمام عوامل ترور دانشمندان هسته ای جمهوری اسلامی ایران توسط وزارت اطلاعات منتشر و از آن به عنوان یكی از بزرگترین عملیاتهای این اطلاعاتی ـ امنیتی كشور یاد شد. در این رابطه تعدادی از فرماندهان ستادی ترورها اعم از طراحان عملیات، متولیان آموزش تروریست های بازداشت شده و مأموران ارتباطات فنی و عناصر نقل و انتقال نفر و تجهیزات متردد در منطقه غرب كشور (اعم از نیروهای سازمان جاسوسی ـ تروریستی موساد، عناصر اطلاعاتی اقلیم مورد بحث و قاچاقچیان منطقه) شناسایی شدند.»
http://www.bultannews.com/fa/news/96263
مواضع سؤال برانگیز مسئولان سیاسی و امنیتی اقلیم كردستان
مواضع مسئولان سیاسی و امنیتی اقلیم كردستان نیز سؤالبرانگیز است و گویای آن که به خوبی از جریان مطلع هستند. طی ماههای گذشته آنها تلاش کردهاند مسئله ربودن وی را اساساً منکر شوند و یا آن را نه یک موضوع سیاسی – امنیتی بلکه تجاری – عادی جلوه دهند.
حتی انور حسین دبیر هیات تحقیق از آزادی مطبوعات و دفاع از روزنامه نگارانِ در انجمن صنفی روزنامه نگاران کردستان عراق نیز میکوشد این موضوع را لاپوشانی کند. وی در مصاحبه با «روز آنلاین» به تاریخ ۳۱ خرداد ۱۳۹۱ میگوید: «شایعاتی که در مورد مولود افند، روزنامه نگار ناپدید شده کرد ایرانی منتشر شده قابل تائید نیستند، اما برای رفع نگرانیها مقامات امنیتی و حکومتی در حال تحقیق در مورد سرنوشت این روزنامه نگار هستند.» و در ادامه میگوید: «هنوز ابهامات زیادی وجود دارد. آقای آفند چه زمانی و چگونه از اربیل به سلیمانیه آمده و چرا کسی در جریان آن قرار نگرفته است. آیا او در کرکوک که میانه راه است ناپدید شده یا در سلیمانیه و اربیل؟ هنوز مشخص نیست که او در اقلیم کردستان ناپدید شده باشد. طریقه درست بررسی سرنوشت این روزنامه نگار سپردن این پرونده جهت تحقیق به نهادهای حکومتی و قضائی است.» او میفزاید: «ما شایعات موجود مبنی بر مسافرت آقای آفند به سلیمانیه و ربوده شدن وی را تکذیب میکنیم. هیچ اشاره و سرنخی که نشان دهد این فرد ربوده شده در دست نیست. با مقامات امنیتی هم صحبت کردهایم. آنها از این موضوع ابراز بیاطلاعی میکنند. و هیچ اطلاعی هم از سفر آقای افند به سلیمانیه و دلایل این سفر به آنها نرسیده است.»
سکوت مرکز حمایت از روزنامهنگاران «مترو» اقلیم کردستان نیز که در سادهترین موارد به موضعگیری میپردازد سؤال برانگیز است.
تنها روزنامهی «هاولاتی» به معنی هموطن و هفتهنامه «سفیل» و سایت «کوردستان پست» به موضوع ناپدید شدن مولود آفند پوشش دادهاند که در مقایسه با حجم وسیع روزنامهها و مجلات مستقل گوناگون اعم از حزبی و غیر حزبی که در اقلیم کردستان انتشار پیدا میکنند میشود گفت موضوع مسکوت گذاشته شده است.
"سازمان دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی کردستان و ایران" و کمپین حمایت از مولود افند از حکومت اقلیم کردستان، مسئولان احزاب سیاسی و سازمانها و شخصیتهای کردستان عراق خواستەاند "موضع ملی و سیاسی" خود را در قبال ناپدید شدن مولود افند ابراز نمایند.
در این نامه که به صورت مشترک از سوی این دو نهاد مدنی منتشر شده آمده است: «علیرغم تلاشهای گستردەی جامعه مدنی کردستان تا این لحظه هیچ اقدام مشخص و رسمی در خصوص پیگیری سرنوشت مولود افند صورت نگرفته و بی تفاوتی کامل مسئولان حکومتی وحزبی خصوصا در سلیمانیه کاملا مشهود است»
با این حال هیچ واکنشی از سوی مخاطبان «کمپین حمایت از مولود آفند» دیده نشد.
