۹ نوامبر ۲۰۱۹ حمید نوری یکی از عوامل کشتار ۶۷ بر اساس طرح و شکایتی که از قبل تنظیم شده بود در فرودگاه استکهلم دستگیر شد. از نگاه مسعود رجوی به علت نقش‌آفرینی در این پرونده گناه بزرگی مرتکب شده بودم. از آن پس حجم حملات لجام‌گسیخته فرقه او علیه من ابعاد وسیعی یافت. بخشی از اقدامات این فرقه به صورت برنامه‌های چند ساعته تلویزیونی علیه من و با بسیج همه امکانات‌شان سازماندهی شد. در این برنامه‌ها مشتی واداده و درهم‌شکسته با زیرپا گذاشتن تمامی مرزهای انسانی و وجدانی آن‌چه را که شایسته خود و رهبرشان بود به من نسبت دادند تا سوز دل رهبر به سوراخ‌ خزیده‌شان کمی التیام یابد.

بیش از صد مقاله با مضمونی مشترک که از یک مرکز هدایت می‌شد همراه با اطلاعیه‌های پی در پی «کمیسیون امنیت و ضد ‌تروریسم شورای ملی مقاومت» که توسط شخص مسعود رجوی به رشته تحریر درمی‌آمدند بخش دیگر این ماجرا بود.

همکاری دستگاه امنیتی رژیم و رجوی و توطئه‌چینی مشترک آن‌ها علیه من هماهنگی یک ارکستر مشترک را نشان می‌داد.

آن‌ها از توطئه‌چینی علیه من نزد دادستانی و پلیس سوئد حتی در جریان تحقیقات علیه حمید نوری نیز فروگزار نکردند. به اعتراف اطلاعیه‌های صادره از سوی خودشان در شهادت علیه حمید نوری مدعی شدند که من در زندان شکنجه نشدم و در دوران کشتار ۶۷ جانیان هوای من را داشتند! هرچند طرح این موضوعات در صورت صحت نیز ربطی به شهادت علیه نوری ندارد اما بیانگر کینه‌‌ی رجوی و مشکلات روانی اوست.

تماس مرتب با رادیو و تلویزیون‌ها و رسانه‌هایی که با من گفتگو و مصاحبه می‌کنند و یا مطالبم را منتشر می‌کنند و تلاش برای متقاعد کردن آن‌ها به توقف همکاری‌شان بخش دیگر این کمپین بود. 

تماس با سرویس‌های امنیتی اروپایی و آمریکایی و توطئه‌چینی علیه من و متقاعد کردن نمایندگان کنگره و پارلمانترها به نامه نویسی به دوایر امنیتی و تکرار ادعاهای رذیلانه این فرقه بخشی از کمپین کثیف رجوی در طول ۱۴ ماه گذشته بوده است.

او که به هیچ پرنسیپی پای‌بند نیست به چنان ورطه‌ای سقوط کرده است که در در فاز نهایی ازهم‌پاشیدگی تشکیلات جهنمی‌اش از آن‌جایی که خود آبرویی ندارد با دروغ و دغل نماینده کنگره آمریکا را فریب می‌دهد که نزد دوایر امنیتی این کشور علیه من پرونده‌سازی کند.

حتماً بسیاری از خوانندگان این مطلب ترانه «سر کوچه کمینه» مجاهدین را شنیده‌اند. اگر نشنیده‌اند در این‌جا می‌توانند بشنوند:

https://www.youtube.com/watch?v=3IV1AMo8eho

«مجاهد پرکینه، سرکوچه کمینه

آمریکایی بیرون شو، خونت روی زمینه    

مجاهد خلق ما – راه و رسم‌اش چنینه

همگی همراه هم، به یاری حق، به نیروی خلق

تا هنگام پیروزی، تا هنگام بهروزی، تا هنگام پیروزی، تا هنگام بهروزی

کارگر تو بیداری از دشمنات بیزاری، توی قلب دشمنات سرب مذاب می‌کاری»

رجوی که تهدید می‌کرد خون آمریکایی‌ها را به زمین می‌ریزد و راه و رسم مجاهدین را کمین‌کردن سرکوچه و کشتن آمریکایی‌ها معرفی می‌کرد، دیری نپایید که به غلط‌کردم گویی افتاد و نه تنها مبارزه با «سد اصلی دوران» را کنار گذاشت بلکه مسیر عکس را در پیش گرفت و تمامی مرزها را زیرپاگذاشت.   

توجیه پائول گوسار [1]نماینده کنگره آمریکا از ایالت آریزونا یکی از اقدامات این فرقه علیه من طی این مدت بوده است.

هیأتی از سوی این فرقه به دیدار پائول گوسار رفته و مدعی می‌شوند که من برای تغییر سیاست آمریکا در قبال رژیم سفرهای مشکوک به آمریکا دارم و از این بابت ابراز نگرانی شدید می‌کنند. در این سند می‌توانید نامه پائول گوسار علیه من به دوایر امنیتی آمریکا را بینید. اگر چه او به لحاظ تبعات حقوقی تلاش کرده است از ادعاهای مزبور فاصله بگیرد: 

او نوشته است:

«در حالی که من شناخت شخصی از فردی به نام ایرج مصداقی ندارم، اما براس اساس اطلاعات ارائه شده، مورد توجه دفتر من قرار گرفته است.

