مسعود صدرالاسلام (طه طاهری)، همان صالح بازجوی معروف ۲۰۹ اوین نیست!
ایرج مصداقی
سایت موج سبز آزادی در مطلبی تحت عنوان «مسعود صدر الاسلام، چهره پشت پرده کهریزک» دست به افشای چهرهی این جنایتکار زد و از جمله به نکات زیر اشاره کرد:
سردار مهندس "طه طاهری" با نامهای مستعار "مسعود صدرالاسلام" و یا "مسعود صالح " که عده ای از نزدیکانش او را "صدر" صدا میزنند، یکی از چهرههای اصلی تشکیلات اطلاعات موازی در ایران است. وی برادر شهید طالب طاهری است که پس از ورود مجاهدین خلقه به فاز "عملیات مهندسی" در ابتدای دهه 60 توسط اعضای این فرقه ربوده شد وپس از تحمل وحشیانهترین انواع شکنجهها در یکی از خانههای تیمی به شهادت رسید. میزان سبعیت و وحشیگری شکنجههای اعمال شده بر روی این جوان 18 ساله به حدی بود که انتشار خبر شکنجه و تصویر جنازه او، تاثیر زیادی بر روی افکار عمومی ایران و جهان داشت و باعث منفور شدن منافقین در اذهان مردم شد.
برخی از افراد مطلع معتقدند مسعود صدرالاسلام در فعالیتهای امنیتی و بازجوییهای خود بیش از هر چیز به گرفتن انتقام برادرش فکر میکند. حال مهم نیست که او انتقام جنایتهای فرقه رجوی را از شهرداران بیگناه بگیرد یا جوانان سبزپوشی که تنها جرمشان حمایت از میرحسین موسوی است.
طه طاهری از جمله اعضای سپاه پاسداران در ابتدای انقلاب بود که بعدها به نیروی انتظامی پیوست و در آنجا در پست مسئول اطلاعات نیروی انتظامی در زمان ریاست لطفیان و در فاجعه کوی دانشگاه خبرساز شد. چندی بعد، در دولت محمود احمدینژاد، او با حکم محرابیان وزیر صنایع به عنوان مدیر عامل و ریاست هیات مدیره شرکت دخانیات ایران معرفی شد. بعد از مدتی، با بالاگرفتن بحث قاچاق سیگار، صدرالاسلام از این سمت برکنار شد و جالب است که این بار با حکم اسماعیل احمدی مقدم به جانشینی ستاد مبارزه با مواد مخدر منصوب شد. وی در حال حاضر ظاهرا در این پست حضور دارد، و البته هنوز شایعاتی مبنی بر دست داشتن وی در قاچاق سیگار خارجی و روابط او با شرکت فیلیپ موریس، نماینده سیگار مارلبرو، بر سر زبانها هست.
صدرالاسلام در اوایل دهه 60 از بازجویان بند 209 زندان اوین - که در آن روزها در اختیار اطلاعات سپاه پاسداران بود - بوده است. شاید بسیاری از زندانیان آن روزگار، جوان لاغر اندامی را که با نامهای مستعار مسعود، صالح و یا مسعود صالح معرفی میشد، به یاد داشته باشند که در بازجوییها خشونت بسیاری به کار میبرد. دریا هنرمند از زندانیانی است که آن روزها را به خاطر میآورد و در خاطرات خود از وی نام برده است. (1)
http://www.mowjcamp.com/article/id/28614
این که طه طاهری همان مسعود صدرالاسلام است یا نه اطلاعی ندارم. البته این خبر با توجه به اعلام رسمی سایت نیروی انتظامی مبنی بر سابقه طه طاهری در معاونت این نیرو درست به نظر میرسد.
در مورد مسئولیت و اعمال وی در کهریزک نیز اطلاعی ندارم. اما این خبر با توجه به سوابق اطلاعاتی و امنیتی او به ویژه نقشاش در شکنجه شهرداران که در دادگاه نیز مطرح شد میتواند درست باشد.
اطلاعی از چگونگی دست داشتن وی در قاچاق سیگار خارجی و روابط او با شرکت فیلیپ موریس ندارم. اما میدانم سال گذشته بلوایی را احمدینژاد در مورد دست داشتن محسن رضایی در قاچاق سیگار و باجخواهی از واردکنندگان سیگار راه انداخت. همچنین گفته میشود انحصار سیگار و بویژه سیگار مالبورو در دست محسن رضایی است.
اما برای تنویر افکار عمومی لازم میبینم توضیح دهم که صالح سربازجوی ۲۰۹ اوین ربطی به مسعود صدرالاسلام و یا طه طاهری ندارد و حداکثر میتواند یک تشابه اسمی باشد.
