به باور این قلم؛از برجستهترین نتیجه ی این امر همانا ورود یک شوک بزرگ به اقتصاد آسیب دیده ی ایران است که میتواند منتج به نتیجهای چون تسریع در فروپاشی جمهوری اسلامی گردد.
بر این مبادی، فوری ترین اثر خروج آمریکا از برجام یک شوک اقتصادی و مالی برای ایران خواهد بود و این امر را تلاطم و نوسانات اخیر و جاری بازار ارز در کشور به روشنی نشان می دهد. به نحوی که هماکنون دلار به قیمت بیش از هفت هزارتومان نیز معامله می شود. البته اگر بتوان دلار [واقعی] را در بازار ایران یافت.
آشکار است که این شوک اقتصادی نوعی فشار و اهرم سنگین به دولت نیز بشمار میآید و اصولگرایان میتوانند به دولت [آقا] ی روحانی انتقاد نمایند که چرا اساساً در ماجرای برجام به آمریکایی ها اعتماد کرد؟، گرچه مردم نیز باید بدانند و هوشیار باشند که مسئولیت برجام بیش از همه بر عهدهِ خود رهبرموقت نظام است. زیرا براساس «نص صریح» قانون اساسی رهبر جمهوری اسلامی تعیین کننده سیاستهای کلان نظام اسلامی است و تحت نظارت شخص او این سیاستها اجرا می گردد.»
دونالدترامپ رئیس جمهور امریکا به سه قدرت اروپایی (بریتانیا، فرانسه و آلمان) تا ۱۲ مه/ ۲۲ اردیبهشت فرصت داده بود که برای تحدید نفوذ منطقهای ایران، نظارت بر برنامه موشکی سپاه و تجدید نظر در بند غروب برجام (غنیسازی اورانیوم از ۲۰۲۵ به بعد) مکملهایی برای برجام در نظر بگیرند.
حال آنکه رئیس جمهور آمریکا (سهشنبه ۱۸ اردیبهشت 1397 برابر با 8،5،2018) یعنی پیش از موعد مقرر، نظرخود را درباره برجام را اعلام کرد: ایالات متحده آمریکا از توافق هستهای با ایران خارج و تحریمهای نفتی علیه ایران را مجدداً اعمال میکند.
و این موارد در حالی است که توافقنامه هسته ای یک «توافقنامه سیاسیِ محکم » است
بر این اساس اجرای برجام ابتناء دارد بر اصل «حُسن نیتِ متقابل» و نه الزام قانونی!
توافقنامه بطور مشخص مربوط به تحریم فعالیتهای هسته ای نیست و چنانچه طرفین مقابل ایران هرکدام برجام را نقض نمایند ( همچنانکه آمریکا از آن خارج گردید)، ایران نیز میتواند از این توافق خارج شود.
در حقیقت گزارشهای رسانه های آمریکا حاکی از آن است که دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا حاضر نبود تا استمرار پایبندی ایران به توافق هسته ای موسوم به برجام را تایید کند. همچنین آمریکا با خروج از توافق هسته ای نشان داد که به این کشور به چشم شریکی غیرقابل اعتماد نگریسته است و این امر به شورای امنیت سازمان ملل متحد ضربه وارد خواهد کرد زیرا قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل متحد، توافق نامه هسته ای ایران را تایید کرده است. در آینده نیز کشورهای دیگر حاضر نمی شوند با ایالات متحده توافق امضاء کنند زیرا آنها می بینند که دولتهای بعدی آمریکا به دست کشیدن از توافقهایی مبادرت می کنند که دولت پیشین آمریکا به آن دست یافته است. درعین حال، این مسئله، نادیده انگاشتن قوانین بین المللی خواهد بود زیرا براساس حقوق بین الملل، کشورها موظفند به تعهدات بین المللی حقوقی خود پایبند باشند و به علت تغییر دولت در کشوری، نباید این امر تغییر کند.