او یک ایرانی – سوئدی است که مکرراً به آمریکا سفر می‌کند. نمایندگان سازمان مجاهدین خلق که مرا توجیه کردند در مورد اهداف واقعی وی بسیار نگران هستند.

در پایان، جامعه ایرانی – آمریکایی نگران است که دولت ایران به روشی کاملاً پنهان و بی سرو صدا برای دسترسی و تأثیرگذاری در سیاست خارجی آمریکا در ایالات متحده همچنان به کارش ادامه دهد.

نمایندگان مجاهدین اظهار داشتند که این کوشش‌ها در دوران ریاست‌جمهوری اوباما به شکل قابل ملاحظه‌ای موفقیت‌آمیز بودند.

از سوی دیگر آن‌ها رویکرد رئیس جمهور ترامپ در مورد ایران را بسیار مطابق با آرمان‌های دمکراتیک مردم ایران و ارزش‌های آمریکایی مثل دمکراسی و آزادی و اختیار و تحمل و بردباری می‌دانند.

از کار و سخت‌کوشی مداوم شما تشکر می‌کنم. از اف بی آی و سرویس مخفی‌مان مصرانه خواستارم که به مراقبت از عملیات‌های اطلاعاتی ایران و دیگر عملیات‌های مخفی در ایالات متحده ادامه دهند.»

تلاش مذبوحانه مسعود رجوی برای ممانعت از سفر من به آمریکا در حالی صورت می‌گیرد که طی ۳ دهه گذشته مریم رجوی در آرزوی دریافت ویزای سفر به آمریکا خود را به آب و آتش زده است. آویزان شدن به سناتورهای قدرتمند آمریکایی همچون جان مک کین و افراد صاحب‌نفوذی همچون جان بولتون، رودی جولیانی، نیوت گینگریج رئیس اسبق مجلس نمایندگان، مایکل موکیزی دادستان کل اسبق آمریکا و رؤسای سازمان سیا، و نهادهای امنیتی آمریکا نیز چاره‌ساز نشده و همچنان دولت آمریکا از سفر او به آمریکا جلوگیری می‌کند.

یکی از دلایل اقدامات دیوانه‌وار رجوی برای ممانعت از سفر من به آمریکا، آگاهی یافتن نسبت به تلاشم جهت تشکیل پرونده در آمریکا علیه حمید نوری بود.

برای شناخت مسعود رجوی و نگرانی‌ امروزش نسبت به منافع دولت آمریکا لازم به یادآوری است که او همان فردی است که پیش از سخنرانی‌اش سرود «نبرد با آمریکا» را پخش می‌کردند و او دن‌کیشوت‌وار به رجز‌خوانی برای «امپریالیسم»‌ مشغول می‌شد و ادعا می‌کرد «در اوج رزم جاودان با سد اصلی زمان» یعنی آمریکاست.  

سازش با آمریکا را «ننگ» می‌دانست و «نابودی آمریکا» را فریضه واجب هر «مسلمان» معرفی می‌کرد و تنها «سلاح ملت» را نبرد با آمریکا می‌دانست

«تنها سلاح ملت، ‌همبستگی و وحدت،‌یا فتح یا شهادت، نبرد با آمریکا

خیزد ز بانگ رزم ما – آهنگ مرگ آمریکا

جز اسارت و نبرد، راه دیگری مجو، بین خلق و ظالمان

فریاد هر مسلمان لبیک بر شهیدان،‌خروش خلق ایران، نابود باد آمریکا

ننگ است راه سازش، پیروز باد جنبش، از دل خروش برکش،‌نابود باد آمریکا»

در این آدرس می‌توانید سرود «نبرد با آمریکا» را که رجوی تمام تلاش‌اش را به خرج داده تا آن را مخفی کند گوش کنید:

https://www.youtube.com/watch?v=5Bw2t_-lDH0 

آیا نمایندگان مجاهدین به پائول گوسار گفته‌اند که مسعود رجوی در سال ۵۹ برای «انقلاب اسلامی» یقه‌درانی می‌کرد و آزادی گروگان‌های آمریکایی را سازش با امپریالیسم جا زده و خواهان محاکمه آن‌ها در تهران بود؟

 به اصطلاح‌ «تنها آلترناتیو دمکراتیک» به چه حضیضی دچار شده است که دغدغه‌ی رهبرش تلاش برای جلوگیری از سفر فردی مثل من به آمریکا است و برای تحقق آن نزد یکی از نژاد‌پرست‌ترین نمایندگان کنگره توطئه‌چینی می‌کند. و مجبور می‌شود برای به دست آوردن دل نماینده نژادپرست، ترامپ را واجد ارزش‌های آمریکایی مثل دمکراسی و آزادی و اختیار و تحمل و بردباری معرفی کند و به ستایش از او بپردازد.

یک نماینده کنگره آمریکا چقدر بایستی نادان باشد که فکر کند کسی در سطح من می‌‌تواند در سیاست خارجی دولت بزرگ و قدرتمندی همچون آمریکا نفوذ کرده و آن را تحت تأثیر قرار دهد.

از سه حال خارج نیست یا من خیلی بزرگم و یا آمریکا خیلی کوچک و حقیر است و یا رجوی عقل و شعور باخته است. به نظر من سومی درست است.

ایرج مصداقی ۹ ژانویه ۲۰۲۱

منبع:پژواک ایران