استناد نویسنده به نوشته «دریا هنرمند» نیز کار درستی نیست. دهها نفر در زندانهای کشور با نامهای مستعار صالح، مثیم، اسلامی و ... حضور داشتند. من نیز در خاطراتم از صالح بازجوی ۲۰۹ نام بردهام. کمتر زندانی است که نام او را در سالهای اولیه دهه ۶۰ نشنیده باشد.
«دریا هنرمند » در مورد فردی به نامهای صالح، مسعود و مسعود صالح صحبت کرده است. وی صحبتی در مورد این که وی همان مسعود صدرالاسلام است نکرده است و روحش هم از این موضوع خبر نداشت که روزی از نوشتهاش برای اثبات یکی بودن این دو نفر استفاده میشود! بهتر بود نویسنده برای اثبات یکی بودن صالح بازجوی ۲۰۹ و طه طاهری بیجهت پای «دریا هنرمند» را به میان نمیکشید.
نه من و نه دریا هنرمند که در مورد صالح بازجوی ۲۰۹ توضیح دادهایم اعتقاد نداریم که وی مسعود صدرالاسلام است و به جد معتقدیم آنها دو نفر مشخص هستند که هیچ ربطی به هم ندارند.
صالح سربازجوی ۲۰۹ اوین شخصی بود عینکی. عینک طبی وی قابی بزرگ و قدیمی داشت که کل چشم و اطراف آن را میپوشاند. صالح هنگام مراجعه به سلول نقاب میزد و عینک را روی نقاب بر چشمانش میزد. بسیار تند صحبت میکرد و تن صدایش زیر ونازک بود. صدایش به هیچ وجه شبیه صدای مسعود صدرالاسلام که فایل صوتیاش پخش شده نبود. مسعود صدرالاسلام چنانکه در عکس انتشار یافته از او هم مشخص است عینکی نیست. صالح در عین جنایتکاری تلاش میکرد موازین شرعی را رعایت کند و از منظر اخلاقی و شخصیتی هم تفاوت کیفی با صدرالاسلام داشت.
نوع برخورد صالح و شکنجه گران اطلاعات سپاه و ۲۰۹ در سالهای اولیه ۶۰ متفاوت از بازجویان دادستانی بود. در میان آنها کمتر افراد لمپن و هرزهگرد و کاسبکار بود در حالی که غالب افراد دادستانی را چنین کسانی تشکیل میدادند و افراد حلقه نزدیک به لاجوردی دارای چنین روحیهای بودند. (۲)
نویسنده، انگیزه مسعود صدرالاسلام (طه طاهری) و «صالح » کذایی از مشارکت در جنایت و اعمال شکنجههای وحشیانه را به کشته شدن برادرش طالب توسط مجاهدین ربط داده است. ادعای شکنجه پاسداران (عملیات مهندسی) و کشته شدن طالب طاهری توسط مجاهدین، مربوط به سال ۶۱ است.
صالح از جمله شقیترین و مهمترین بازجویان ۲۰۹ اوین پس از سیخرداد ۶۰ و یکسال قبل از کشته شدن طالب طاهری بود. چنانچه صالح ۲۰۹ همان طه طاهری است پس انگیزه او برای شکنجه و کشتار قبل از کشته شدن برادرش از کجا بود؟!
صالح حتی هیچ دخالتی در بازجویی و شکنجه مهران اصدقی و خسرو زندی که به اتهام کشتن و دفن جسد طالب طاهری دستگیر شده بودند نداشت. این دو در شعبه ۷ اوین بازجویی و شکنجه میشدند.
به نظرم این گونه تحلیلها بیشتر در جهت توجیه عمل جنایتکاران مورد استفاده قرار میگیرد که قطعا مورد نظر هیچ انسان آزادهای نیست.
البته در نوشته غفلت دیگری هم هست که چندان مهم نیست و برای روشن شدن موضوع میگویم.
