هرچه جلوتر میرویم در همهی زمینهها، سقوط «زوج رجوی» که یکی در «اورسورواز» مستقر است و دیگری در «ناکجا آباد» مخفی است، تشدید میشود. دستوپا زدنهای آنها را که همراه با تهدید و هتاکی است و گاه از مرز بیشرمی فراتر میرود از همین منظر باید نگریست.
در این نوشته به منظور تنویر افکار عمومی تنها به چند مورد تلاش ناشیانهی «ولی فقیه» سابقاً مستقر در بغداد، در زمینهی جعل خبر میپردازم. چرا که ممکن است در آینده اینجا و آن جا نیروهای سیاسی و یا رسانهها فریب اینگونه خبرسازی ها را که یکسره در خدمت رژیم است بخورند. روی آوردن به این شیوهها نشاندهندهی شکست «استراتژی» و «تاکتیک»های » اتخاذ شده از سوی مسعود رجوی و از سر استیصال در مواجهه با واقیتهای خارج از ذهن است. و بیش از هرچیز چنتهی خالی نیرویی که خود را «تنها آلترناتیو دمکراتیک» رژیم معرفی میکند، نشان میدهد.
زخمی شدن قاسم سلیمانی و جراحی مغز وی
در تاریخ ۱۴ نوامبر ۲۰۱۵ سایت اسرائیلی «دبکا» به نقل از شورشیان سوری که ماهیتشان هم مشخص نبود خبر داد که سلیمانی در شرق حلب کشته شده است. شورشیان سوری ادعا کردند که در نتیجهی اطلاعاتی که به دست آوردند، ماشین سلیمانی را با موشک تاو مورد حمله قرار داده و او به همراه سه نفر دیگر به نامهای مسعود عسکری، محمود دهاقان و احمد رجایی کشته شدند. (۱)
روز ۱۶ نوامبر ۲۰۱۵ سایتهای وابسته به رژیم یک صدا خبر منتشر شده توسط سایت دبکا را تکذیب کردند:
«به گزارش خبرنگار گروه سیاسی میزان، وبگاه تحلیلی «دبکا فایل» وابسته به منابع اطلاعاتی صهیونیستی در تازهترین ادعای خود به نقل از منابع سوریهای تکفیری مدعی شد که کاروان حامل قاسم سليماني را در شرق استان حلب مورد اصابت موشک تاو قرار داده است.
این وبگاه که در میان اصحاب رسانه به انتشار اخبار کذب و بی اساس شهره است و اخبار آن در صدر جوک های رسانه ای قرار دارد در ادامه افزود: در این حادثه سرلشکر سلیمانی و سه تن از فرماندهان ایرانی دیگر کشته (شهید) شدند!
یک منبع آگاه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در گفت و گو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری میزان ضمن تکذیب خبر فوق گفت: بنگاههای سخن پراکنی رژیم صهیونیستی هراز چندگاهی آرزوهای خود را در قالب خبر در رسانه هایشان منتشر می کنند و این ادعا، ادعاهای جدیدی نیست.»
در همان روز سایت قاسم سلیمانی نیز خبر کشته شدن وی را تکذیب کرد.
این احتمال هست که پس از مشاهدهی علاقهی رسانههای غربی، دستگاه امنیتی سپاه پاسداران و سپاه قدس و سازمان اطلاعات سپاه از فرصت به دست آمده استفاده کرده و به منظور تخریب هرچه بیشتر منابع خبری خارجی و به سخره گرفتن آنها سناریویی را طراحی کرده باشد.
امیر موسوی رئیس مرکز مطالعات استراتژیک و روابط بینالملل در تهران که رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در الجزایر نیز هست، اولین نفری بود که با یک هفته تأخیر روز ۲۳ نوامبر و یا اولین ساعات ۲۴ نوامبر ۲۰۱۵ خبر زخمی شدن سلیمانی در جبهه های نبرد را تأیید کرد. او در صفحه خود در شبکه اجتماعی فیسبوک، نوشت:
«آری، برادر مجاهد سرلشکر قاسم سلیمانی در میدانهای نبرد زخمی شد. حال او هماکنون خوب و رو به بهبودی است.»