سیمور هرش و «فیگارو» آتش بیار معرکه
مقامات جمهوری اسلامی در طول سالهای گذشته روی فعالیتهای جاسوسی و اطلاعاتی موساد و اسرائیل در کردستان تأکید میکردند و اقلیم کردستان را از همکاری با شرکتهای اسرائیلی و سرمایهگذاری آنها در کردستان برحذر میداشتند اما با توجه به تبلیغات رسانهای صورت گرفته توجهشان به نقطهی دیگری هم جلب شد که بعدها سناریوی دستگیری ترور متخصصان هستهای را روی آن سوار کردند.
نشریهی فرانسوی فیگارو در تاریخ ۹ ژانویه ۲۰۱۲ پس از آن که درگیریهای دولت نوری المالکی و اقلیم کردستان به رهبری مسعود بارزانی بالا گرفت به نقل از یک منبع ناشناس امنیتی در بغداد گزارش داد که موساد در کردستان عراق در حال استخدام و آموزش کردهای ایرانی برای ضربه زدن به اهداف و متخصصان هستهای ایرانی است.
بلافاصله سید عظیم حسینی سرکنسول جمهوری اسلامی در اربیل در پاسخ به سؤال روزنامه کُردی زبان "رووداو"، چاپ اربیل در ارتباط با ادعاهای مطرح شده از سوی روزنامه فرانسوی لوفیگارو مبنی بر استفاده اسرائیل از اقلیم کردستان برای انجام عملیات علیه کشورهای همسایه گفت: «ما در این رابطه تحقیق خواهیم کرد»
محمداسماعیل کوثری نایب رییس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی اوایل اردیبهشت ماه و پس از انتشار مقاله فیگارو در گفتگو با شبکه العالم، به جمهوری آذربایجان و منطقه کردستان عراق توصیه کرد از فعالیت و تحرکات جاسوسان رژیم اسرائیل در خاک خود جلوگیری کنند.
پیش از آن در ژوئن ۲۰۰۴ سیمور هرش روزنامهنگار ضد اسرائیلی، آمریکایی که در سالهای گذشته از هیچ تلاشی برای توجیه سیاست اتمیشدن رژیم فروگذار نکرده و بارها به دروغ تاریخ دقیق حمله آمریکا و اسرائیل به ایران را داده در مقالهای با نام «طرح B» روی آموزش کردها توسط اسرائیل برای خرابکاری و ایجاد پایگاه جاسوسی از مراکز هسته ای ایران انگشت گذاشته بود.
هرچند در آوریل ۲۰۱۲ سیمور هرش سناریو قبلی خود مبنی بر آموزش کردها توسط موساد را تغییر داد و آن را تبدیل به آموزش مجاهدین توسط آمریکا در ایالت نوادا تغییر داد.
http://news.gooya.com/politics/archives/2012/05/140262.php
اما رژیم وقعی به آن نگذاشت و فقط تلاش کرد از فضای تبلیغاتی آن به نفع خود و علیه مجاهدین و آمریکا استفاده کند.
تبلیغات نشریات دولتی علیه اقلیم کردستان
نشریات رژیم نیز با توسل به اخبار غیرواقعی که سیمور هرش و فیگارو و ... تولید میکنند و با توجه به دست بازتری که نسبت به مقامات دولتی دارند به زمینهسازی برای اعمال فشار روی اقلیم کردستان میپردازند:
«اما روابط بارزاني با اسرائيل تا جايي پيش رفته كه اين منطقه اينك به عنوان يكي از مناطق اصلي براي ضربه زدن به ايران مورد استفاده قرار ميگيرد. روزنامه فرانسوي (لوفيگارو) با ارائه دلايل و شواهد متعدد اعلام كرد كه منطقه كردستان عراق به اتاق عمليات موساد براي ضربه زدن به عراق و ساير همسايگان اين كشور تبديل شده است. اين روزنامه فرانسوي با انتشار گزارشي با ارائه ادله متعدد نوشت كه شمال عراق اتاق عملياتي موساد براي اجراي عملياتهاي مختلف عليه عراق و كشورهاي همسايه آن است. همزمان با تحليل روزنامه «لو فيگارو» فرانسه برخي منابع آگاه خبري در عراق فاش كردند كه دستگاه جاسوسي موساد توانسته است گروهها و شبكههاي تروريستي را براي انجام عمليات جاسوسي و ترور در اين منطقه يعني كردستان عراق، مستقر كند . همچنين به گفته هرش، هدف اصلی فعالیتهای رژيمصهيونيستي در شمال عراق، بهوجود آوردن یک میدان حرکتی در مقابل ایران و سوریه و همچنین مقاومت کنندگان عراقی در این کشور میباشد. هرش حتی ادعا کرده است که اسرائیل به پیشمرگهای کرد آموزش های لازم برای آنکه اطلاعاتی درباره تاسیسات هسته ای ایران کسب کرده و در آن خرابکاری کنند، ارائه می دهد. حال اين سوال پيش ميآيد كه بارزاني چه رفتاري را در وراي اين اقدامات دنبال ميكند؟
روزنامه تهران امروز، (وابسته به شهرداری و قالیباف) چهار شنبه ۷ تیر ۱۳۹۱
چرا رژیم به جای مجاهدین پای کردها و اقلیم کردستان را به میان کشید؟
رژیم به دلایل مختلف و از جمله منافع درازمدتی که دارد به تلاشهای جدید سیمور هرش وقعی نگذاشت و روی سناریوی فیگارو و «طرح B» قدیمی هرش متمرکز شد و خط خود مبنی بر درگیر کردن اقلیم کردستان، مسعود بارزانی و پژاک و متهمان کرد را در پیش گرفت تا با یک تیر چند نشان بزند.