نویسنده نوشته است طه طاهری به حکم محرابیان رئیس دخانیات شد. محرابیان در آبان ۱۳۸۶ وزیر صنایع شد در حالی که طاهری در ۲۴ مرداد ۸۵ در دوران وزارت علیرضا طهماسبی به ریاست سازمان دخانیات رسید و محرابیان با صدور حکمی در سال ۸۷ وی را برکنار و محمود ابطحی را به ریاست دخانیات منصوب کرد.
http://www.magiran.com/npview.asp?ID=1655319
اطلاعات نوشته سایت موج سبز آزادی در مورد چگونگی راهاندازی نیروی نوپو که به استناد مصاحبه امیرفرشاد ابراهیمی با رادیو فردا است نیز نادرست است. داستان تشکیل نوپو متفاوت از ادعاهای غیرواقعی امیرفرشاد ابراهیمی است. در آدرس زیر راجع به آن توضیح دادهام. (۳)
http://www.irajmesdaghi.com/page1.php?id=319
متأسفانه سایت موج سبز آزادی با اشتباهی که مرتکب شده دو جنایتکار را یکی فرض کرده است و به این ترتیب «صالح» یکی از بزرگترین جلادان و شکنجهگران اوین را که دست در خون بسیاری از مجاهدان و مبارزان داشت از تیر رس مردم خارج کرده است. امیدوارم این سایت در اسرع وقت اشتباه خود را تصحیح کند.
یکی از مشکلات اصلی ما برای شناسایی جنایتکاران، بازجویان و شکنجهگران عدم همکاری کسانی است که اطلاعات کافی در این مورد دارند. چرا که بسیاری از جنایتکاران دارای نام مستعار بودند و زندانیان با داشتن چشمبند از دیدن چهره آنها هم محروم بودند.
متأسفانه به دلایل نامعلوم، حتی جداشدگان از رژیم نیز اطلاعات خود را به صورت قطرهای ارائه میدهند. اگر در ایران بهانه داشتند در خارج از کشور چنین بهانهای نیست.
برای مثال اکبر گنجی سالها طول کشید تا بگوید غلامحسین الهام همان غلامحسین «عصا به دست» دادستانی انقلاب در دهه ۶۰ است که فامیلاش را عوض کرده است. اما متأسفانه در مورد اعمال جنایتکارانه او هیچ توضیحی نداد! اصولاً گنجی که شهرت خود را به خاطر افشاگریهای قطرهایاش در مورد قتلهای زنجیرهای به دست آورده بود پس از به زندان افتادن و خروج از کشور طریقه سابق را کنار گذاشت و به اموری پرداخت که کمترین صلاحیتی در آن ندارد.
اکبر گنجی و دوستانش چند نفر دیگر مانند الهام را میشناسند و صحبتی در موردشان نمیکنند خدا میداند.
سالها طول کشید تا جناح رقیب پس از بالاگرفتن رقابت بر سر قدرت، سابقهی اطلاعاتی رحیم مشاعی را برملا کند و توضیح دهد که وی همان مرتضی محباولاولیا یکی از بازجویان و مسئولان امنیتی و اطلاعاتی کشور است.
امیدوارم فشار افکار عمومی افرادی چون گنجی را وادار کند که به جای نوشتن مقالات سطحی فلسفی و جامعهشناسی و ... اطلاعات خود در مورد جنایتکاران را در اختیار عموم بگذارد.
ایرج مصداقی ۲۴ شهریور ۱۳۸۸
پانویس:
۱- دو جمله زیر هم که در نوشته موج سبز آزادی آمده و به دریا هنرمند نسبت داده شده از «دریا هنرمند» نیست و به نظرم نثر همنشین بهار است. پیشتر در مقالهای همنشین بهار به نوشته «دریا هنرمند» اشاره کرده بود. احتمالا نویسنده نوشته همنشین بهار و توضیحات او را خوانده است. در هر صورت این دو جمله از دریا هنرمند نیست و به متن اضافه شده است:
« گاهی هم با " تسویل " و توجیه و مینیاتوریزه کردن جنایات خویش ، به جلد " سلمان فارسی میرفتند و خود را هم بازی میدادن»
« از جمله شکنجه های رایج و متداول در دویست و نه بود تشنگی دادن ! ( شخصا نمونه اش را می شناسم) »
۲- مسئولیت بند ده ۲۰۹ هم با صالح بود. در این بند زندانیان توابی که به همکاری با رژیم دست زده بودند نگهداری میشدند. از جمله میتوان به حسین روحانی، قاسم عابدینی، علی قناعت پیشه، هادی جمالی و ... اشاره کرد. صالح نقش اساسی در براندن این افراد داشت.
۳- امیرفرشاد ابراهیمی نیز با انتشار دوباره مطلب افشاگرانه سایت موج سبز آزادی در سایتش و بدون اشاره به منبع اصلی به گونهای رفتار کرده که خواننده تصور میکند این افشاگری از سوی او انجام گرفته است. وی در موارد گوناگونی از جمله ماجرای افشای فیلم روابط جنسی آخوند گلستانه نیز به همین شکل رفتار کرده بود و افراد ناآگاه تصور میکردند که این فیلم توسط او منتشر شده است.
منبع:پژواک ایران