در همان روز همچنین جاش ارنست سخنگوی کاخ سفید آمریکا در پاسخ به سوال خبرنگار «العربیه» که مشتاق شنیدن خبرهای جدید و موضع آمریکا درباره گزارشهای حاکی از زخمی شدن قاسم سلیمانی بود، گفت: «از این گزارشها خبر دارم اما در حال حاضر نمیتوانم آن را تایید کنم.» اما افزود که کاخ سفید در حال پیگیری این گزارشها است.
رادیو فرانسه نیز گزارش داد «قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران، در نبردهای سوریه زخمی شده است. یک منبع امنیتی دولت سوریه و همچنین رئیس ناظران حقوق بشر سوری با تأیید این خبر اعلام کردهاند که سلیمانی چند روز پیش طی حملهای در جنوب غربی شهر «حلب» زخمی شده اما زخم وی شدید نبوده است. »
http://fa.rfi.fr/%D9%82%D8%A7%D8%B3%D9%85-%D8%B3%D9%84%DB%8C%D9%85%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%B3%D9%88%D8%B1%DB%8C%D9%87-%D8%B2%D8%AE%D9%85%DB%8C-%D8%B4%D8%AF%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D8%AA-20151125/%D8%AE%D8%A7%D9%88%D8%B1%D9%85%DB%8C%D8%A7%D9%86%D9%87
در روز ۲۴ نوامبر ۲۰۱۵ مسعود رجوی که سعی میکند خود را در تحولات منطقه شریک کند، اخبار منتشر شده در رسانههای بینالمللی را جمع آوری کرده و در یک سایت فرعی این سازمان به نام «ایران اسرار» خبر از زخمی شدن سلیمانی و انتقال او به ایران و بستری کردنش در بیمارستان «بقیهالله» داد.
مسعود رجوی با جعل خبر و داستانسرایی حول آن کوشید خود را منبع مؤثق اخبار داخل کشور و به ویژه پیرامون قاسم سلیمانی که مورد توجه رسانههای بینالمللی قرار گرفته بود نشان دهد. او از این طریق ضمن جو سنجی و زمینه سازی در یک رسانهی فرعی مجاهدین، قصد داشت خود را دارای شبکهی مخفی گسترده در داخل کشور که حتی تا درون سپاه پاسداران و سپاه قدس نفوذ دارد جا بزند که البته محلی از اعراب ندارد و به شوخی شبیه است.
مسعود رجوی برای خبرسازی و مطلع نشان دادن خود به هوش زیادی نیاز نداشت. او که پس از ادعای امیر موسوی «رئیس مرکز مطالعات استراتژیک و روابط بینالملل در تهران و رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در الجزایر، زخمی شدن قاسم سلیمانی را مسلم میپنداشت بلافاصله دستگاه جعل خبر خود را به کار انداخت.
در تجزیه و تحلیل او، در صورت زخمی شدن سلیمانی طبیعی بود که در سوریه وی را نگاه نمیدارند و به ایران میآورند. از آنجایی که بیمارستان «بقیهالله» وابسته به سپاه پاسداران است بنابراین نتیجه میگیرد که او در این بیمارستان بستری باشد.
سایت «العربیه» که سخنگوی دولت عربستان است و در ماههای گذشته و بحرانی شدن روابط رژیم با عربستان رابطهی نزدیکی با مجاهدین داشته، خبر «ایران اسرار» را که از سوی کانالهای ارتباطی مجاهدین دریافت داشته منتشر میکند. طبیعی است گردانندگان این خبرگزاری خودشان بلافاصله سراغ سایت «ایران اسرار» که یک سایت فرعی و کم بیننده مجاهدین است نمیروند و زحمت این کار را مجاهدین متقبل شدهاند تا یک پروژهی مشترک را پیش ببرند.
