"اقامت مستقل از همسر"، راهی برای پایان دادن به شرایط غیر قابل تحمل در ازدواج های اجباری
حنیف حیدرنژاد
در سالهای حاکمیت جمهوری اسلامی در ایران و در شرایط سرکوب آزادی های فردی و اجتماعی بویژه در مورد جوانان، ازدواج با فرد دیگری در خارج از ایران، که در بین ایرانیان به "ازدواج پستی" معروف شده است، پیوسته گسترده تر و به راهی برای فرار از جهنم رژیم اسلامی تبدیل گشته است. در بین زنانی که از این طریق به آلمان میایند دو گروه مشخص ترند. اول زنانی با تحصیلات دانشگاهی که اغلب از شهرهای بزرگ میایند، دسته دوم زنانی با تحصیلات متوسطه از شهرهای کوچک تر.
زمینه اینگونه ازدواج ها یا بر پایه شناخت و آشنائی فامیلی و خانوادگی است و یا بر اساس توصیه دوستان. متاسفانه در این گونه ازدواج ها آشنائی مستقیم زن و مرد با هم نقش کمتری بازی میکند. تجربه کاری نشان میدهد که بیش از یک سوم این ازدواج ها با مردان غیر ایرانی و دو سوم دیگر با مردان ایرانی میباشد. مردانی که از این طریق همسر خود را انتخاب میکنند، اغلب تجربه رابطه های متعددی را پشت سر خود داشته و به دلایل مشخص بدنبال زن ایرانی هستند. اگر چه در مواردی این مردان همسر خود را برای پیشرفت در زندگی مستقل کمک و حمایت میکنند، اما متاسفانه در صد قابل توجهی از این گونه ازدواج ها بدلیل رو شدن اختلافاتی که ریشه در عدم آشنائی زن و مرد با هم دارد و یا بدلیل خواسته ها و انتظارات متفاوت و دور از هم و بالاخره سختگیری و محدودیتهائی که مردان برای همسرانشان ایجاد میکنند، موفق پیش نمی رود. وقتی شدت اختلاف در اینگونه پیوندها بالا میگیرد، طرفین در اغلب موارد به صورت توافقی از هم جدا شده و طلاق میگیرند. اما در موارد کم تری نیز بدلیل مشکل تراشی ها از سوی مرد، جدائی با سختی های زیادی همراه شده و زنان بویژه بدلیل عدم آگاهی به حقوق خودشان، مشکل زبان و نشناختن قوانین و عدم آشنائی با سیستم مشاوره و خدمات اجتماعی به ادامه رابطه "تن داده" و با شعار " میسازم و میسوزم" ، تا زمانی به این وضعیت ادامه میدهند که دیگر تحمل آن برایشان غیر قابل ممکن میشود و در این زمان است که در صورت تصمیم به جدائی با مشکلات اقامتی نیز روبرو میشوند.
در سال 2005 ، 748 نفر و در سال 2006 ، 548 نفر از ایران با ویزای ازدواج به آلمان مهاجرت کرده اند. از مجموع این افراد 495 نفر زن با هدف ازدواج با مرد غیر آلمانی ویزا دریافت کرده اند. در همین مدت برای 613 نفر زن نیز ویزای ازدواج جهت ازدواج با مرد آلمانی ( یا مرد ایرانی دارنده تابعیت آلمانی) ویزا صادر شده است. (گزارش مهاجرت سال 2006 ، صفحه 271)
مبنای حقوقی و شرط داشتن اقامت در صورت ازدواج
افرادی که بدلیل ازدواج یا پیوستن به همسر و بر اساس مواد 28 و 29 یا 30 از قانون اقامت به آلمان مهاجرت میکنند در ابتدا اقامت مستقل دریافت نکرده، بلکه اقامت آنها در دو سال اول وابسته به همسرشان میباشد. آندسته از زنان مهاجر که اینگونه به آلمان مهاجرت کرده و در زندگی خصوصی و خانوادگی از سوی همسر خود مورد خشونت و بدرفتاری قرار گرفته یا قربانی ازدواج اجباری بوده اند، از ترس از دست دادن اقامتشان ناچار به تحمل این شرایط غیر انسانی میشوند. آنان میترسند در صورت اقدام برای جدا شدن از همسر، حق سرپرستی فرزندان خود را از دست بدهند و یا اقامشان را در آلمان از دست داده و از آنجا که بازگشت به کشور برایشان بسیار سخت و با محدودیتهای اجتماعی وخانوادگی شدید همراه خواهد بود، ناچارا خشونت و بدرفتاری از سوی همسر را تحمل کرده و تلاشی برای استفاده از کمک های تخصصی در حمایت از خود به عمل نمی آورند. بسیاری از این زنان اصولا حق وحقوق خود را نمی شناسند و یا نمی دانند که چگونه میتوانند برای پایان دادن به وضعیت خود اقدام کنند. بسیاری از آنان تحت تأثیر گفته های بی پایه و اساسی که از همسر خود یا دیگران شنیده اند اینطور فکر میکنند در صورت اعتراض به وضعیتی که در آن زندگی میکنند، همه چیز به ضررآنها خواهد شد. نتیجه اینچنین وضعیتی شروع یکسری مشکلات و یا بیماری های روحی- اجتماعی یا روحی- روانی خواهد بود که آنها و فرزندانشان را برای مدتها درگیر خود میسازد.
