مقاله ای با نام سقوط،به قلم علی خراشادی در رابطه با گفتگوی من و همنشین بهارمنتشر شده است که رقت مرا برانگیخت.مقاله را در این لینک بخوانید
علی خراشادی سقوط ! من با علی خراشادی در زندان وکیل آباد مشهد در سال 1354 هم پرونده و هم بند بودیم.علی خراشادی انسانی ، مجاهدی شریف و زحمتکش و با صفا بود. چهره رنجدیده ای داشت با خطوطی شبیه علی نصیریان بازیگر سرشناس سینمای ایران وانسانی زلال بود. بعدها پس از سی خرداد در جریان درگیریها و کشتارها جانباخت. بنظرم برادرش هم مهدی خراشادی در سال 1382 در عراق جان باخت. یادشان گرامی باددو تن از نسلی بخون کشیده شده.نویسنده مقاله با نام علی خراشادی نظرات خود را تحریر کرده است. نمیدام چرا؟در هر حال من بر سر تحلیل و تفسیر نیستم ولی بعنوان خواننده این مقاله تعدادی سئوال به ذهنم زده است که از نویسنده میخواهم لطف نموده با توضیحات روشن خود من و سایر خوانندگان را بیشتر هدایت کند. با تشکر ازنویسنده.
و اما سئوالات
1- چرا با نام خود نمی نویسید تا بدانم شما کی هستید و با روشنی جواب بدهم؟
2-لطفا باز کنید و توضیح دهید، قدر کدام محبت و دوستی و انسانیت را نشناخته ام. مثال بزنید لطفا؟
3- حقیقت چیست؟ خواستهای من کدامست؟ هر دو را توضیح دهید؟
4- کثیف ترین منجلاب تاریخ را در ماده و نمونه ونه کلمه لطفا نشان دهید تا بدانم کجا افتاده ام.؟
5- اگر بقول شما توان احساس خطر را از دست داده ام مسئولیتی متوجه من نیست چون نمی فهمم!
6-من همسرسابق را در سال 1992 طلاق دادم. چرا پس از دوازده سال در سال 2004 باید بیاد او بیفتم؟ مرا روشن کنید؟چرا خود را گول میزنید و نمی خواهید واقعیت چالش را دریباید و تا کی؟
7- این عنصر اطلاعاتی مورد نظر شما کیست با نام و نشان و مدرک از او بگوئید و نیز اتهام زننده یا مدعی نام و نشان خود را روشن کند تا من بقول شما در منجلاب نیفتم؟
8-اینقدر روی همسر سابق تاکید نکنید زندگی عاطفی من و صدها خانواده دیگر متاسفانه در گرداب خودخواهی و اشتباهات رهبر بر باد رفت ولی مشکل من این نیست؟ خودتان میدانید و بروید بدانید مشکل واقعی کجاست در من است یا شما؟
9- کدام اطلاعات که بر اساس اعتماد در اختیار من قرار داده شده توسط من افشا شده لطفا مرا روشن کنید؟در ضمن من بر فرض افشا!چه تعهدی دارم که اطلاعات سازمانی را که علیه من اطلاعیه میدهد و مرا با بیشرمی از زبان همسر سابق و در دهها مقاله این را تکرار میکند حفظ کنم؟
10- تبلیغات رژیم ولایت فقیه علیه مجاهدین کدامست ؟و حرفهای من چیست.اگر مشابهت حرفها بر اساس واقعیت کارهای شما باشد چه باید کرد و چگونه باید از حقایق سخن گفت مرا راهنمائی بفرمائید؟
11 -ورود و خروج به و از مبارزه امری انتخابی است ولی در دستگاه مسعود رجوی این امر انتخابی تر است و خود بهتر میدانید.چرا مغالطه میکنید؟در ضمن معنای مبارزه چیست؟
12- من از دوستان شهید خود یاد کردم و نه کسانی که در رکاب من فدا شده اند من رکابی ندارم.اگر باور کنید من نه تنها خود را شایسته این نمیدانم که کسی در رکاب نداشته ام فدا شود بل در نقطه ای قرار دارم که خود را از گربه همسایه و کبوترهای لبه بامها یکسان میبینم و با آنها احساس خویشاوندی و برادری دارم . متاسفانه این را شما نمی توانید بفهمید و نیز نمی توانید بدانید برای رسیدن به این نقطه چه راه درازی طی شد ولی کسی، بیماری، که در رکابش هزاران نفر جان باختند و از جسد و نعش مجاهدان سرمایه اندوخته و از جسدبرای خود و همسرش خزانه بر پا کرده کس دیگری است بسراغ او برویدو به زیر رکاب او بنگرید اجساد سه نسل در زیر رکابش بر خاک ریخته و هنوز او تشنه اجساد بیشتر است.
13– راست میگوئید امروز در غربت هر تواب بریده سست عنصری که سالهاست در سوراخ خزیده و عیالش را به منطقه امن فرستاده میتواند منجمله در مجلس جهانداران و شیوخ مرتجع منطقه شادیانه پشتک و وارو بزند و جای دوست و دشمن را با ادعای اینکه این خادم است و ان خائن و اطلاعاتی است نشان بدهد میتواند سخنرانی کند و پیام بدهد و توپ درکند و مزخرف بگوید و از خون تغذیه کند بسراغ او بروید.
14- من برای خود سوابق مبارزاتی نمیتراشم. نیازی به این سوابق ندارم . این سوابق مال شما و رهبر، ونیز دوستی من با مرضیه برخلاف دوستی شما ریاکارانه نبود که او را بنوازید و بعد مورد توهین قرار دهید مرضیه در دل من همیشه زنده است چنانکه در دل میلیونها مردم.مرضیه را من از نوجوانی دوست دارم و هنوز دوست دارم مثل کسی که نسیم را دوست دارد و لرزیدن باد در برگ و لطف ملاحت و حسن زنی زیبا را اینها را شما نمیتوانید بفهمید و فکر میکنید من برای برکشیدن خود نیاز به مرضیه داشتم یا دارم.
15- کدام عاقلان میدانند حقیقت چیست حقیقت را اشکار کنند لطفا.
16-راست میکوئید ملاک مبارزه ، حتما دوری و نزدیکی با دشمنان مردم است . دوری از رفسنجانی و خامنه ای گرفته تا شاه حسین و ملک صدام و ملک سلمان است اما چه کسی به آنها نامه نوشت وپول و نانشان را به سفره دارد من یا کس دیگر؟
17- اشتباه میکنید هدف ما نابودی مجاهدین نیست متاسفانه این کاررا رهبر عقیدتی و اطرافیانش انجام دادند و میدهند من آرزو میکنم انان که در این تشکیلاتند حتی در شرایط حاضر بخود آیند ممکن است باور نکنید ولی حقیقت جز این نیست. من آرزو میکنم این نسل رنجدیده و دائم قربانی شده راه نجاتی واقعی بیابد و باز هم در بازیهای شریرانه قربانی نشود امیدوارم این را بفهمید.باز هم تاکید میکنم امیدوارم این را بفهمید.
اسماعیل وفا یغمائی
7ژانویه 2016 میلادی