پس از آن که مسعود رجوی با مانور «العربیه»، خود و سازمانش را دارای پایگاه در داخل کشور معرفی کرد و این گونه جلوه داد که به اخبار فوق محرمانه و سری دسترسی دارد، در روز ۲۸ نوامبر ۲۰۱۵ «کمیسیون امنیت و ضد تروریسم» شورای ملی مقاومت را به صحنه فرستاد تا این کمیسیون «صاحبمرده» (۲) که وظیفهی اصلیاش پرونده سازی و جعل خبر در مورد منتقدان و مخالفان مجاهدین است و کلیهی اطلاعیههایش زیر نظر مستقیم مسعود رجوی و گاه با ادبیات شخصی او منتشر میشود در اطلاعیه خود همان اخبار منتشر شده توسط «ایران اسرار» را با آب و تاب تکرار کند. در حالی که طبیعی بود ابتدا این «کمیسیون» که مأموریت مبارزه با «تروریسم» و ایجاد «امنیت»! را دارد اطلاعیه داده و سایت فرعی مجاهدین به نقل از آن خبر را منتشر کند. اما از آنجایی که در مجاهدین هیچ چیز سر جای خودش نیست در این مورد هم برعکس عمل میکنند.
در اطلاعیه این «کمیسیون» آمده است:
«بر اساس گزارشهاي رسيده از درون سپاه پاسداران، پاسدار قاسم سليماني سركرده جنايتكار نيروي تروريستي قدس دو هفته پيش در جبهه جنوبي حلب از چند نقطه از جمله سر به خاطر اصابت تركش به شدت مجروح شده است. خودروي قاسم سليماني كه بر عمليات پاسداران و ديگر نيروهاي مزدور نظارت مي كرد، توسط ارتش آزاد سوريه مورد آتشباري قرار گرفت.»
مسعود رجوی که پیشتر میکوشید منکر فتح موصل و مناطق سنینشین عراق توسط داعش شود و آن را به ارتشیهای انقلابی و عشایر سلحشور و مترقی عراقی نسبت میداد و پایکوبان و دستافشان خبر از فتح بغداد توسط آنها میداد، در تبلیغات خود در مورد سوریه میکوشد اخبار مربوط به حضور داعش در تحولات این کشور را که باعث به وجود آمدن یک ائتلاف گستردهی جهانی شده حذف کرده و «ارتش آزادیبخش سوریه» را که در تحولات این کشور کمترین نقش را به عهده دارد مسئول حمله به کاروان سلیمانی معرفی کند. در حالی که خود این ارتش تا تاریخ فوق چنین ادعایی نکرده بود.
همانطور که در بالا توضیح دادم خبر حمله به قاسم سلیمانی نه از درون سپاه پاسداران بلکه از طریق سایت اسرائیلی دبکا و به نقل از شورشیان فرضی سوری انتشار یافت و مجروح شدن سلیمانی را نیز رئیس یک مرکز استراتژیک رژیم تأیید کرد که میتوانست دام و یا یک حقهی اطلاعاتی برای مضحکه غرب و همچنین سنجش واکنش آنان و مانور دادن روی خبر سایت اسرائیلی باشد.
مسعود رجوی که به زعم خود لقمهی چرب و نرمی گیر آورده بود در ادامه خبرسازی خود به نام «کمیسیون امنیت و ضدتروریسم» شورای ملی مقاومت میگوید:
«بر اثر شدت جراحتهای وارده، او بلافاصله توسط هلي كوپتر پاسداران به دمشق برده شد و پس از معالجات اوليه به تهران انتقال يافت و در بيمارستان موسوم به «بقيه الله» متعلق به سپاه پاسداران در خيابان ملاصدراي تهران بستري شد و تا كنون حداقل دو بار مورد عمل جراحي قرار گرفته است. وي در طبقه هفتم اين بيمارستان، در بخش مراقبتهاي ويژه (بخشC7 ) بستري و ممنوع الملاقات است. گروه پزشكان جراح به رياست دكتر غلامرضا فرزانگان متخصص اعصاب و مغز بر وضعیت او نظارت دارند، دكتر عليرضا جلالي رئيس بيمارستان بقيه الله به طور مستقيم وضعيت سليماني را دنبال مي كند. رئيس بخش C7 دكتر امير داوودي است و پاسدار شيخي رئيس هماهنگ كننده بخش C7 است.»
https://www.mojahedin.org/news/167185
داستان انتقال سلیمانی با هلیکوپتر به دمشق و تهران نیاز به داشتن منبع در سپاه پاسداران ندارد؛ هر اطلاعیهنویسی به سادگی میتواند این کار را انجام دهد. ردیف کردن اسامی پزشکان در یک بیمارستان آن هم «بقیهالله» از آب خوردن هم ساده تر است. دکتر غلامرضا فرزانگان یک دکتر معروف در ایران با تخصص جراحی مغز و اعصاب است . آدرس مطب وی در تهران / خ. شریعتی - بالاتر از دوراهی قلهك - ساختمان پزشكان 1365 تلفن : ۲۲۰۰۸۰۰۴ است.
