کنتس خون الیزابت باتوری
اسماعیل وفا یغمایی
الیزابت باتوری" درهفتم اوت 1560 میلادی در میان خانواده ی شاهنشاهی باتوری در مجارستان متولد شد. نام پدرش جورج ششم و پدر بزرگش آندروبود و مادرش آنا(1539-1570) از شاهزادگان لهستانی،برادرانش شاهزادگان گابریل و استفان و نام خواهراو شاهزاده سوفیا بود. .
خانواده باتوری یک خانواده قدیمی و نجیب زاده مجارستانی بود که از قرن سیزدهم شناخته شده و معروف بودند.در میان این خانواده شماری مقامات مهم مذهبی، شاه و شاهزادگان و عناصر کشوری و لشکری مهم در طول سه سده وجود داشتند.
ریشه خاندان باتوری در سال 900 میلادی به افسانه ها ختم میشود. گفته شده جنگجوئی از خانواده باتوری بنام ویتوس با اژدهائی که دشمن مردم بود جنگید و او را شکست داد وسه دندان او را کند و مردم مجارستان لقب باتوری یعنی قهرمان خوب را به او دادند.و کاخی نیز برای او ساختند علامت سه دندان و اژدهائی که دم خود را گاز گرفته نشان خاندان شاهنشاهی باتوری بود.
ماخذ( http://en.wikipedia.org/wiki/B%C3%A1thory_family)
الیزابت زندگی را با آسایش و ناز و نعمت و با آموزش کافی گذرانید. او چهار زبان را بخوبی صحبت میکرد، وبه زیبائی و دلارائی شهره زمانه شد. تابلوهائی که از او باقی مانده همین را نشان میدهد. الیزابت در یازده سالگی به فرانک ناداسی از اشراف نامدار و بسیار ثروتمنددر آمد امادر سیزده سالگی قبل از مراسم ازدواج با همسرش، توسط یکی از مستخدمان کاخ بنام لازلو که هجده ساله بود باردار شد.
همسر او پس از با خبر شدن بیضه های لازلو را با کارد برید و سپس او را طعمه سگان درنده کرد.
در 1674 الیزابت کودکی بنام اناستازیا به دنیا آورد که پدرش لازلو بود. سرنوشت آناستازیا نامعلوم است . سال بعد در مراسم مفصلی که 4500 تن در ان شرکت داشتند با همسرش زندگی را شروع کرد و کاخ محل اقامت او هدیه عروسی او بود.هفده روستای مجاور و مردمانش نیز در تصرف الیزابت بود.او در طی سالهای بعد پنج فرزند بنامهایپل. آندرو. آنا.اورسولاو کاترین به دنیا آورد.

در سال 1578 همسرش ناداسدیف فرمانده ارتش مجارستان در جنگ با عثمانی شد و در جنگ کشته شد. الیزابت سرپرستی املاک کاخها و مستغلات همسر را بر عهده گرفت. اسناد نشان میدهد در این دوران او کارهای مفیدی برای دهقانان و زنان چه در مورد کمکهای مالی و یا پزشکی و امورات خیریه انجام داده است.
تا سالهای 1600 زندگی الیزابت در ابهام قرار دارد و او در قلعه خود در میان اتاقهای بسیار و خادمان مخصوص خود میزیست..تا چهل سالگی هیچ چیز بدی در باره او ثبت نشده است.اما در آستانه چهل سالگی او از یک شاهزاده زیبا تبدیل به سمبلی از خون آشامان تاریخ شد.
نوشته اند دریکی از روزهائی که خدمتگار مخصوص مشغول شانه کردن موها و آرایش الیزابت بود شاهزاده در آینه متوجه یک چین کوچک در چهره خود شد و چنان خشمگین شد که شانه سنگی را از دست خدمتگار گرفت و به گردن او کوبید چنانکه خون جاری شد و شاهزاده که حالت جنون پیدا کرده بود بی خویش دهان به گلوی دختر خدمتکار نهاد و خون اورا آنقدر مکید تا دختر مرد.

