پاسخ گروه تروریستی حماس به طرح صلح ترامپ بر اساس همان مدل شناخته شده جمهوری اسلامی چیزی جز تلاش برای وقت خریدن و ایجاد دودستگی در بین حامیان این طرح نیست.
موافقت حماس با بخشی از طرح ترامپ که درواقع به آن تحمیل شده، به این دلیل است که می خواهد از منزوی شدن بیشتر خودش جلوگیری کرده و فریبکارانه نشان دهد که خواستار ادامه جنگ نیست. این نیروی تروریستی اسلامگرا در بیانیه خود مینویسد: «جنبش مقاومت اسلامی حماس تلاشهای عربی، اسلامی و بینالمللی، و نیز تلاشهای رئیس جمهور آمریکا را که با هدف توقف جنگ علیه نوار غزه، تبادل اسرا، ورود فوری کمکها، مخالفت با اشغال نوار غزه و کوچاندن مردم فلسطین ارائه شده بود، ارج مینهد… در این چارچوب و برای تحقق توقف جنگ و خروج کامل اشغالگران از نوار غزه، جنبش حماس اعلام میکند که با آزادی تمامی اسرای اشغالگر، چه زنده و چه به صورت اجساد، مطابق فرمول تبادل ارائه شده در طرح رئیس جمهور آمریکا و با تأمین شرایط میدانی لازم برای انجام تبادل، موافقت میکند. در همین راستا، جنبش آماده است فوراً از طریق میانجیها وارد مذاکرات برای بررسی جزئیات این موضوع شود همچنین جنبش حماس موافقت خود را با تحویل مدیریت نوار غزه به یک هیئت فلسطینی متشکل از افراد مستقل (تکنوکرات) بر اساس اجماع ملی فلسطین و با اتکا به حمایتهای عربی و اسلامی اعلام میکند.»
بعد از این «آری»، حماس بلافاصله با چند اما و اگر بر سر راه پایان جنگ، چنین مانعتراشی میکند: «در خصوص دیگر مسائل مطرحشده در طرح رئیس جمهور ترامپ که به آینده نوار غزه و حقوق اصیل مردم فلسطین مربوط میشود، این موارد منوط به یک موضع ملی جامع و مبتنی بر قوانین و قطعنامههای بینالمللی مرتبط است و از طریق چارچوب ملی فلسطینی یکپارچه مورد بحث و بررسی قرار خواهد گرفت که حماس نیز در آن حضور داشته و با تمام مسئولیت خود مشارکت خواهد کرد.»
با این موضع، حماس عملا با خلع سلاح و دیگر مواد طرح ترامپ مخالفت کرده و تحقق آنها را «از طریق چارچوب ملی فلسطینی یکپارچه… که حماس نیز در آن حضور داشته باشد»، مشروط می کند.
گروه تروریستی حماس با اینکه میداند با شرایطی که مطرح کرده موافقت نمی شود، اما با این موضع میخواهد در بین کشورهائی که از طرح ترامپ حمایت میکنند اختلاف بیندازد. این یکی از همان روشهای شناختهشده جمهوری اسلامی است که همیشه در بازی با کشورهای غربی با پذیرش مشروطِ بخشی از خواستههای آنها، وقت خریده و با جلب حمایت بخشی از آنها، در یکپارچگی نیروهای مخالف خود اختلال ایجاد میکرد.
حماس همچنین میخواهد به افکار عمومی و به ویژه مردم فلسطین نشان دهد که خواهان ادامه جنگ نیست. ولی هدف نهائیاش این است که از خلع سلاح خود جلوگیری کرده و به عنوان یکی از بازیگران در آینده فلسطین نقش داشته باشد تا بتواند از یکسو دوباره سر فرصت «اساسنامه» خود را علیه اسرائیل و یهودیان به اجرا بگذارد و از سوی دیگر، اگر در آینده وضعیت زندگی و رفاه مردم غزه بهبود یافت و اگر در آیندهی میانمدت، شانس به رسمیت شناخته شدن کشور و دولت فلسطینی به پیشرفتهائی دست یافت، آن را به حساب «مقامت» خودش گذاشته و حتا آن را دستاورد جنایات هفت اکتبر ۲۰۲۳ با همه خسارتهائی که برای مردم فلسطین به ویژه در غزه داشت، اما نهایتا به وضعیت بهتری ختم شد، قلمداد کند.
جامعه جهانی چهل سال زمان نیاز داشت که بفهمد مماشات با جمهوری اسلامی بیفایده است. اگر آنها از این تجربه آموخته باشند، نباید به دامِ بازی جدید با حماس گرفتار شده و نباید ذرّهای جا برای ابراز وجود و شرط و شروط این نیروی تروریست اسلامگرا باقی گذاشته باشد، بلکه باید با قاطعیت کامل هر اما و اگری را رد و خواهان پذیرش کامل طرح ترامپ از سوی این نیروی تروریستی و خلع سلاح و حذف آن در سرنوشت فلسطین شوند.