تجربه عملی در کار با این دسته از زنان مهاجر نشان میدهد که وقتی تاب تحمل آنان به پایان میرسد، یک باره تصمیم به جدائی از همسر و ترک خانه میگیرند و سپس خود را درمقابل وضعیت نامعلومی میبینند که نمی دانند چه باید کنند و از کجا باید شروع کنند. برای این زنان از دست دادن اقامت به معنی قرار گرفتن در مقابل یک وضعیت کاملا نا معلوم به لحاظ اقامتی بوده و به یک باره شرایط اقتصادی و امکانات درمانی آنها نیز تغییر میکند. در چنین شرایطی برخی از این زنان نوعی برگه اقامت موقت موسوم به (Fiktionsbeschreinigung) دریافت میکنند، اما برخی بدلیل دیر اقدام کردن، برگه اقامت تحملی ( دولدونگ- Duldung) دریافت کرده و زیر پوشش امکانات سوسیال ویژه پناهجویان قرار میگیرند، که بسیار محدود میباشد و بعضی هم از ترس اخراج و بی آنکه هیچگونه برگه اقامتی داشته باشند به زندگی مخفی ( سیاه) روی آورده و ناچارا به کارهای غیر قانونی تن می دهند.
یک نمونه آماری میتواند ابعاد و گستردگی این وضعیت را نشان دهد:
در فاصله زمانی سال 2005 تا 2008 ، 44 نفر در ارتباط با مشکلات وضعیت اقامتی خود بدلیل جدائی از همسر به بخش مددکاری اجتماعی مرکز مشاوره " یاری رسانی های پزشکی به پناهجویان" در شهر بوخوم مراجعه کرده یا تماس برقرار کرده اند. از این تعداد 33 نفر زن بوده اند. 10 نفر از این زنان بدلیل فشارهای روحی- اجتماعی ناشی از وضعیتی که در آن قرار داشته و با آن مواجه شده اند تحت مداوا و تراپی توسط روانشناس یا دکتر متخصص اعصاب قرار داشته اند. هفت تن از آنان از خشونت و بدرفتاری های جنسی از سوی همسرانشان گزارش داده اند. چهار تن از این زنان ناچارا و برای مدتی باید به خانه زنان پناه میبرده اند. سه تن از فکر خودکشی حرف زده اند و یک نفر نیز اقدام به خودکشی نموده بود که خوشبختانه به موقع نجات داده شده است.
فشارهای روحی- روانی این دسته زنان تنها به خود آنها محدود نبوده بلکه فرزندان، دیگر افراد خانواده و دوستان نزدیک آنها را نیز در برمیگیرد.
راه حل قانونی چیست؟
به آندسته که بدلیل ازدواج یا پیوستن به همسر به آلمان مهاجرت کرده و از این طریق اقامت دریافت کرده اند ابتدا برای دو سال اجازه اقامت داده میشود، به شرطی که زوجین در این مدت در زیر یک سقف با هم زندگی کرده باشند. هرگاه اداره خارجیان متوجه شود که چنین شرطی وجود ندارد، میتواند اقامت داده شده را باطل اعلام کرده و از آن شخص بخواهد که به کشور خود باز گردد. آنچیزی که بویژه بسیاری از این دسته زنان از آن بی اطلاع میباشند، این است که بر اساس ماده 31 قانون اقامت حتی زیر دو سال زندگی مشترک نیز میتوان اقامت مستقل از همسر دریافت نمود. این ماده قانون تاکید میکند در صورت "یک وضعیت حاد و سخت" که در آن تحمل شرایط زندگی مشترک امکان پذیر نباشد، میتوان زیر دوسال زندگی مشترک نیز درخواست اقامت مستقل از همسر نمود. منظور از "شرایط حاد و سخت"، اعمال خشونت، تجاوز، بدرفتاری جنسی، محدودیتهای اجتماعی، تهدید به مرگ و ... میباشد که البته باید قابل اثبات باشند.