و این در حالی است کهاتحادیه اروپا و به ویژه کشورهای انگلیس، فرانسه و آلمان اعلام کردهاند که همچنان پایبند تعهدات خود در قبال توافق هسته ای ایران خواهند ماند. اگر کنگره تحریمهای تازه ای علیه ایران اعمال کند که به مسئله هسته ای مرتبط نباشد اما بر تجارت اروپا در حوزه فرامرزی و بین المللی تاثیر بگذارد، اتحادیه اروپا نیز دچار مشکل خواهد شد و باید تصمیم بگیرد که آیا به توافق هسته ای پایبند باشد و از صنایع خودش دفاع کند که هدف تحریمهای جدید آمریکا قرار می گیرند
البته تحریمهایی که آمریکا وضع خواهد کرد خاص این کشور خواهد بود و سبب مجازات بانکهای اروپایی نخواهد شد. اما به هرحال، فضا متفاوت خواهد شد و شرکتهای اروپایی، سرمای ناشی از این روند تازه را حس خواهند کرد وهمانند گذشته، جریمه های سنگینی علیه آنها اعمال خواهد شد. توافق نامه هسته ای ایران بزرگترین دستاورد اتحادیه اروپا در عرصه سیاست خارجی است و به همین جهت، اتحادیه اروپا به شدت خواهان استمرار اجرای این توافق است .با توجه به خروج آمریکا از این.توافق هسته ای ایران، بازرسی های آژانس بین المللی انرژی اتمی در ایران همچنان ادامه دارد و ایران همچنان به معاهده منع گسترش تسلیحات هسته ای پایبند است.
به گزارش رویترز، با خروج آمریکا از برجام، تحریمهای سختتری نسبت به جمهوری اسلامی اعمال شود. این امر خطر درگیری نظامی در خاورمیانه را افزایش میدهد. یکی از دلایل اصرار سه قدرت اروپایی بر حفظ توافق هستهای، وحشت آنان از یک جنگ تازه در خاورمیانه است.
در این خصوص علی خامنهای گفت: «حالا مسئله حضور ما در منطقه و مسئله موشکها را مطرح میکنند، اگر اینها را قبول کنیم مسئله تمام نخواهد شد، مسئله دیگری را شروع میکنند. (…) برخی [از داخلیها] میگفتند چه اصراری دارید که میایستید…
در حالیکه کشورهای اروپایی اعلام کردهاند که همچنان در برجام خواهند ماند و میخواهند پس از خروج آمریکا از آن، برای چگونگی پیشبرد توافق هستهای با ایران وارد گفتوگو شوند، علی خامنهای میگوید: «گفته میشود با سه کشور اروپایی ادامه میدهیم. من به این سه کشور هم اعتماد ندارم؛ به اینها هم اعتماد نکنید. اگر میخواهید قرارداد بگذارید، تضمین عملی بگیریم در غیر این صورت اینها همان کار آمریکا را خواهند کرد. اگر نتوانستید تضمین قطعی بگیرید، دیگر نمیشود برجام را ادامه داد.».
به دیگر سخن به استناد قوانین داخلی کشورامریکا کنگره رئیس جمهور را موظف نموده است که در زمان تعینی پایبندی رژیم اسلامی نسبت به توافقنامه هسته ای را تائید نماید!
اگر چنانچه حقوق بین الملل به کشورها اجازه میداد تا از طریق مصوبات داخلی خود مفاد قراردادهای بینالمللی چند جانبه را تغییر دهند، دیگر پدیدهای به نام «نظام بین المللی» معنا نمی یافت.
حال آنکه پرزیدنت ترامپ نه تنها مایل نبوده است به یک توافقنامه چندجانبه ی بینالمللی به صورت یکجانبه «چند تبصره» بیافزاید؛ بل، میخواسته یک قطعنامه ی شورای امنیت (قطعنامه 2231) را هم به همراه مصوبات داخلی خود مورد تغییر قرار دهد که اساساً عرف و حقوق بین الملل چنین امری را نمی پذیرد.