اسامی پزشکان بیمارستان بقیهالله و از جمله افراد یاد شده را میتوانید در سایت این بیمارستان ملاحظه کنید:
از آنجایی که طی مدت مذکور رسانههای رژیم بصورت هماهنگ هیچ تصویر و یا فیلمی از سلیمانی انتشار نداده بودند ( این کار میتوانست آگاهانه و با یک سناریوی مشخص صورت گرفته باشد) و گفتگوی سلیمانی با «الوقت»(۳) نیز برخلاف انتظار همراه با فیلم و تصویر نبود این نتیجه را به ذهن رجوی میرساند که احتمالا سر و صورت سلیمانی هدف قرار گرفته است وگرنه میتوانستند او را پشت میز کارش نشان دهند. با این نتیجهگیری مسعود رجوی در خبرسازی خود مدعی میشود که سلیمانی «حداقل دو» بار توسط «گروه پزشکان جراح به ریاست یک دکتر جراج مغز و اعصاب مورد عمل جراحی قرار گرفته است.
اسم رئیس بیمارستان دکتر علیرضا جلالی را میتوانید در آدرس زیر همراه با تصویر او ملاحظه کنید:
http://www.baq.ir/fa/contents/About-Hospital/President-of-hospital/ریاست.بیمارستان.html
فردی به نام دکتر امیر داوودی رئیس بخش C7 که برای مهیج کردن خبر تولید شده در بیمارستان بقیهالله وجود خارجی ندارد.
در بیمارستان مذکور دكتر سیدمسعود داوودی متخصص پوست و مو به طبابت مشغول است. اصولا بیمارستان ها دارای بخش CCU و ICU هستند. بیمارستان بقیهالله علاوه بر این که یک بیمارستان نظامی وابسته به سپاه پاسداران است و بخش ویژه مخصوص به خود دارد ، یک بیمارستان آموزشی نیز هست و در نامگذاری بخشها لااقل استانداردهای شکلی را رعایت میکنند. در سایت این بیمارستان تصویر بخش VIP آن هم موجود است. بخش C7 بیشتر شبیه به جیمزباند و 007 است تا بخش مراقبتهای ویژه در یک بیمارستان.
مسعود رجوی در خاتمه ادعا میکند:
«حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران، مقررات شديدي را براي جلوگيري از درز اطلاعات مربوط به مجروح شدن قاسم سليماني اعمال مي كند و كليه پرسنل بيمارستان را از هرگونه پاسخگويي نسبت به وضعيت او منع كرده است. رژيم آخوندي نگران است كه خبر مجروح شدن پاسدار سليماني باعث شود كه پاسداران و شبه نظاميان جنايتكار در سوريه روحيه خود را به طور كامل از دست بدهند. »
موضوع وضع مقررات شدید از سوی حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران از این بابت مطرح میشود که اهمیت خودشان را نشان دهند که گویا در این وضعیت قادر به شناسایی کلیه پزشکان معالج او و عملهای صورت گرفته شدهاند.
از قرار معلوم سناریوسازی سپاه قدس و دستگاه امنیتی رژیم به گونهی دیگری ادامه پیدا کرد تا خوراک تبلیغاتی برای مجاهدین و رسانههای غربی فراهم شود تا بعداً با رو کردن قاسم سلیمانی آنها را شرمنده کنند.
قاسم سلیمانی در مراسم اعلام شده دانشگاه به مناسبت ۱۶ آذر که خبر آن نیز اعلام شده بود حضور نیافت. عدم حضور وی در این مراسم تأییدی شد بر اخبار مربوط به وخامت جسمی وی. اگر وی زخمی شده بود نیازی نبود که چنین سخنرانیای برنامهریزی شود که بعداً لغو گردد.