تلاش دولت جمهوری اسلامی برای ربط دادن ترورهای هستهای به اقلیم کردستان و کردهای ایران و معرفی آنها به عنوان «جاسوسان» و همکاران موساد از نگاه این رژیم به آیندهی اقلیم کردستان نشأت میگیرد. همزمانی اعلام دستگیری تروریستهایی که دانشمندان هستهای را به قتل رساندند با تلاشهای دولت اقلیم کردستان و ملاقاتهای انجام شده در اربیل برای سلب اعتماد از نوری المالکی و تلاش مسعود بارزانی برای ایجاد اتحاد میان کردهای سوریه به منظور سرنگونی دولت بشار اسد یکی از دلایل مهم رژیم برای مانور روی سناریوی مزبور است.
رژیم به این ترتیب در عین حال که خود را از شر موضوع «ترورهای هستهای» که توسط جوخههای ترور خودش صورت گرفته خلاص میکند با اعلام دستگیری «عاملان» ترور «دانشمندان هستهای» و نفوذ در شبکهی موساد و انهدام آن «مانور قدرت» داده و به نیروهای وادادهاش انگیزه میدهد و هم اقلیم کردستان و حزب دمکرات کردستان و شخص مسعود بارزانی را تحت فشار قرار میدهد.
منافع این سیاست بسیار بیشتر از نسبت دادن ترور به مجاهدین و اعضای ارتش آزادی بخش ملی است که در ۹ سال گذشته تحت نظر آمریکا و دولت عراق و نهادهای بینالمللی بودهاند. نمیتوان در اطلاعیههای رسمی اعضای مجاهدین و ارتش آزادیبخش ملی و ... را به ترور «متخصصان هستهای» متهم کرد. نمیتوان هرکسی را در داخل کشور دستگیر کرد و عنوان کرد که در کمپ «اشرف» آموزش تروریستی دیده است و به داخل کشور گسیل داده شده است. هویت تمامی کسانی که از سال ۲۰۰۳ در اشرف هستند برای مقامات آمریکایی و عراقی و بینالمللی شناخته شده است. حتی مشخصات DNA آنها را در دست دارند. ورود و خروج هر فرد از کمپ «اشرف» تحت نظر مقامات آمریکایی و از سال ۲۰۰۹ به بعد زیر نظر مقامات عراقی بوده است. آنوقت بایستی به جای اقلیم کردستان و مسعود بارزانی دولت عراق و شخص نوریالمالکی و سرویس امنیتی او را مسئول ترورها معرفی کرد و از آنها بابت همکاری با «تروریستها« بازخواست کرد.