یکی از برجستهترین جنبههای اظهارات ترامپ، در خصوص جامعه جهانی است؛ هنگامی که رئیس جمهور یک کشور درباره سرنوشت یک توافق چندجانبه ی بینالمللی و یک قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل سخن می گوید؛ درواقع او جامعه جهانی را مخاطب اصلی خود قرار میدهد و مواردی را بیان میکند که به گونهای «دغدغه ی عمومی» تلقی می گردد.
بدین اعتبار میتوان بیان داشت که آمریکایی ها از توسعه تکنولوژی موشک های بالستیک ایران نگران اند، زیرا که به باور آنها این موشک ها تهدیدی برای متحدان منطقه ای آمریکا همچون اسرائیل و عربستان سعودی بشمار می رود. به همین جهت است که آمریکایی ها به رغم اذعان به پایبندی ایران به متن «برجام»[ که پیش از این در دو نوبت توسط ترامپ تائید شده است.] از «نقض روح» این توافق توسط ایران سخن می گویند.
از دیگر دلائل خروج آمریکا از برجام همانا نگرانی از« زمان انقضایِ برجام» بوده است زیرا که ایران به موجب بندهای این توافق پس از(10 تا15) سال، حق توسعه اورانیوم غنی شده را دارد. بر این پایه؛ به باور دولت آمریکا «برجام» تنها دسترسی ایران به تکنولوژی ساختِ سلاح هسته ای را به تعویق میاندازد و در نهایت رئیس جمهور کنونی آمریکا در پی از بین بردن میراث باراک اوباما و روسای جمهور پیشین این کشور در خصوص عملکرد (40) ساله ایران بوده و از آنجا که «برجام» مهمترین دستآورد سیاست خارجی دولت اوباما محسوب می گردد، این امر به یکی از مقاصد دونالدترامپ بدل گشته بود.
و این موارد در حالی است که توافقنامه هسته ای یک «توافقنامه سیاسیِ محکم » است
بر این اساس اجرای برجام ابتناء دارد بر اصل «حُسن نیتِ متقابل» و نه الزام قانونی!
توافقنامه بطور مشخص مربوط به تحریم فعالیتهای هسته ای نیست و چنانچه طرفین مقابل ایران هرکدام برجام را نقض نمایند ( همچنانکه آمریکا از آن خارج گردید)، ایران نیز میتواند از این توافق خارج شود.
در حقیقت سیاست کلی آمریکا بطور کلی مقابله با ایران بوده. که مربوط میشود به دلائل و جهات دیگر و نحوه عملکرد ایران در منطقه و اعلام عدم پایبندی رژیم اسلامی به توافقنامه و یا «نقض روح برجام»یک بهانه و یک پایه است که بدین وسیله دیگر مسائل بین دو کشور به منظور اعمال تحریم های تازه مطرح می گردد. درواقع دولت آمریکا به مواردی اشاره می نماید که اساساً هیچ ارتباطی با برجام ندارد، بلکه مسائلی است واقعی اما منفک از توافقنامه یاد شده مانند دخالت در سوریه، یمن، حمایت از تروریسم و ایضاً «نقض حقوق بشر در داخل ایران».
نتایج فوری خروج آمریکا از توافقنامه ی هسته ای موسوم به «برجام» برای ایران
«به باور این قلم،از برجستهترین نتیجه ی این امر همانا ورود یک شوک بزرگ به اقتصاد آسیب دیده ی ایران است که میتواند منتج به نتیجهای چون تسریع درفروپاشی جمهوری اسلامی گردد.
بر این مبادی، فوری ترین اثر خروج آمریکا از برجام یک شوک اقتصادی و مالی برای ایران خواهد بود و این امر را تلاطم و نوسانات اخیر و جاری بازار ارز در کشور به روشنی نشان می دهد. به نحوی که هماکنون دلار به قیمت بیش از هفت هزارتومان نیز معامله می شود. البته اگر بتوان دلار [واقعی] را در بازار ایران یافت!