واکنشهای بعدی رژیم احتمالاً در راستای پیشبرد همان سناریو صورت گرفت و آنها با سرکارگذاشتن رسانهها و به ویژه مجاهدین و اسرائیلیها و العربیه که مشتاق داستان شده بودند برای خود سرگرمی و مزاح ایجاد میکردند .
خبرگزاری میزان، وابسته به قوه قضائیه ایران، از قول مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه میگوید: «تمامی هماهنگیهای لازم برای حضور سردار سلیمانی در دانشگاه انجام شده بود اما ظاهرا کسانی نمیخواستند ایشان به دانشگاه بیایند و برنامه لغو شد».
سپس حجتالاسلام و المسلمین علی شیرازی، نماینده ولی فقیه در سپاه قدس، در گفتوگو با تسنیم، با اشاره به شایعات اخیر درباره سردار سلیمانی گفت:
«اخیراً در برخی از سایتها شایعاتی مبنی بر حضور ایشان برای سخنرانی در روز ۱۶ آذر ماه روز دانشجو، مطرح شد که کذب است.
وی ادامه داد: سردار سلیمانی اصلاً بنا نبوده که در دانشگاهی سخنرانی کند و این خبر هم مانند دیگر خبرهایی است که بهصورت شایعه یا دروغ در روزهای اخیر منتشر میشود. چندی پیش هم برخی شایعه درست کردند و گفتند که او به شهادت رسیده و یا مجروح شده است، اما بهکوری چشم دشمنان، سردار سلیمانی سالم است و اینقدر محبوبیت میان مردم دارد که همه جناحها او را دوست دارند. اگر بنا برای حضور در مراسمی هم باشد، هیچکس نمیتواند مانع این حضور شود.»
http://eraygan.com/shownews.aspx?id=124667
در این وانفسا «کمیسیون امنیت و ضد تروریسم»! شورای ملی مقاومت هم از فرصت استفاده کرده با صدور اطلاعیهی دیگری خود را مطرح می کند بدون آن که خبر خاصی داشته باشد.
نکته قابل تأمل این که روزنامهی تایمز اسرائیل هم وارد میدان شده و به جای آن که به خبر اولیهی سایت اسرائیلی دبکا در مورد حمله به سلیمانی اشاره کند خبرسازی مجاهدین را تبلیغ میکند!
«سخنرانی پاسدار قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران که قرار بود در تالار ابوریحان دانشگاه بهشتی تهران به مناسبت روز دانشجو برگزار شود، به دلایل نامعلومی لغو شد. ... لازم به ذکر است که روز شنبه ۲۸ نوامبر خبرگزاری فرانسه به نقل از «شورای ملی مقاومت ایران»، وابسته به سازمان مجاهدین خلق گزارش داده بود که بنا بر اطلاعات به دست آمده از داخل سپاه پاسداران، سلیمانی در درگیریهای حلب از ناحیه سر زخمی شده و حال جسمانیاش وخیم است.»
پس از انتشار اطلاعیه کمیسیون وابسته به مجاهدین، رسانههای غربی این بار به جای اشاره به منبع اسرائیلی اولیه به خبرسازی مجاهدین و منبع ایرانی که دو هفته بعد وارد ماجرا شد اشاره میکردند!
وال استریت جورنال هم ترجیح داد به منبع اولیه خبر که سایت اسرائیلی دبکا بود اشاره نکند. این روزنامه گزارش داد که «گروه های شورشی و یک گروه اوپوزیسیون ایران در روزهای اخیر مدعی شده اند ژنرال سلیمانی مجروح شده و تحت عمل جراحی قرار گرفته».