پس ازشورش مردم، انبوه شکایات روانه محاکم وکلیسا شد تا اینکه شاه ماتیاس دستور بررسی داد و شاهدان به دادگاه احضار شدند. بیش از سیصد شاهد شهادت دادند. دژبانان و پرسنل قلعه نیز مورد بازپرسی قرار گرفتند.
دادگاه بسیار خشن و بیرحمانه عمل میکرد.با توجه به تمام شهادتها معلوم شد او ، قربانیان اولیه خود را از دختران نوجوان از دهقانان محلی ، بسیاری از آنها برای عرضه کالا به قلعه می آمدند انتخاب میکرده است .او قربانیان خود را از میان دختران زیبای دهقانان انتخاب میکرده و با شکنجه آنها و ضرب و شتم شدید به طور مداوم، که شامل ، سوزاندن و یا قطع عضو ، قطع دست ، گاز گرفتن گوشت صورت ، بازوها و سایر قسمت های بدن ، انجماد و یا گرسنه نگهداشتن و سرانجام کشتن و استفاده از خون انها کار آنها را تمام میکرده است.کشتگان پنهانی در گورستان و مکانهای بی نام و نشان دفن میشده اند. الیزابت در این جنایات تعدادی همکار داشته که برای انتخاب و ربودن دختران به او کمک میکرده .اند.

تعداد زنانی که توسط الیزابت باتوری کشته شده اند تا ششصد و پنجاه تن نوشته شده. این تعداد میان سالهای 1585 تا 1600 کشته شده اند.سی و دو نامه از اعترافات الیزابت باتوری در مرکز اسناد مجارستان در بودا پست وجود دارد.
جلاد یا قربانی.
عده ای نوشته اند الیزابت باتوری قربانی درگیریهای پروتستانها و کاتولیکها و همچنین بدهیهای شاه ماتیاس به فامیل باتوری شده است.
محاکمه همدستان
پس از ان محاکمه های وحشتناک همدستان او شروع شد.محاکمات کلیسائی و به شیوه و تکنیک مجازاتهای دوران انکیزیسیون بود. روزهای متمادی محاکمات به طول انجامیدو تکه های استخوان و اجساد پوسیده و تکه پاره شده همراه با اسناد و مدارک کاخ باتوری به دادگاه آورده شد و عده ای اعتراف کردند جلساتی داشته اند که به ابلیس سجده میکرده اند.
چهارهمکاراصلی باتوری،یانوش،ایلوناجو،دوروتوا، و کاتارینا در دادگاه اعترافات وحشتناکی کردند.محاکمه همدستان در دوم ژانویه 1611 شروع شد. بیست قاضی و قاضی سلطنتی محاکمه را پیش بردند. هر کس از شهادت خود داری میکرد چشمهایش را از حدقه بیرون می آوردند و سینه هایش را میبریدند و سپس میسوزاندش. متهمان به هشتاد فقره قتل اعتراف کردند. نوشته اند الیزابت باتوری نامهای قربانیان خود را در لیستی ثبت میکرده است ولیست کشتگان دستخط او با ششصد و پنجاه نام به دست قاضیان افتاده است.
سه نفر از متهمان به مرگ محکوم شدند قبل از مرگ انگشتانشان را بریدند با موچین و قیچی و انبر داغ گوشت بدنشان را کندند واستخوانهایشان را شکستند وسپس سوزانده شدند افراد کمتر گناهکار را با محبت ! و مهربانی خاص!سر بریدند. چوبه دار سرخی در کنار در قلعه بر پا کردند تا مردم بدانند عدالت شاه ماتیاس اجرا شده است.در این کشتارهای وحشتناک که گامی فراتر از جنایات باتوری بود کلیسا و سلطنت و مردم محل هر سه در کنار هم بودند
ماخذ. http://en.wikipedia.org/wiki/Elizabeth_B%C3%A1thory#Early_years
سرنوشت الیزابت باتوری

.از او ماجرای شگفت او وششصد قربانی اش باقی ماند و کاخش که سالانه هزاران تن از آن بازدید میکنند.هنوز سایه ابهام شاه ماتیاس بر روی داستان او سنگینی میکندو در قرن نوزده و بیست کتابها و سپس فیلمهای متعددی در باره او نوشته و ساخته شده است.گفته میشود نویسنده کتاب دراکولا قهرمان خود را با استفاده از شخصیت باتوری خلق کرده است.پس ازچهار قرن و نیم ،در موزیک ، روانشناسی اسباب بازیهای کودکان قصه های ترسناک وکند و کاو در مقولات روانشناسی و سادیسم، الیزابت باتوری همچنان زندگی میکند. اگر ماجرا راست باشد و باتوری قربانی توطئه شاه ماتیاس و کلیسا نباشد میتوان باور کرد که شیفتگی برای حفظ زیبائی، قدرت، ثروت و موقعیت میتواند آدمی را تبدیل به باتوری کند و شخصیت باتوری از نو در کالبدی دیگر حیات از سر گیرد .
اسماعیل وفا یغمائی 12 نوامبر 2013
منبع:پژواک ایران