آشکار است که این شوک اقتصادی نوعی فشار و اهرم سنگین به دولت نیز بشمار میآید و اصولگرایان میتوانند به دولت [آقا] ی روحانی انتقاد نمایند که چرا اساساً در ماجرای برجام به آمریکایی ها اعتماد کرد؟، گرچه مردم نیز باید بدانند و هوشیار باشند که مسئولیت برجام بیش از همه بر عهدهِ خود رهبرموقت نظام است. زیرا براساس «نص صریح» قانون اساسی رهبر جمهوری اسلامی تعیین کننده سیاستهای کلان نظام اسلامی است و تحت نظارت شخص او این سیاستها اجرا می گردد.
به دیگر سخن، برجام زمانی اجراء گردید که [آقا] ی خامنه ای اعلام کرد که «نرمش قهرمانانه » انجام می دهد.»
از دیگر سو، گزینه ای که دولت آمریکا برگزید[ خروج از برجام] یعنی عدم تأیید برجام به نحوی که موافق با خواست جمهوری اسلامی و اتحادیه اروپا بوده است.
- از آنجا که آمریکا از توافق هسته ای با ایران خارج گردید، خطر میلیاردها دلار ضرروزیان ، شرکت های گوناگون بینالمللی از شرکت های هواپیمایی گرفته تا شرکت های فعال در میدان های نفتی را تهدید می نماید.
در حقیقت بدون درنظر داشتن اینکه این شرکت ها در چه مکانی مدیریت می شوند؛ عملاً تمام شرکت های چند ملیتی که در آمریکا تجارت یا بانکداری می کنند، بازگشت به شرایط پیش از توافق هسته ای میتواند توافق های تجاری شکل گرفته ی پس از برجام را از میان ببرد.
- این نگرانی نسبت به شرکت های هوایی چون بوئینگ وجود دارد و خروج کامل آمریکا از این توافقنامه، آسیب هایی را در پی خواهد داشت. در این باره وزیر خزانه داری آمریکا گفت:« مجوزهای صادر شده برای شرکت های بوئینگ و ایرباس به منظور فروش هواپیما وقطعات هواپیما به ایران در نتیجه بازگشت تحریم ها لغو خواهد شد. بر اساس توافق اولیه، معافیت هایی برای هواپیماهای مسافری،قطعات هواپیما و خدمات مرتبط وجود داشته و مجوزهای موجود لغو خواهد گردید.»
وی افزود:« انتظار ندارد پس از آنکه تشدید تحریم ها به تولید نفت ایران آسیب زد، قیمت نفت رشد قابل توجه ای داشته باشد. زیرا برخی کشورها مایلند برای جبران به وجود آمده تولید نفت خود را افزایش دهند. بنابراین قیمت نفت بالاتراز نرخ کنونی نخواهند رفت.» افزون بر این عربستان بلادرنگ پس از خروج آمریکا از برجام از آمادگی این کشور به منظور پر کردن جای خالی نفت ایران در بازار خبر داده است.
- در این خصوص یکی از سیاستمداران ارشد روابط خارجی شورای اروپا اظهار داشته است:« که فرانسه، انگلیس و آلمان خواستار حفظ توافقنامه برجام هستند و در صورت اِعمال تحریم های دوباره توسط امریکا، در پی معافیت هایی به منظور مصون نگه داشتن شرکت های خودشان خواهند بود. که این امر بایستی شامل مجموعهای از معافیت ها برای شرکت های اروپاییِ دخیل در حوزه های استراتژیک تجاری و سرمایهگذاری با ایران باشد.
- افزون براین توافقنامه ی سیاسی [ برجام]، قطعاً روی مسائل کلیِ سیاسی، اقتصادی ایران تأثیر بسیار جدی خواهد داشت!
فارغ از اینکه آمریکا (¼) اقتصاد جهانی است. اما این کشور اثرات غیرمستقیمی بر موضوعات اقتصاد جهانی همچون تجارت دارد.