پس از مدتی که رژیم متوجه شد آبها از آسیاب افتاده و دیگر کسی پیگیر زخمی شدن «سردار سلیمانی» نیست، او را از پرده بیرون آورد. با انتشار عکسهای قاسم سلیمانی، روسیاهی به مسعود رجوی ماند که با دادن آدرس دقیق و ... مدعی بود حداقل دوبار سر وی مورد عمل جراحی قرار گرفته است. رسانههای غربی هم بدون اشاره به ماوقع و خبرسازی مثلث «اسرائیلی، عربی و مجاهدین» و سوار شدن دستگاه اطلاعاتی رژیم روی آن، به انتشار اخبار و تصاویر و سفرهای قاسم سلیمانی مبادرت کردند. همه هم سیاست «شتر دیدی، ندیدی» را پیش گرفتند. به خبر رادیو فردا راجع به سفر سلیمانی به مسکو توجه کنید. این تنها مشت نمونه خروار است.
http://www.radiofarda.com/content/f2-iran-soleimani-in-moscow-for-putin-kremlin-no-meeting/27676594.html
حتی اگر بپذیریم که قاسم سلیمانی در سوریه زخمی شده بود، موضوع آن گونه نبود که مسعود رجوی و «کمیسیون امنیت و ضد تروریسم« و دستگاه تبلیغاتیاش جلوه میدادند، بلکه خبر رادیو فرانسه به نقل از یک «منبع امنیتی دولت سوریه و همچنین رئیس ناظران حقوق بشر سوری» که زخم وی را شدید ارزیابی نکرده بودند صحیح است.
این احتمال هست که هر یک ما در جریان مبارزه در یک جا فریب حقهبازی رژیم را بخوریم و یا دچار اشتباه شویم که به موقع خود میتوانیم تجربه کسب کرده و از آن در مراحل بعدی مبارزه استفاده کنیم. مبارزه یک طرفه نیست ما در جنگی درگیر هستیم که هردو طرف میتوانند ترفندهای خود را به کار گیرند. هریک میتوانند به دروازهی دیگری گل بزنند از این بابت ملامتی متوجه کسانی که فریب خوردهاند نیست. اما اگر همچون نمونهی اخیر مانند مسعود رجوی وارد دستگاه رژیم شده و سپس در مسیر دلخواه او به داستانسرایی و جعل خبر و ... ادامه دادیم و سرانجام نیز قبول مسئولیت نکرده و قیافهی حقبه جانب گرفتیم نشانهی حماقت و بلاهت و در عین حال وقاحت است.
درب ضد انفجار اتمی و تونل زیرزمینی سپاه پاسداران
سیاست تبلیغاتی غرب مبنی بر تأکید روی منبع داخلی اخبار منتشر شده مسبوق به سابقه است . در سال ۲۰۰۳ نیز سرویسهای امنیتی احتمالا آمریکایی و اسرائیلی تصاویر ماهوارهای سایت هستهای رژیم را در اختیار مجاهدین قرار دادند تا با افشاگری این سازمان اقدامات بعدی خود برای مقابله با فعالیتهای هستهای رژیم را که وارد مرحلهی خطرناکی شده بود سازماندهی کنند.
تردیدی نبود که مجاهدین به عکسهای ماهوارههای آمریکایی و اسرائیلی دسترسی مستقل ندارند و صاحبان ماهوارهها قبل از هرکس به این تصاویر دسترسی داشتند.
سرویسهای آمریکایی و اسرائیلی برخلاف حمله ناگهانی نظامی موفق به مراکز اتمی عراق و سوریه که به انهدام کامل آنها منجر شد مایل به تقابل نظامی و حمله به مراکز اتمی ایران نبودند. به همین دلیل بود که اصل غافلگیری را کنار گذاشته و تنها در تبلیغات رسانهایشان گاه و بیگاه از روی میز بودن گزینه نظامی دم میزدند در حالی که در موارد قبلی مطلقا چنین کاری نکرده و پیش از هرگونه اخطار و ... با حملهی نظامی مراکز فوق را ویران کردند. با توجه به این واقعیت بود که در طول ۱۰ سال گذشته با قاطعیت در مقالات و گفتگوها و مصاحبههایم هرگونه برنامهی حملهی نظامی به مراکز اتمی رژیم را منتفی دانستم.
در مورد برنامهی اتمی رژیم آنها ترجیح دادند به جای اشاره به منابع اطلاعاتی خود به منبع داخلی که مجاهدین باشند اشاره کنند.
در طول ۱۲ سال کشمکش بر سر مسئلهی هستهای رژیم دولتهای غربی تنها اطلاعات اولیه مجاهدین در مورد برنامهی هستهای رژیم را که از طریق خودشان در اختیار این سازمان قرار گرفته بود، مورد تأیید قرار دادند و از پذیرش دیگر ادعاهای این سازمان که غالباً بی سروته و غیرموثق و گاه مضحک بود سرباز زدند.
