• حماس یک نیروی ایدئولوژیک است، آنهم از نوع اسلامی. آنچه در این طرح از حماس خواسته شده تسلیم کامل معنی دارد. اگر حماس آن را بپذیرد باید به این سوال جواب دهد که پس چرا ۷ اکتبر آن جنایت تروریستی را آفرید. پذیرش این طرح یک شکست کامل سیاسی- ایدئولوژیک برای حماس خواهد بود و اعتبارش بطور کامل از بین رفته و مورد لعن صدها هزار ساکنین غزه قرار خواهد گرفت که چرا اصلا چنین مرگ و ویرانی را برای آنها رقم زد.
• ترامپ در سخنرانیاش ابراز امیدواری کرد که شاید در آینده، جمهوری اسلامی- که آن را «ایران» مینامید- نیز به این طرح بپیوندد. این تصور ناشی از نشناختن ذات ضد اسرائیلی- ضد آمریکائی جمهوری اسلامی است. طرحی که جمهوری اسلامی در آن حتی نام برده نشده و از آن خواسته نشده که از معادلات فلسطین و غزه خود را بیرون بکشد، بلکه بر عکس ابراز امیدواری میشود که «شاید» به آن طرح هم بپیوندد، به دور از واقعبینی است. حتی اگر حماس هم تسلیم شود، تا زمانی که جمهوری اسلامی در ایران مستقر باشد باز هم به روشهای خود برای مقابله با این طرح اقدام خواهد کرد.
تله مرگ
برخی مواد طرح ۲۱ مادهای ارائه شده از سوی ترامپ طوری تنظیم شدهاند که قبول آن از سوی حماس را تقریبا غیرممکن کرده و حتی ممکن است جدا از غزه، بقیه فلسطینیان نیز با آن موافقت نکنند. فلسطینیان اصلا در تنظیم طرح دخالت داده نشدهاند و راه حل دو کشوری نیز در این طرح مطرح نشده یا به صورت بسیار کمرنگ فقط به آن اشاره شده است. از این منظر، شاید این طرح تلهای باشد که با تبلیغات و بوق کرنا «طرح صلح» عنوان میشود، اما در عمل میتواند تله مرگ و پایان کار حماس و بقیه نیروهای افراطگرای اسلامی در منطقه باشد. از آنجا که رهبران چندین کشور بانفوذ عربی- اسلامی طرح را پذیرفتهاند، در صورتی که حماس با آن مخالفت کند، عملا «کیش و مات» شده و کشورهائی که در تنظیم طرح با ترامپ همکاری داشتهاند، ناچار به همکاری با ترامپ و نتانیاهو خواهند شد. در چنین حالتی نتانیاهو از انزوای سیاسی که در منطقه و تا حدی در جهان با آن روبروست بیرون آمده و میتواند کماکان برنامههای خودش را دنبال کند.