حسین مهرپور و تعهدات بینالمللی جمهوری اسلامی
ایرج مصداقی
جعفر بهکیش یکی از اعضای خانوادههای قتلعام شدگان ۶۷ که شش نفر از اعضای خانوادهاش (علی، محمود، زهرا، محمدرضا، محسن و سیامک اسدیان همسر زهرا) توسط نظام جمهوری اسلامی بیرحمانه به جوخههای اعدام سپرده شدند و یا در درگیری با نیروهای رژیم جاودانه شدند در وبلاگ خود با عنوان «من از یادت نمیکاهم» غالباً به موضوع «خاوران»، کشتار ۶۷ و نقض حقوق بشر از دریچهی تجربهی و برداشت خود میپردازد.
او در نوشتهای با عنوان «خاوران، دوم خرداد ۷۶ و دهمین سالگرد قتلعام تابستان ۶۷» که انعکاس زیادی در سایتهای اینترنتی یافته توضیح میدهد بعد از پیروزی خاتمی در انتخابات خرداد ۷۶ با نوشتن نامهای به او جهت رسیدگی به پروندهی قتلعام زندانیان سیاسی در سال ۶۷، مسئولیت خاتمی و دولت او را یادآور میشود.
جعفر بهکیش در همین یادداشت از جمله مینویسد:
«... همچنین برای اولین بار با دقت اعلامیه جهانی حقوق بشر و کنوانسیونهای مربوطه و تعهدات دولت ایران را خواندم، دو کتاب ارزشمند آقای حسین مهرپور (رئیس هیئت نظارت و پیگیری اجرای قانون اساسی در دوران ریاست جمهوری محمد خاتمی) در مورد نظام بین المللی حقوق بشر و تعهدات دولت جمهوری اسلامی مرا با این قوانین و تعهدات جمهوری اسلامی آشنا کردند . ...
آقای مهرپور توصیه کرده بودند که جمهوری اسلامی باید موضعش را در برابر این تعهدات روشن کند .»
http://jafar-behkish.blogspot.com/2008/12/76-67.html
احتمالاً جعفر بهکیش اطلاعی از سابقهی حسین مهرپور و سیاهکاریهای او ندارد. هرچند او صحبتی در مورد شخصیت مهرپور نکرده و تنها از کتاب او نامبرده و به یکی از مشاغل او اشاره کرده است اما با خواندن نوشتهی فوق به نظرم رسید با توجه به تجربهی شخصی که از او دارم، توضیح کوتاهی ارائه دهم تا در شصتمین سالگرد تصويب اعلاميه جهانى حقوق بشر، خوانندگان با وجه دیگری از شخصیت مهرپور به عنوان یکی از کارگزاران نظام جمهوری اسلامی و یکی از کسانی که تعهدات بینالمللی نظام را نیز برمیشمارد، آشنا شوند.
حسین مهرپور قبل از آن که توسط خاتمی به عضویت هیئت نظارت و پیگیری اجرای قانون اساسی که دارای هیچ قدرتی نبود و تنها جنبه مشورتی برای خاتمی داشت، درآید مدتی قاضی دیوان عالی کشور و آخرین سمت قضایی او، معاونت قضایی قوه قضاییه در سال ۱۳۶۸ بود. او از این موضع در بالاترین سطح در جنایات جمهوری اسلامی و نقض حقوق بشر در کشور مشارکت مستقیم داشته است.
وی همچنین در دورههای اول و دوم شورای نگهبان، عضو حقوقدان آن بوده و اغلب سمت قائم مقامی دبیر شورای نگهبان را به عهده داشته است.
مهرپور بارها به عنوان عضو يا مسئول هيأت نمايندگى رژیم در مجامع و سازمانهاى بينالمللى حضور يافته و ديدگاه رژیم را در خصوص اعلامیه جهانی حقوق بشر و گزارش مربوط به ميثاق حقوق مدنى و سياسى در كميسیون حقوق بشر توضيح داده است.
روزنامهی دولتی ایران در مورد سوابق او مینویسد:
«در سالهاى ۱۳۷۷ و ۱۳۸۰ و به مناسبت پنجاهمين سالگرد تصويب اعلاميه جهانى حقوق بشر، سمينارهايى با همكارى كميسارياى عالى حقوق بشر و سازمان كنفرانس اسلامى در مقر سازمان ملل در ژنو تشكيل شده بود و مهرپور نيز با مقاله اى تحت عنوان «آزادى عقيده و بيان از ديدگاه اسلام» در اين سمينارها شركت مى كند و ديدگاه دين اسلام در مورد حقوقى كه هر انسان دارد را تشريح مى نمايد. او كه چندين مورد در كميته حقوق بشر سازمان ملل متحد حضور داشته و درباره وضعيت حقوق بشر در ايران مطالبى را ارائه داده است اعتقاد دارد حضور در چنين محافل بين المللى دشوارى هاى خاص خودش را داشته است. توضيح مى دهد كه انسان از يك طرف بايد صادق باشد و راست بگويد و از طرفى هم بايد از حيثيت كشور و مواضع كشورش كه در واقع مواضع اسلامى هم هست دفاع كند. دشوارى هاى خاص حضور در مجامع بين المللى را در مقدمه كتاب حقوق بشر در اسناد بين الملل و موضع جمهورى اسلامى ايران به تحرير درآورد. « كار بسيار سخت و دشوار بود انسان بخواهد در يك جمع كارشناسان مبرز حقوقى و باتجربه در زمينه مسائل حقوق بشرى از ميت هاى مختلف نظام حقوقى - مذهبى نوپاى جمهورى اسلامى را تشريح كند و به انبوه سؤالات ايرادات اشكالات و گزارشهاى گوناگون كه مطرح مى شود پاسخ دهد و يا رفع ابهام نمايد و يا احياناً اشكال را بپذيرد و اقدامات اصلاحى را بيان نمايد. و در اين رابطه دروغ نگويد ، شعار ندهد، منطقى و مستند حرف بزند براى رضاى غيرخدا خلاف واقع را واقع جلوه ندهد. در عين حال اعتبار و حيثيت نظام جمهورى اسلامى و نيز خود اسلام را كه به آن اتكا مىكند حفظ نمايد واقعاً كار مشكلى است. »
http://iran-newspaper.com/1385/850216/html/horizon.htm
خیلی هنر میخواهد کسی بتواند از پس مسئولیتهایی که مهرپور میشمارد برآید. چرا که جمع نقیضین است. کسانی که ذرهای اعتقاد به موازین و تعهدات بینالمللی در زمینه رعایت حقوق بشر ندارند چه بندبازیها که نمیکنند تا بلکه خلایق را فریب دهند و چند صباحی بیشتر قدرت را در اختیار داشته باشند.