برای نمونه به جعل عکس مجاهدین که به خورد «فاکس نیوز» آمریکا داده شده و از طریق آن میکوشیدند خود را آگاه از فعالیتهای مخفی اتمی رژیم نشان دهند توجه کنید:
http://a57.foxnews.com/global.fncstatic.com/static/managed/img/U.S./880/558/irannukes1.jpg
مسعود رجوی در فوریه ۲۰۱۵ مقارن مذاکرات برجام در حالی که سرمایهگذاری خود روی پروژهی اتمی رژیم را بربادرفته میدید با انتشار یک گزارش ۱۰ صفحهای با امضای شورای ملی مقاومت مدعی شد که به اسرار فعالیتهای زیرزمینی رژیم از طریق نفوذیهایش پی برده است. در به اصطلاح افشاگری مسعود رجوی، این تصویر به عنوان «در» ضد انفجار اتمی معرفی شده بود و برای مهیج کردن داستان ادعا شده بود که این «در» در یکی از تونلهای اتمی زیرزمینی که در عمق ۲۲۰ متری توسط سپاه پاسداران حفر شده قرار دارد.
http://freebeacon.com/wp-content/uploads/2015/02/NCRI-REVEALS-LAVIZAN3-24February2015-Final.pdf
برای کسانی که با شیوههای به کار گرفته شده از سوی مسعود رجوی آشنا نباشند این تصور پیش میآید که ای بابا این ها تا ۲۲۰ متری زیر زمین و مخفیترین پروژهی رژیم نیز نفوذ کردهاند! پس از چه قدرتی برخوردارند!
اما واقعیت این است که رجوی با مراجعه به اینترنت و کمی جستجو این تصویر را از سایت اینترنتی «شرکت جی ام پی» که سازندهی «صندوق نسوز»، «درب ضد انفجار» ، «ضد حریق» و «ضد سرقت» است برداشته بود .
اصل تصویر جعلی مسعود رجوی را در این لینک میتوانید ببینید.
http://www.gmpsafes.com/Default.aspx?tabid=84&AlbumID=432-7
موضوع از دو حال خارج نبود یا مجاهدین و در رأس آنان مسعود رجوی شخصاً به این جعل مضحک دست زده بود یا فریب دستگاه اطلاعاتی و امنیتی رژیم را خورده و از فرط پیسی از هول حلیم در دیگ افتاده بودند.
«شبکهی اجتماعی» و «ستاد داخل کشور مجاهدین»
مجاهدین در دههی ۶۰ که از نفوذ غیرقابل مقایسهای با شرایط کنونی برخوردار بودند نیز شبکهی واقعی فعال در داخل کشور نداشتند و اطلاعاتی که به دست میآوردند بر اساس شواهد غیرقابل انکار از طریق تخلیه تلفنی از خارج کشور بود. در حاضر مجاهدین دارای شبکهی داخل کشور واقعی نیستند و «ستاد داخل کشور» یا «ستاد اجتماعی مجاهدین» که در آلمان و فرانسه مستقر است، میکوشد از طریق تماس تلفنی با بستگان زندانیان سیاسی، خانواده شهدا و زندانیان سیاسی آزاد شده و در بسیاری موارد با صرف مبالغ هنگفت افراد را راضی کند که عکس مسعود و مریم رجوی و یا پلاکاردی را در نیمه های شب در جایی نصب کرده و فیلم و تصویر آن را برای درج در نشریات و ارگانهای خبری این سازمان ارسال کنند. یا با استفاده از عکسهای سه دهه قبل مسعود و مریم رجوی که برای نسل جوان قابل شناسایی نیست در روزنامهها به آنها موفقیتهایشان را تبریک بگوید، یا همراه با تصویر شامپو و ... شعار شعار «در باز کنیدش» سر بدهند.