- دارا بودن پیچیدهترین نظام مالی جهان؛ آمریکا را قادر نموده است تا اثرات غیرمستقیم و شاید نامتناسب خود را بر نظام مالی جهانی غالب کند. همانگونه که در وضع تحریم های مالی این موضوع آشکار است. ناتوانی بانک ها به منظور داشتن فعالیتهای بینالمللی برای تأمین مالی در ایران، شامل مراوده با بانک های معتبر اروپایی که تحت تاثیر تحریم های ثانویه امریکاست؛ زیانی بزرگ برای ایران محسوب می گردد.
و از آنجا که ایران از منابع داخلی کافی برای تأمین مالی ندارد، قدرمتیقن نیازمند تأمین مالی گسترده از خارج از کشور است.
- دلار آمریکا ارز غالب جهانی است. به این معنا که دادوستد بسیاری از کالاها وسیله ی این ارز انجام میگیرد که نیاز است در درون آمریکا تسویه شوند. در حقیقت حدود (90%) از تجارت جهانی، یک سوی معامله دلار آمریکا است. بدین سان ناتوانی در دسترسی به نظام تسویه و پایاپای آمریکا خسارت بزرگی برای هر کشوری است.
- بخش اصلی سرمایهگذاری های نهادی از سوی آمریکا است. شرکت های چند ملیتی آمریکا پیچیدهترین و حرفهای ترین در جهان اند. این شرکت ها منابع اصلی سرمایهگذاری در اقتصادهای نوظهور بشمار می روند.
افزون بر این سرمایه گذاران آمریکایی اصلیترین سرمایه گذاران بینالمللی در اقتصادهای نوظهور هستند. شکست در داشتن رابطه با این نقش آفرینان برجسته جهانی خُسرانی دیگر خواهد بود.
بنابر آنچه پیش گفته؛ به رغم منابع عظیم نفتی و گازی ایران سرعت زیاد ورود تولید کنندگان هواپیما در غرب به ایران با شروع کُند شرکت های انرژی غربی مقایسه می شود.
برای نمونه غول نفتی فرانسه یعنی «شرکت توتال» که در تابستان (96) توافقی (20) ساله به ارزش (5 میلیارد دلار) با ایران را امضاء نمود ویا یک شرکت نفتی چینی برای توسعه میدان نفتی پارس جنوبی با ایران به توافق رسید.
در این خصوص مدیر شرکت توتال « پاتریک پویان» به فایننشال تایمز ابراز داشت:« اگر چارچوب قوانینِ بازی تغییر نماید، قطعاً ناگزیریم تا ارزیابی دوباره های انجام دهیم.»
همچنین شرکت خودروسازی فرانسوی پژو سیتروئن در سال (2016) به توافق تولید سالانه (200هزار) خودرو سواری در ایران رسید. پژو که پیش از تحریم ها یک بازیگر مهم و نقش آفرین در امر بازار خودرو در ایران بود، از اظهار نظر در خصوص خروج آمریکا از توافقنامه موسوم به برجام و تبعات آن خودداری نمود.
فراتر از این احترام به تمامیت ارضی کشورها، عدم دخالت در روابط یکدیگر، مسیر ترددِ امن در «خلیج همیشه فارس» و نه «خلیج عربی» و پاک سازی تروریسم و تندروهای تکفیری از دیگر موضوعات مورد اشاره رئیس جمهور آمریکا در اظهارات مربوط به خروج از برجام بوده است.
اگرچه بدون تردید با توجه به جنگ سردی که در حال حاضر در منطقه جریان دارد، با وضعیت کنونی تنشها در منطقه به سرعت شدت خواهد یافت. در این حالت جنگی در خاورمیانه به وقوع خواهد پیوست که نظیرش تاکنون مشاهده نشده است.
و ایضاً تنشهایی که پیش از برجام وجود داشتند دوباره ظهور خواهند کرد و بحرانی تازه را به منصه ظهور خواهند رساند.
نیره انصاری، حقوق دان، نویسنده، پژوهشگر و کوشنده حقوق بشر
9،5،2018 میلادی
برابر با19،2،1397 خورشیدی
منبع:پژواک ایران