اما تجربهی شخصی من از حسین مهرپور:
پنجاه و چهارمین نشست کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد در ژنو که در ماههای مارس و آوریل ۱۹۹۸ برگزار شد، مصادف بود با پنجاهمین سالگرد تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر. در این اجلاسحسین مهرپور یکی از اعضای هیئت نمایندگی رژیم بود. من نیز در این نشست شرکت داشتم. مجاهدین به تازگی فیلمی از سنگسار دو نفر از پرسنل نیروی انتظامی را پخش کرده بودند. قرار بود فیلم مزبور بعد از پایان یکی از جلسات صبح کمیسیون حقوق بشر، در یکی از سالنهای جنبی محل برگزاری کمیسیون به نمایش درآید.
از قبل تبلیغات نسبتاً وسیعی در این زمینه در سطح سازمان ملل صورت گرفته بود. آفیشهای مربوط به نمایش فیلم را هرجا که دستم میرسید و امکانش بود قرار میدادم یا میچسباندم؛ از اتاق سازمانهای غیردولتی و قفسهی آنها گرفته تا قفسهی مربوط به کشورها. صدها آفیش را نیز به دست نمایندگان سازمانهای غیردولتی، دیپلماتهای کشورهای مختلف و کارمندان اداری سازمان ملل داده بودم.
صبح روزی که قرار بود فیلم سنگسار به نمایش درآید، متوجه شدم که آفیشها در محلهایی که چسبانده بودم قرار ندارند. دوباره آنها را چسباندم. بعد از مراجعه، متوجه شدم که تعدادی از آنها را کندهاند!
تصور اولیهام این بود که نمایندگان سازمانهای غیردولتی وابسته به رژیم مانند «قربانیان خشونت» دست به کار شدهاند، اما با کمی جستجو حسین مهرپور را دیدم که باقیماندهی یکی از آفیشها در درستش بود و دنبال سطل آشغال میگشت تا از شر آن خلاص شود. تا مرا دید هول شد و خواست باقیمانده آفیش را که در دستش بود پنهان کند. با حالت تحقیرآمیزی به او گفتم: «بدبخت صبحتا حالا چند تا کندی؟« و با مبالغه افزودم «من دوهزارتا از این آفیشها را این طرف و آن طرف پخش کرده و یا به دست افراد دادهام؛ فیلم را هم که نگاه نکنند با دیدن آفیش میفهمند که چه جنایاتی را مرتکب شدهاید؛ بماند که اکثر تلویزیونهای اروپایی آن را نشان دادهاند و مطبوعات راجع به آن نوشتهاند. »
شأن و مقام یکی از عالیرتبهترین مقامات قضایی و حقوقی رژیم را ملاحظه کنید؛ در یک اجتماع بینالمللی آنهم در زمینه حقوق بشر، کارش بشود چرخیدن این طرف و آن طرف و پاره کردن آفیش نمایش یک فیلم.
مهرپور به هیچ یک از شش زبان رسمی سازمان ملل(سخنرانیها همزمان به انگلیسی، فرانسه، اسپانیایی، چینی، روسی، عربی ترجمه میشوند) مسلط نبود و لاجرم نمیتوانست بحثهای کمیسیون را دنبال کند؛ به همین دلیل آن روز کارش شده بود دزدکی کندن آفیشهایی که میچسباندم.
موضوع را یکی از دوستانم به «علی» یکی از مسئولان امنیتی سازمان ملل که اهل تونس بود اطلاع داد. وی بلافاصله به او و دیگر اعضای هیأت نمایندگی رژیم مراجعه کرد و با تحکم و با لحن تحقیرآمیزی به آنها تذکر داد که حق ندارند آفیشهای مربوط به نمایش فیلم را بکنند. سپس در حالی که از آنها دور میشد سرش را به حالت تأسف تکان میداد. مهرپور مقر اروپایی سازمان ملل را با «امالقرای اسلامی» عوضی گرفته بود.
ایرج مصداقی
۱۵دی ۱۳۸۷
منبع:پژواک ایران