نوریالمالکی نخست وزیر عراق پس از مشاهدهی مخالفت مسعود بارزانی با سیاستهای دولت وی و رژیم جمهوری اسلامی به ویژه در ارتباط با سوریه و دستگیری طهالهاشمی معاون سنی ريیس جمهوری عراق و تلاش بارزانی برای سلب صلاحیت از مالکی در پارلمان عراق به جای «منبع ناشناس امنیتی در بغداد»، که فیگارو از آن خبر داده بود خود به صحنه آمد و در نشست با «کمیته ائتلاف قانون» به صراحت از «دیکتاتوری قبیلهای» مسعود بارزانی و حضور اسرائیلیها در منطقه سخن به میان آورد. اما از آنجایی که دیگر «ناشناس» نبود حرفی از آموزش نظامی موساد و پایگاههای آن در منطقه و «استخدام کردهای ایرانی برای خرابکاری در «امالقرا» و ضربه زدن به اهداف و متخصصان هستهای ایرانی نزد:
«نوری مالکی در نشستی با کمیته سیاسی ائتلاف قانون، از وجود اسناد فراوانی خبر داد که بر حضور اسرائیلیها در منطقه کردستان عراق و حمایت سیاسی و امنیتی آنها از شخص مسعود بارزانی دلالت دارند. نوری مالکی در این نشست تاکیده کرده است: با این اسناد محکم و بدون خدشه میتوانم اثبات کنم که قصد مسعود بارزانی، سرنگونی دولت و ایجاد هرج و مرج و غوغا سالاری در عراق است. نخست وزیر عراق با اشاره به آشناییاش با مشکلات مردم منطقه کردستان عراق گفت: من بیشتر از هر کسی دیگر میدانم مردم کردستان چه آزاری از ستمها و تبعیضها و فعالیت های بارزانی دیدهاند و هنوز هم این مردم صبور، به دنبال راه چارهاند که خود را زیر بار دیکتاتوری قبیلهای مسعود بارزانی و خانوادهاش که بر تاریخ کردستان عراق تحمیل شدهاند، رها کنند. »
موضع دولت اقلیم کردستان در ارتباط با ادعاهای رژیم و حامیان بینالمللیاش
تلاش رژیم برای سوءاستفاده از شرایط به وجود آمده باعث شد که حکومت اقلیم کردستان عراق روز شنبه ۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۱ با صدور بیانیهای نسبت به «اظهارات برخی از مسئولان جمهوری اسلامی مبنی بر فعالیت دستگاههای جاسوسی و اطلاعاتی دولت اسرائیل» در این اقلیم به شدت انتقاد کند و از مقامات این کشور خواست که برای «طرح ادعاهای بیاساس حدود تعین کنند.» در بیانیه همچنین آمده است که «مسئولان جمهوی اسلامی نیز بر کذب بودن اظهارات مطرح شده در این زمینه واقف هستند، چرا که در نشست مقامات اقلیم کردستان با جمهوری اسلامی از آنها خواستهایم که مدارک موجود در این زمینه را در اختیار ما قرار دهند، اما هنوز نتوانستهاند مدرکی دال بر واقعیت اظهارات مطرح شده ارائه دهند.»
حکومت اقلیم کردستان در بیانیه ۲۳ اردیبهشت خود گامی فراتر رفته و از وزارت امور خارجه عراق خواست که از مقامات جمهوری اسلامی بخواهد جهت روشن شدن حقایق، مدارک موجود را ارائه دهند تا «بیش از این چنین اتهامهای بیپایه و اساسی از سوی برخی از مقامات ایرانی مطرح نگردد.»
http://www.radiozamaneh.com/news/iran/2012/05/13/14255
سپاه قدس و دستگاه اطلاعاتی و امنیتی جمهوری اسلامی که حضور گستردهای در کردستان عراق دارند و صدها شرکت و دفتر و پایگاه و مرکز فرهنگی و تجاری و ... در این اقلیم دارند نمیتوانند یک مدرک به مقامات اقلیم کردستان دهند اما سیمور هرش و خبرنگار فیگارو که به عمرشان احتمالاً اقلیم کردستان را هم ندیدهاند از جزئیات امور باخبرند!
مصلحی وزیر اطلاعات در گفتگوی تلویزیونی ۲۸ خرداد ۱۳۹۱ خود که بر اساس سناریوی آموزش تروریستها در اقلیم کردستان طراحی شده از وجود پایگاه آموزشی موساد در کردستان خبر داد:
«در کشفیات مربوط به دو شبکه اخیر ملاحظه شد که رژیم اشغالگر قدس از خاک یک کشور همسایه مجاور خاک کشورمان، حداکثر بهرهبرداری را کرده است به طوری که حتی در آن کشور، پایگاه آموزش تروریستی و پادگان نظامی در اختیار دارند؛»
اما در ادامه با یک عقب نشینی آشکار مدعی شد « البته یقین داریم که این وضعیت با اطلاع و با اجازه دولت کشور همسایه نیست»
پادگان نظامی و پایگاه آموزش تروریستی چیزی نیست که قابل پنهان کردن باشد. آنهم تا حدی که وزیر اطلاعات رژیم «یقین» پیدا کند که بدون «اطلاع» و «اجازه»ی دولت کشور همسایه است.
