دوازده رباعی؛ این عنتر پیر هم بمیدان آمد
تقدیم آیه الله حاج شیخ کربلائی مشهدی رحمان غوادیان معروف به جدید الاسلام
اسماعیل وفا یغمایی
یک آخوند اطلاعاتی بنام آیه الله حاج شیخ کربلائی مشهدی رحمان غوادیان معروف به جدید الاسلام که میگویند اول کار بیدین و ماتریالیست بوده و بعدها تا درجه اجتهاد درس خوانده و رساله عملیه خود را در خدمت علمای اسلام و زیر نظر آقا سید علی رهبر و همتای او آن رهبر غایب از نظر بنام(التفقه والتدبر والتامل فی مناهج و الطرائق والدقایق والحقایق المکاتب الدیوثیه و الجاکشیه والقحبگیه و توصل بالبیضتین الرهبر الکبیر فی اکتساب الدینار والدرهم الکثیر) گویا به شرف مسلمانی نائل شده و مرا به نقد کشیده که چرا اسلام ستیز شده ام. این عالم کبیر و آیه الله منیر که برای رد گم کردن، عمامه اش را برداشته سعی کرده است که مرا با ذات خودش یکسان بپندارد و مقداری نجاست باقیمانده در بشقاب همفکران قبلی های خود را، که نتوانسته بودند بخورند و سیر شده بودند خورده و ته بشقاب را هم لیسیده و سرحال و شنگول مقاله ای ریستن نموده و گویا علاقه داشته من پاسخی بنویسم. خدمت این آخوند بیشرف و بمعنای واقعی کلمه بری از هر ناموس میگویم:
اولا:
سگ اصحاب کهف تغوط و تشرشر بفرماید به گور آن مقاومتی که امثال تو ملای بیشرف و پفیوز جیره خوار راه رسم خامنه ای جنایتکار را زنده کرده اید و هیچ مرزی را در رذالت نمی شناسید و بوی گندتان جهانی را آزرده است
ثانیا:
عدم تحمل خود را نگه دار برای زور زدن در هنگام مشکلات یبوستی که دچار بواسیر تکمه ای نشوی و بعد از زدن ترکمانی محتشم نفسی به راحت بر آوری
ثالثا:
به مصداق کبوتر با کبوتر باز با باز
کند دیوث با پفیوز پرواز
حق داری از همجنسانت دفاع کنی ولی آنها قبل از تو بر زمین سفت تشرشر کرده و سر و سبیلشان خیس است مقداری رعایت بفرما که ریش و عمامه تو خیس نشود.
کارنامه شما ملایان پلید روشن است من پاسخ اینگونه آخوندها را در ماهیت زاده مکتب و مرام سید علی رهبر و فلاحیانها و سعید امامی ها و سلاخان شکنجه گاههای خمینی و خامنه ای هستند به جد بزرگوارم ابوالحسن یغما جندقی واگذار کرده ام. جد بزرگوار زحمت کشیده و دوازده رباعی به نیت دوازده امام در پاسخ الهام فرمودند که ملاحظه میکنید. با این اخوندها که میهنی را به گند و عفونت کشیده اند چه ملایان بر تخت قدرت و چه منتظران با عمامه و بدون عمامه باید جنگید و بر خاطره و گورشان به لطف حق تشرشری محتشم نثار نمود امید که مقبول افتد.
به وکالت از یغما جندقی
این عنتر پیر هم بمیدان آمد
تقدیم آیه الله حاج شیخ کربلائی مشهدی رحمان غوادیان معروف به جدید الاسلام
اسماعیل وفا یغمائی
۱
این عنترپیر هم به میدان آمد
تنبک زن وجفتک زن و شادان آمد
یک موز گرفته او ز مهر تابان
برخیز وفا که شیخ رحمان آمد
۲
ای داده تو نیروی تماسک از دست
یک صفحه مقاله ریده چون قاطر مست
در زمره جاکشان این جمع پلید
تو جاکش برتری ز آغاز الست
۳
از توده سفر به روده ی رهبر کرد
چون ضرطه به روده چند روزی سر کرد
تیزید جناب رهبری وین دیوث
بیرون جست و،مقاله ای عرعر کرد
۴
تعظیم به بیضتین آن رهبر کرد
با اشک دو چشم بیضه ی او تر کرد
تا لقمه نانی به کف آرد ، دیوث
گوش فلک از مقاله ای او کر کرد
۵
شد آخر ماه و جاکشان صف زده اند
از بهر دو تکه استخوان صف زده اند
تا بیضه رهبری بمالند به چشم
مشتاقانه، سرود خوان صف زده اند
۶
حیف است مقاله ای برای تو نوشت
ای شیخک پفیوزک دیوثک زشت
درنزد نجاستی چنان توُ بی شک
باشد گه سگ جواهری نیک سرشت
۷
باید که «تو»را به «سید علی» شاف نمود
«او» را به «تو» نیز شاف تا ناف نمود
تا آنکه شما دوتا دو سر قاف پلید
همذات شده ُذوب به یک قاف نمود
۸
معنای دقیق اطلاعات توئی
زیرا که ز پای تا به سر همچو گهی
در جمع نجاسات در این چاه خلا
یکتائی و چونان تو نیابند دوئی
۹
یک عمر به جاکشی تحمل کردی
خود را تو به زیر جاکشان پل کردی
در باغچهُ ازشاش جناب رهبر
شاداب شدی، غنچه شدی گل کردی
۱۰
بانام تو اندرون رحمان و رحیم
پر گشته ز ابلیس و ز شیطان رجیم
در نام بهشت !، درجمال و سیرت
یک چاه خلا ! کجا؟به اعماق جحیم
۱۱
بر کله ی سید علی ست عمامه عیان
وز آن زده این سنده عفونت به جهان
بر کله ی شیخ جاکشی چونان تو
عمامه درون مغز تو گشته نهان
۱۲
گر «را» بدهد جای خودش را بر«یا»
معنای دقیق نام گردد پیدا
آنگاه جناب رهبری خواهد گفت
تو پاره ای از تن منی ای آقا!!!!
27 دسامبر2020میلادی
منبع:پژواک ایران