آماری از شهرداری شهر بوخوم که به لحاظ جمعیتی یک شهر متوسط محسوب میشود، نشان میدهد که در این شهر و بر اساس ماده 31 قانون اقامت تنها در سال 2007 در 75 مورد اقامت مستقل از همسر صادر شده است. بر این اساس میتوان حدس زد که وضعیت در دیگر شهرها ی آلمان چگونه میتواند باشد.
بر اساس آماری از مرکز ثبت آمار خارجیان ( Ausländerzentralregister ) تا 31 دسامبر سال 2007 در مجموع 25.500 نفر بر اساس ماده 31 قانون اقامت، در آلمان اقامت مستقل از همسر داشته اند. در همین تاریخ تعداد افرادی که بدلیل ازدواج یا پیوستن به همسر، در آلمان اقامت (بر اساس ماده 28، 29، 30 ) داشته اند، 381.000 نفر ثبت شده است. به این ترتیب میتوان نتیجه گرفت که 6.6% از این افراد قبل از تکمیل شرط دو سال زندگی مشترک، از همسران خود جدا شده اند. با در نظر گرفتن تعداد کودکانی که در این رابطه ها وجود دارند، میتوان اهمیت و گستردگی اجتماعی این پدیده را بهتر درک نمود.
متاسفانه هنوز یک تحقیق مستقل و یا گزارش آماری متمرکز از وضعیت زنانی که بدلیل جدائی از همسر، اقامت خود را از دست داده و سپس موفق به گرفتن اقامت شده اند، منتشر نشده است و در نتیجه عمق مشکلات روحی- اجتماعی و آسیب هائی که این وضعیت برای این افراد و کودکان آنها با خود به همراه آورده، ناشناحته باقی مانده است.
یکی از خانه های زنان در شهر اسن در گزارشی در این مورد اشاره میکند: "اغلب این زنان خشونت را تحمل میکنند، زیرا از اخراج خود در صورت جدا شدن از همسر وحشت دارند. این ترس اغلب از سوی آن مردی که خشونت میکند آگاهانه مورد سوء استفاده قرار گرفته که آنرا با جملاتی دیگری نظیر اینکه " بچه ها را از تو خواهند گرفت و ..." تکمیل میکند. این زنان تنها زمانی رابطه خود را ترک میکنند که شدت خشونت اعمال شده در خانه دیگر برایشان غیر قابل تحمل شده یا یک نفر از بیرون ( پزشک، مربی تربیتی در کودکستان، معلم، همسایه یا دوستان نزدیک) به جریان پی پرده و راه های قانونی برای برخورداری از حمایت قانونی توسط وکیل و مراکز مشاوره را نشان میدهند. "
یک خانه زنان دیگر در شهر کلن گزارش میدهد: "زمانی که این زنان به خانه زنان میایند، اغلب از قبل نمی دانسته اند که اصولا خانه زنانی هم برای حمایت از آنان وجود دارد یا از امکان گرفتن اقامت مستقل از همسر خبر نداشتند. آنان میگویند اگر زودتر میدانستد، زودتر برای جدائی و خروج از وضعیتی که به ناچار در آن مانده بودند اقدام میکردند."
چه باید کرد؟
آگاهی زنان نسبت به قانون و اطلاع آنان از حمایتهای اجتماعی و اقدام به موقع آنان میتواند دستیابی به یک راه حل مناسب قانونی را سرعت بخشیده و دوره سختی و مشکلات را کوتاه تر کند.
***
ایرانیان در این جدول در ردیف پانزدهم قرار دارند.
در سال 2005 ، 748 نفر و در سال 2006 ، 548 نفر از ایران با ویزای ازدواج به آلمان مهاجرت کرده اند. از مجموع این افراد 495 نفر زن با هدف ازدواج با مرد غیر آلمانی ویزا دریافت کرده اند. در همین مدت برای 613 نفر زن نیز ویزای ازدواج جهت ازدواج با مرد آلمانی ( یا مرد ایرانی دارنده تابعیت آلمانی) ویزا صادر شده است.
05.01.2009- سایت انتگراسیون- حنیف حیدرنژاد، مددکار اجتماعی و مشاور در امور پناهنگی و مهاجرین
منبع:پژواک ایران