برنامه رژیم برای آینده اقلیم کردستان
ربودن مولود آفند، سناریوی «اعتراف» «تروریستهای» هستهای، «پژاک» و پایگاههای نظامی و آموزشی موساد در اقلیم کردستان از جمله حلقههای فشار روی دولت خودمختار کردستان و تلاش رژیم برای تعضیف موقعیت مسعود بارزانی رئیس این دولت و برنامههای رژیم برای آیندهی این منطقه و عراق است. جلال طالبانی ۷۹ ساله و بیمار است. مرگ او میتواند به موقعیت «اتحادیه میهنی کردستان» که از دیرباز روابط حسنهای با رژیم دارد لطمه وارد کرده و باعث تقویت موقعیت حزب دمکرات کردستان و مسعود بارزانی شود. به همین منظور بایستی برای آینده به فکر چاره بود.
در ادامهی این تلاشها و برنامهریزی برای آینده بود که روز جمعه ۹ تیرماه ۱۳۹۱ دو هفته پس از اعلام دستگیری «تروریست»های وابسته به موساد، نوشیروان مصطفی (۱۰) رهبر جنبش تغییر «گوران» از احزاب اصلی اپوزیسیون اقلیم کردستان که از دیرباز روابط حسنهای با رژیم و سپاه پاسداران و دستگاه امنیتی رژیم داشته و از مخالفان و رقبای مسعود بارزانی است به تهران دعوت شد و با «مقامات بلند پایەی ایرانی» از جمله، احمدینژاد، رئیس جمهور، علی لاریجانی، رئیس مجلس، علی اکبر صالحی، وزیر امور خارجه و سعید جلیلی دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران دیدار و گفتگو کرد.
جهان نیوز وابسته به علی زاکانی نماینده مجلس و بخشی از دستگاه امنیتی رژیم در رابطه با زمان دعوت از نوشیروان مصطفی نوشت:
«دو روز پس از بيانيه وزارت اطلاعات كشورمان و افشاي اطلاعاتي درباره عوامل تروريستي دانشمندان هستهاي كشورمان و اشاره به نقش اقليم هم مرز ايران در اين اطلاعيه، نوشیروان مصطفی امین، رهبر حزب تغییر کردستان عراق به ايران دعوت شد.»
«خبرگزاری پیامنیر بە نقل از روزنامە آوێنە هدف از این دعوت و همچنین دعوت پیشتر دکتر برهم احمد صالح جانشین دبیر کل اتحادیە میهنی کردستان و نخستوزیر اقلیم کردستان از سوی ایران را یافتن جایگزینی برای جلال طالبانی در عراق و اقلیم کردستان عنوان کرد.»
سایت «زاگروس پرس» در تحلیلی پیرامون سفر نوشیروان مصطفی به تهران روی نکات درستی انگشت گذاشته است:
«مقامات جمهوری اسلامی همچنین در جریان همین سفر بە نوشیروان مصطفی پیشنهاد کردەاند این جنبش برای "ارتباط بیشتر و گسترش همکاریها با ایران" دفتر خود را در تهران ایجاد کند. گفتە میشود مهمترین هدف ایران از این دیدارها نزدیکی میان اتحادیه میهنی کردستان و جنبش گوران و هماهنگی آنها با نوری مالکی در راستای ضربە زدن بە پارت دمکرات کردستان عراق و شخص مسعود بارزانی است. در حال حاضر رابطە میان جمهوری اسلامی و پارت دمکرات کردستان عراق بە رهبری آقای مسعود بارزانی بسیار متشنج است. بارزانی مخالف سرسخت تک رویهای نوری المالکی نخست وزیر معتمد ایران است. مالکی با حمایتهای ایران و قاسم سلیمانی فرماندە سپاە قدس تلاش کردەاست تا هم سنیها و هم کردها را از صحنە سیاسی عراق حذف کند و بستر سیاسی عراق را هر چە بیشتر برای ترکتازیهای جمهوری اسلامی ایران مهیا سازد. از سوی دیگر آقای بارزانی نقش مٶثری نیز در نزدیکی کردهای سوریە بهم علیە بشار اسد متحد نزدیک بە ایران ایفا کردەاست. رهبر اقلیم کردستان عراق روز 11ژوئیە [سه روز قبل از صدور اطلاعیه وزارت اطلاعات مبنی بر دستگیری تروریستها] بعد از مدتها پا درمیانی توانست دو شورای عمده جریانهای سیاسی کرد سوریه (شورای میهنی کرد در سوریه و شورای خلق غرب کردستان) را در اربیل بهم نزدیک کند. این دو جریان عمدە سیاسی کرد بعد از توافق هەولێر(اربیل) توانستند بە مدتها تنش و درگیری لفظی پایان دهند. در بیانیهای که این دو شورا منتشر کردهاند، تأکید شده است "همراه با اقشار دیگر مردم سوریه و جریانهای دمکراسیخواه سوریه جهت براندازی رژیم اسد و تأسیس کشوری دمکراتیک تلاش خواهند کرد." کە این کار نیک بارزانی نیز بە مذاق رژیم ایران خوش نمیآید. هم اکنون رسانەهای ایران حملات شدیدی را علیە آقای بارزانی آغاز کردەاند و وی اقلیم کردستان عراق را بە همکاری با اسرائیل متهم میکنند. رسانەهای وابستە بە نهادهای امنیتی ایران، کردستان عراق را پایگاە موساد برای ضربە زدن بە برنامەهای اتمی و ترور دانشمندان هستەای ایران معرفی می کنند. گفتە میشود ربودە شدن سردبیر مجلە اسرائیل- کورد در اقلیم کردستان از سوی سپاە قدس ایران و ربط دادن آن با ترور دانشمندان هستەای ایران طرحی برای اثبات همکاری این اقلیم با اسرائیل و تضعیف موقعیت آقای بارزانی بعنوان رئیس اقلیم کردستان در میان اعراب و صحنە سیاسی عراق در راستای فشار بر مسعود بارزانی برای عدم برکناری نوری المالکی است.»
