اما باران خواهد بارید
اسماعیل وفا یغمایی
جنایت رابا جسد میوشانند
جسد را با جنایت
و جنده بازان مجرب متفنن را غمی نیست
که در میان سایه های ارواح سلاخی شده
بستر افکنند و کام گیرند.
***
در کناربستر و بوی زهم گوشت و عرق
و سایه های در هم آمیخته
در کنار جسدهای برادر و معشوق و مادر من
{که کرمهای آبی کوچک بر آنها می لولند}
طومارهای مطنطن آلوده به گه و منی ناطقان
در خوابند
تا در نعوظ فردای تریبونها و میکرفونها،
در ستایش مرده و تابوت
و غریووهیاهای پا اندازن بیدار شوند وگشوده شوند
و کاتبان کور فتحنامه مطلای دیگری را بیارایند
اما بدینسان که ابر است
اما بدینسان که دل آسمان و خدا گرفته است
دل من ایمان دارد
که باران خواهد بارید
باران خواهد بارید
باران خواهد بارید،
تا غبار تمام آینه ها را بشوید
وسورمه و سرخاب ازسیمای تمام پیر پفتالان پلشت
و تمام قد تصویر سیمای خود را خواهید دید
بی هیچ نقاب و وسمه
در قاب تابوتها و جسدها
در قاب اینهمه بیشرمی و شقاوت
وبر سیمای خوداستفراغ حواهید کرد.
**
جنایت رابا جسد میوشانند
جسد را با جنایت.......
اسماعیل وفا یغمائی
۱۵ نوامبر ۲۰۱۳
منبع:پژواک ایران