چون ماست بسته شد دروازه شهر را هم بستند
چون ضرب در اصل اضرب بوده عمر رضی الله ئ عنه خلیفه دوم است
**
رفقا دوباره قلم به دست گرفته اند. آقای اسکندریان عضو شورا یادداشتی نوشته است که میتوانید در این لینک بخوانید.نامه آقاي حسين اسكندريان به كميسيون امنيت و ضد تروريسم. ماجرا از این قرار است که برادر زن این افسر شریف و بزرگوار به ایران رفته و چنانکه خود ایشان نوشته با وزارت اطلاعات تماس گرفته . آقای اسکندریان این را افشا کرده و کار خوبی کرده است که کسی را که با اطلاعات ملاها یعنی ارگان اصلی جنایت و سرکوب همکاری کرده معرفی نموده، ولی دست آخر بنا بر بیت
کلنگ از آسمان افتاد و نشکست
درشکه بوق زد آفتابه غش کرد
در چند کلمه چند چماق توحیدی و انقلابی شورائی طراز جامعه بی طبقه و رهبر بزرگوارش را بر سر دو عضو مستعفی شورا آقایان قصیم و روحانی کوبیده و رشته این دو را هم بنوعی به اطلاعات و توطئه های رژیم وصل کرده. من البته تعجب نکردم چون دفعه اول نیست ولی با توجه به سلامت نفس این افسر شریف راستش نفهمیدم ربط و ارتباط همکاری برادر زن ایشان با اطلاعات و هجمه به آقای قصیم و روحانی چیست ! فقط با در نظر گرفتن ماجرای «حدث اکبر» (یعنی همان ضرطه یا گوز خودمان که ملاها ریش و سبیل و عبا و عمامه و اسم اسلامی رویش گذاشته اند و همانطور که اسامی ما را تغییر داده و عربی کرده و از هرمز و بهرام و سهراب و گرد آفرید و مهرانه و... به عبدالحسن و عبدالله و حسنعلی و...تغییر داده اند نام فارسی این وجود بیچاره را هم با نام پر طمطراق حدث اصغر بر وزن خبر عنتر مسمی نموده اند ) و جناب شقیقه، توانستم مقداری ارتباط دو عضو پناهنده مستعفی را با برادر زنی که به ایران رفته و با اطلاعات همکاری کرده بدانم . باید گفت جداً جل الخالق و دمتان گرم که یکه و بی نظیرید.
اما از دوستان چه پنهان بنده مقداری دچار وحشت شده ام که با این منطق خاص سورئا/دادائیستی که همه چیز به همه چیز ربط سیاسی و اطلاعاتی دارد ممکن است فردا یکی در یک گوشهای از دنیا در جزیره ای دور دست بند جیمش گل کند و اسب آبی یا شتر دو کوهانه ای را مورد تجاوز قرار دهد و بعد یا قضیه لو برود یا پشیمان شود و گزارشش را با نفر بالاتر رد کند و فردا شاهد باشیم که شوهر عمه فیل از قول برادر انقلابی زرافه نامه ای به کمیسیون فلان کسک نوشته و این عمل را محکوم کرده و در ضمن اضافه کند که فلان کسک مثلاً صاحب دریچه زرد هم چون ابزار تجاوز را همیشه و به مدت شصت سال و اندی است بیشرمانه و ضد انقلابی و ضد توحیدی بدون هیچ خجالتی از خدا و خلق شب و روز با خود حمل میکند نه تنها در تجاوز به اسب آبی و شتر دوکوهانه بالقوه شریک بوده و می توانسته این را از قوه به فعل در آورد بلکه با اطلاعات رژیم هم سر و سری دارد و مشغول تیز کردن چاقو و زمینه سازی برای حمله رژیم است و میخواهد زیرآب انقلاب را بزند.
عزیزان! خداوند متعال خیرتان بدهد مقداری توجه بفرمائید و باز هم جل الخالق بابا دمتان گرم و زنده باشید و فقیر هم تحت تاثیر این موضعگیری یک غزل سورئا/ دادائیستی سروده ام که به شاعر گرامی آقای نصیری تقدیم میکنم
الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها
که اشتر کوه ابیض میدمد فرهاد جابلسا
به بخت کنده زد عرعر شب پیچاز اردنگی
گلوی سنبل از آبی به هندستان زند تیپا
چه غم با ورزش شولی مبارک بیضه خولی
که نور شب تتق را زد ز ریش حضرت صغرا
چو در عالم همه چیزی به هم چسبیده شد تقدیر
زند تقدیر خلقی نقش به تخم حضرت دارا
الخ....
15 مارس 2015