ایرج مصداقی ۲۴ سپتامبر ۲۰۱۲
پانویس:
۱- در سناریو اولیه، خبری از ترور داریوش رضایی نژاد نبود. در دو اطلاعیه وزارت اطلاعات ، مصاحبه وزیر اطلاعات و تقدیرنامه وزیر خارجه تنها از احمدی روشن، شهریاری و قشقایی یاد میشود. با این حال در اول مرداد ۱۳۹۱ وی را نیز به سناریو اضافه کردند. تا آخرین لحظه میتوانند سناریو را تغییر دهند و افرادی را کم و زیاد کنند.
۲- پژاک یا «حزب حیات آزاد کردستان» یک گروه شبه نظامی کرد است که در مناطق کردنشین ایران، عراق و ترکیه و منطقه قلعه رش در استان آذربایجان غربی و منطقه اورامانات از توابع استان کرمانشاه و ایوان از توابع ایلام و مریوان و منطقه چهل چشمه از توابع استان کردستان و بخش شرقی کوهستان قندیل در کردستان عراق فعالیت میکند. گروه پژاک در ۴ آوریل ۲۰۰۳ روز تولد عبدالله اوجالان رهبر گروه پ.ک.ک تأسیس شد.
۳- این اولین بار نیست که «حزب اتحادیه میهنی کردستان» به همکاری با نیروهای اطلاعاتی رژیم میپردازد و ناراضیان کرد را تحویل رژیم میدهد. در بهار ۱۳۷۰ نیروهای این حزب پس از دستگیری دو عضو مجاهدین به نامهای بشار شبیبی دانشجوی پزشکی و اهل ایلام و حسن ذوالفقاری، این دو را به سپاه پاسداران تحویل دادند.
یکی از مسئولان اتحادیه میهنی کردستان در گفتگویی که با خبرگزاری فرانسه به تاریخ ۱۳ آوریل ۱۹۹۱ داشت خبر از تحویل آنها به نیروهای امنیتی رژیم داد.
رینالدو گالیندوپل در گزارش خود به اجلاس چهل و نهم کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد در پاراگراف ۳۸ مینویسد:
«در نیمه دوم آوریل ۱۹۹۲، گفته میشود که ۴۵ تن در تهران اعدام شدند. اجساد آنها به گورستان مسگرآباد در جنوب تهران منتقل شد. نام پنج تن از آنها به این شرح گزارش شده است: آقای لحاج علی احمدی، آقای حمید نادری، آقای محمد سلامی، آقای سرمدی و آقای بشار شبیبی که توسط یک گروه مخالف عراقی موسوم به اتحادیه میهنی کردستان به مقامات ایرانی تحویل داده شد. هیچ دلیل رسمی برای اعدام آنها داده نشده است.»
سیروس ناصری به عنوان نماینده دولت جمهوری اسلامی ایران در پاسخ ۲۴ نوامبر ۱۹۹۲ خود اظهار داشته است:
«در ماه آوریل هیچ اعدامی به دلیل سیاسی در تهران صورت نگرفته است. افرادی مورد ادعایی را که نامشان برده شده، هیچ یک از ارگانهای مربوطه در جمهوری اسلامی ایران نمیشناختند. سازمان مجاهدین که در سرکوبی قیام مردم عراق به صدام حسین کمک کرده، مدعی است نیروهایش در زدوخوردها توسط گروههای کرد عراقی(اتحادیه میهنی کردستان عراق)، اسیر شدهاند و گروه مذکور آنها را تحویل ایران داده است. با این همه باید خاطر نشان شود که دهها نفر از اعضای سازمان نامبرده، که به طور وحشیانه به قتل و غارت مردم کرد عراق مشغول بودهاند، در حال جنگ با نیروهای مخالف صدام کشته شدهاند. اشخاص نامبرده احتمالاً از همین دسته هستند.»