به گزارش جامع و مستند «رادیو زمانه» در این زمینه توجه کنید.
http://zamaaneh.com/ardavan/2008/02/post_72.html
یکی از بخشهای فعال و پیشرفته مجاهدین طی ۳۵ سال گذشته بخش جعل اسناد این سازمان است. هرچه این سازمان بیشتر به افلاس دچار میشود این بخش بیشتر رشد میکند. مجاهدین با در اختیار داشتن و ساخت مهر و سربرگ نهادهای مختلف رژیم که به سادگی در عراق و دیگر کشورها امکانپذیر بود، اسناد و مدارک بسیاری در راستای ادعاهای مطرح شدهی خود تولید و در اختیار سیاستمداران غربی به ویژه سناتورها و نمایندگان آمریکایی قرار دادهاند. حتی در یک مورد که پیشتر در مورد آن توضیح دادم فردی مجازی به عنوان «مهری امیری» رهبر یک سازمان زنان در ایران را به نمایندگان کنگره آمریکا و «صدای آمریکا» قالب کردند و او از طریق تلفن با کنگره آمریکا مثلاً از داخل ایران تماس گرفت. در لینک زیر میتوانید با گوشه ای از سیاهکاری مسعود رجوی در این زمینه و «مبارزهی اینترنتی»اش آشنا شوید .
همچنین در دوران جنبش ۸۸ این سازمان با ترتیب دادن یک تظاهرات تصنعی در گوشهای از «قرارگاه اشرف» و بستن چهرههایشان و به دست گرفتن تصاویر کشته شدگان تظاهراتهای مردمی مدعی شدند که این تظاهرات در مشهد به وقوع پیوسته و مردم بی باکانه «عاشورای سرخ» را گرامی داشتند و علیه خامنهای و احمدینژاد رژیم شعار دادند. آنها در زمان یاد شده حتی سایت «جرس» متعلق به مهاجرانی و کدیور را نیز فریب داده و ویدئوکلیپهای خود را تحت عنوان عاشورای ۸۸ در مشهد به آنها قالب کردند. در لینکهای زیر که توسط مجاهدین و سایت «جرس» پس از روشنگری من، حذف شده بودند توجه کنید. آنها به این نکته توجه نکرده بودند که من این کلیپها را دانلود کردهام و میتوانم دوباره در فضای مجازی بگذارم.
ایرج مصداقی ۲۷ آوریل ۲۰۱۶
پانویس:
۱- در نیمه ژانویه ۲۰۱۵ نیز همین سایت خبر از زخمی شدن سلیمانی توسط داعش در عراق داده بود.
این سایت اسرائیلی ظاهراً اخبار و ترددهای سلیمانی را رصد میکند چرا که در ماه مارس ۲۰۱۵ از سفر سردار سلیمانی به اردن و دیدار با فیصل شوبکی» رئیس سازمان اطلاعات اردن و از نزدیکان ملک «عبدالله دوم» پادشاه اردن خبر داد.
این خبر در حالی منتشر شد که «ناصر جوده» وزیر امورخارجه اردن به تهران سفر کرده و با روحانی و ظریف ملاقات کرده بود.
۲- این «کمیسیون» یکی از نامهای مستعار مسعود رجوی است. پس از مرگ ابراهیم ذاکری مسئول این «کمیسیون» در سال ۲۰۰۳ به مدت ۱۰ سال این «کمیسیون» صاحبی نداشت و حتی اعضای شورای ملی مقاومت و رؤسای کمیسیونهای این شورا خبری از مسئول آن و همکارشان نداشتند! پس از کشته شدن گیتی گیوه چیان در حملهی نیروهای رژیم به اشرف در سال ۲۰۱۳، مسعود رجوی فرصت را مغتنم شمرد و در اطلاعیه خود خبر داد که وی رئیس این کمیسیون بوده است! از زمان کشته شدن گیتی گیوه چیان وی همچنان از معرفی رئیس این کمیسیون و رؤسای مستعفی «کمیسیون» های نمایشی «امور ملیتها» و «محیط زیست» که سابقاً توسط آقایان روحانی و قصیم اداره میشد، سرباز میزند.
۳- الوقت يك سايت گمنام ایرانی وابسته به سپاه قدس است که توسط مؤسسه «اندیشه سازان نور» اداره میشود و اخبار و شایعات را به زبانهای عربي، فارسي، انگليسي، اردو و اسپانيايي منتشر میکند.
منبع:پژواک ایران