از پنج نفری که در گزارش نماینده ویژه دبیرکل سازمان ملل نام برده شده ۳ نفر را شخصاً میشناسم و با حمید نادری و محمد سلامی هم بند بودهام. شرح روابطم با محمد سلامی که بیش از ده سال از عمر خود را در زندانهای جمهوری اسلامی سپری کرد، در جلد ۳ و ۴ کتاب نه زیستن نه مرگ، آوردهام.
همانطور که در گزارش سازمان مجاهدین خلق آمده و نماینده ویژه در این گزارش و گزارشهای قبلی خود منعکس کرده، بشار شبیبی و حسن ذوالفقاری توسط نیروهای اتحادیه میهنی کردستان عراق دستگیر و به رژیم جمهوری اسلامی تحویل داده شده بودند. این دو نیز در اوین به سر میبردند و در تاریخ فوق به دار آویخته شدند.
۴- بخشی از جداشدگان از مجاهدین به خدمت رژیم درآمدند و بخشی همچنان ضمن حفظ انتقاداتشان به مجاهدین مرزبندی خود با رژیم را در سختترین شرایط حفظ کردند . تعدادی از آنها را که در «کمپ تیف» به سر میبردند از نزدیک میشناسم. آنها کارنامهی درخشانی در مقاومت و مبارزه با رژیم جمهوری اسلامی داشته و دارند.
۵- در تیرماه ۷۳ مقامات امنیتی و از جمله مصطفی کاظمی با اعلام دستگیری فرحناز انامی، مریم شهبازی و بتول وافری کلاته که دو نفر اول از زندانیان سیاسی سابق مجاهد بودند تلاش کردند موضوع قتل کشیشهای ایرانی هایک هوسپیان، طاطائوس میکائیلیان و مهدی دیباج را که توسط جوخههای ترور وزارت اطلاعات و تحت نظر سعید امامی و مصطفی کاظمی سازماندهی و اجرا شده بود به مجاهدین ربط دهد. این افراد که از قبل در خدمت دستگاه اطلاعاتی رژبم بودند در دادگاه و در مصاحبههای مطبوعاتیای که از سوی وزارت اطلاعات ترتیب مییافت اعتراف کردند که در قتل کشیشهای مسیحی به دستور مجاهدین شرکت داشتهاند. افراد یاد شده بنا به ادعای رژیم مورد «رأفت اسلامی» قرار گرفتند و پس از چندی از زندان آزاد شدند.
در پروژهی یاد شده دستگاه اطلاعاتی و امنیتی از غفلت مجاهدین در تصحیح اخبار انتشار یافته از سوی این سازمان استفاده کرد و توانست سناریوی مزبور را به دلخواه خود روی افراد یاد شده سوار کند. هرچند بعداً در درگیریهای درونی رژیم و در جریان «قتلهای زنجیرهای» دست رژیم و نقش جوخههای مرگ آن در قتل کشیشهای مسیحی هم رو شد. موضوع غفلت مجاهدین از این قرار بود.
در سال ۱۳۷۲ رادیو مجاهد گزارشی را که توسط «مهین مشفق نیا» از مسئولان ستاد داخل کشور مجاهدین تهیه شده بود تحت عنوان «روسری سفیدها» پخش کرد و به تشریح تحرکات افراد یاد شده در تهران و ارتباط آنها با پروژههای دستگاه امنیتی پرداخت. نام «روسری سفید»ها را من پس از شرکت آنها در مجلس عروسی یکی از زندانیان سیاسی سابق در تهران برای اشاره به افراد یاد شده در بحث و تبادل نظر با دوستان زندانیام روی آنها گذاشته بودم. افراد یاد شده در مجلس مزبور با روسری سفید و کت و دامن سبز یک شکل شرکت کرده بودند. پیشتر و در سالهای ۷۱ و ۷۲ تلاش زیادی در داخل کشور به منظور روشنگری در مورد این جریان و فعالیتهای آنان که از سوی وزارت اطلاعات هدایت میشد در میان زندانیان سیاسی و خانوادههای شهدا انجام داده بودم.
در گزارش رادیو مجاهد که محتوای آن بر اساس واقعیات تنظیم شده بود به جای نام بردن از افراد یاد شده به اشتباه یک زندانی سیاسی زن که روحش هم از ماجرا خبر نداشت به عنوان مسئول این جریان معرفی شد که مطلقاً واقعیت نداشت.
متأسفانه پس از انتشار این گزارش، مجاهدین علیرغم دریافت اطلاعات کافی و مستند در مورد هویت این افراد، اقدامی در جهت تصحیح اطلاعات نادرست انتشار یافته از سوی خود نکرده و با عدم افشای به موقع نام و هویت مزدوران رژیم، این امکان را به دستگاه اطلاعاتی دادند تا ۹ماه بعد، از آنها در پروژهی دیگری علیه این سازمان سوءاستفاده کند.
۶- رابرت لوینسون از طریق دیدار و ارتباط با «دیوید تئودور بلفیلد» تروریست آمریکایی که در سال ۱۹۸۰ علیاکبر طباطبایی یک دیپلمات پیشین ایرانی را در مریلند آمریکا به قتل رساند و به ایران فرار کرد به جزیره کیش کشانده و ربوده شد. بلفیلد در نقش حسن تنتانی در فیلم «سفر قندهار» محسن مخملباف بازی کرد و دارای نامهای مستعار «حسن عبدالرحمان» و «داوود صلاحالدین» است. این عملیات تحت نظر طه طاهری (مسعود صدرالاسلام) یکی از مسئولان شبکه اطلاعاتی رژیم در لبنان و معاون سابق اطلاعات ناجا و فریبرز حاح اسماعیلی فرمانده انتظامی جزیره کیش صورت گرفت و لوینسون به محلی در نزدیکی مرز پاکستان و افغانستان انتقال یافت. وی شب قبل از ناپديد شدنش با داوود صلاحالدین ملاقات کرده و با هم در یک هتل در کیش به سر برده بودند. این دو ظاهراً قبلاً در دوبی نیز با هم دیدار داشتند. روز بعد دیدار با داوود صلاحالدین، لوينسون هتل محل اقامت خود در جزيره کيش را ترک کرده و راهی فرودگاه شد، اما بين فرودگاه و هتل ناپديد شد. تاکنون مقامات جمهوری اسلامی مسئولیت ربودن وی را به عهده نگرفتهاند.
۷- از آنجایی که مریم سنجابی در «اکسیون» جمعه ۲۲ ژوئن ۲۰۱۲ «جداشدگان از مجاهدین» که در میدان «سن میشل» پاریس علیه مجاهدین برگزار شد شرکت نداشت، تصور میکنم چنانچه خبر حضور وی در پاریس صحت داشته باشد بعد از این تاریخ و بعد از ربوده شدن مولود آفند به فرانسه منتقل شده باشد. در این آکسیون غالب جداشدگان از مجاهدین که در سالهای گذشته توسط دستگاه اطلاعاتی رژیم از عراق و ایران به فرانسه منتقل شدهاند، شرکت داشتند.
۸- انتشار این مقاله را ده روز به تعویق انداختم تا بلکه پاسخ سوالاتم را از مجاهدین دریافت کنم. متأسفانه آنها در جهت افشای توطئهای که یک سر آن میتواند به مزدوران رژیم برسد و طرحهای آنان را نقش بر آب کند، هیچ کمکی نکردند!
۹- در نوشتهی جداگانهای راجع به ادعاهای ساموئیل کرماشانی (کرمانشاهی) توضیح خواهم داد.
۱۰- جلال طالبانی و معاون وقتاش نوشیروان مصطفی در دور اول مذاکرات بین قاسملو و عبدالله قادری با مأموران رژیم در وین حضور داشتند اما در دوم که تروریستها قاسملو و عبدالله قادری آذر را به قتل رساندند در مذاکره شرکت نکردند. جلال طالبانی و اتحادیه میهنی کردستان پیشنهاد دهنده و ترتیب دهندهی ملاقات دکتر قاسملو و عبدالله قادری آذر با تیم ترور رژیم مرکب از محمد جعفریصحرارودی، با نام مستعار «برادر رحیمی» یکی از فرماندهان سپاه قدس و معاون بعدی لاریجانی دبیر شورای امنیت ملی، حاج غفور، مسئول حراست رادیو تلویزیون با نام مستعار امیرمنصور بزرگیان و حاجی مصطفوی بودند. جلال طالبانی که هنگام ترور در تهران بود در مصاحبه با صدای جمهوری اسلامی «ترور دکتر قاسملو و عبدالله قادری را کار دولت عراق» معرفی کرد! و بعدها نیز هیچگاه این دو نفر حاضر نشدند اطلاعات خود از چگونگی به دام افتادن عبدالرحمان قاسملو را فاش کنند.
منبع:پژواک ایران