شهرنشينی، دانشگاه و طبقه متوسط: تهديدات امنيتی عليه ولايت فقيه
مجید محمدی
جنبشهای دمکراسی خواهانه در ايران امروز بر سه واقعيت اجتماعی تکيه دارند: جمعيت حدود هفتاد درصدی شهرها، جمعيت سه و نيم ميليونی دانشجويان دانشگاهها که عمدتا در شهرهای بزرگ مستقر هستند، و اقشاری که می توانند معيشت خود را رفع و رجوع کنند و قدرت به چالش کشيدن حکومت را دارند. مطالبات سياسی و اجتماعی مثل جريان آزاد اطلاعات، گردش نخبگان، حکومت پاسخگو، گسترش جامعه مدنی، استقلال قوه قضاييه و حاکميت قانون عمدتا از جانب همين اقشار عرضه شده و بر آنها اصرار می شود. حکومت پس از اعتراضات سال ۱۳۸۸ به اين واقعيات به خوبی واقف است.
طرحهای اخير دولت احمدی نژاد برای بقای حکومت اين سه واقعيت را نشانه گرفتهاند، با دعوت مردم تهران برای بازگشت به روستاها، برنامه انتقال دانشگاهها به خارج از شهرها و اسلامی کردن علوم انسانی، و هدفمند کردن يارانهها. اين طرحها تا چه حد طرحهای سياسیامنيتیاند و تا چه حد طرحهای اجتماعی يا اقتصادی؟
کاهش جمعيت تهران
تهران همواره قلب تپنده حرکتهای سياسی در کشور بوده است. جنبشهای سياسی و فرهنگی معمولا از تهران آغاز شده و به ديگر نقاط کشور بسط می يابند. بنابر اين برای کنترل اين حرکتها و جنبشها بايد فکری به حال اين شهر کرد. ابتدايیترين و البته مشکلترين طرحی که به ذهن حاکمان جمهوری اسلامی رسيده کوچک سازی تهران است: «حداقل حدود ٥ ميليون نفر بايد از تهران بروند که اگر اتفاقی افتاد بتوان آن را جمع کرد. ... در مورد رفتن مردم از تهران نيز بايد يک برنامه ويژه تدوين کنيد و من اين را میخواهم و دولت نيز از اينگونه برنامهريزی ها پشتيبانی می کند و هرچقدر ما در اين زمينه به سمت جلو برويم و تعداد بيشتری از تهران بروند، برندهتر هستيم.» (احمدی نژاد، تابناک، ۲۲ فروردين ۱۳۸۹) اين اتفاق هم می تواند يک زلزله طبيعی و هم يک زلزله سياسی مثل حوادث پس از انتخابات دهم رياست جمهوری باشد.
طرح جديد دولت مبنی بر دادن يک ميليون تومان به متولدان سال ۱۳۸۹ روستاييان را هدف قرار داده است چون درجوامع شهری هزينههای بزرگ کردن يک فرزند دهها برابر اين مبلغ است. سياست دولت افزايش تعداد اقشار روستايی و فقير برای سربازگيری آينده از ميان اين طبقات است. خامنهای و احمدی نژاد از جوامع بزرگ شهری قطع اميد کردهاند و در پی افزايش جمعيت مناطق روستايی اند چون اين اقشار را مطيع تر و قابل کنترل تر تصور می کنند.
خروج دانشگاهها از تهران
طرح خارج کردن دانشگاهها از تهران نيز متوجه به اعمال کنترل سياسی بيشتر بر اين شهر است. مصباح يزدی، بزرگترين نظريه پرداز حکومت ولايت فقيه، بارها از عدم باور اکثريت دانشگاهيان به حکومت دينی ابراز نگرانی کرده است. دانشگاهها کانون مخالفت با دولتاند و اين مخالفت می تواند به کل شهر نيز بسط داده شود. اما به زعم حاکمان، دانشگاه در مناطق غير شهری نمی تواند موجب جرقه حرکتهای اعتراضی در شهرهای بزرگ شود. امروز تمام سخنانی را که اسلام گرايان در مورد هدف انتقال دانشگاه صنعتی شريف در سال ۱۳۵۷ از تهران از سوی مقامات رژيم پهلوی می زدند خود به زبان ی آورند.
سياستهايی مثل «تقويت بومی گزينی در دانشگاهها، کاهش پذيرش دانشجويان کارشناسی در دانشگاههای بزرگ کشور که شامل دانشگاههای تهران هم می شود، اعمال سياستهای تشويقی برای استادان مناطق محروم کشور، افزايش حقوق دريافتی اعضای هيات علمی شاغل در دانشگاههای دور از مرکز نسبت به استادان دانشگاههای برخوردار» که از سوی وزير علوم دولت احمدی نژاد برای کاهش جمعيت شهر تهران اعلام شدهاند (تهران امروز، ۲۲ فروردين ۱۳۸۹) در واقع برای کاهش جمعيت دانشجويی در شهرهای بزرگ است. کاهش جمعيت شهر تهران و مشکلات شهری پوششی برای کاهش چگالی نيروهای مخالف حکومت در مناطق شهری بالاخص تهران است.
اسلامی کردن علوم انسانی
بلافاصله پس از اعتراضات ميليونی منتقدان حکومت به نتايج انتخابات رياست جمهوری و تداوم اين اعتراضات در دانشگاهها، رهبر جمهوری اسلامی از تعداد زياد دانشجويان علوم انسانی و غير اسلامی بودن مواد درسی در اين حوزه شکايت و ابراز نگرانی کرد. جنبش دانشجويی که يکی از فعالترين جنبشهای اعتراضی به حکومت ولايت فقيه در ايران است و اصل نظام را هدف قرار می دهد از جمله نگرانیهای جدی حکومت پليسی خامنهای است. اسلامی کردن علوم انسانی به معنای اخراج اساتيد دگر انديش، تزريق سپاهيان و روحانيون وفادار به هيئتهای علمی، اخراج و تعليق دانشجويان فعال، کاهش ميزان دانشجويان علوم انسانی و تبديل فضای دانشگاه به قبرستان بوده و خواهد بود.
هدفمند کردن يارانهها
تداوم اختلاف ميان دولت انتصابی احمدی نزاد و مجلس انتصابی هفتم بر سر هدفمندی يارانهها و عدم اجرای طرح مصوب مجلس توسط دولت بيش از آن که ريشه در مسائل اقتصادی داشته باشد سياسی و امنيتی است. مجلسیها از نرخ بالای تورم و شورشهای شهری مثل شورشهای دهه هفتاد و نيز رخدادهايی مثل تحولات اخير قرقيزستان پس از قطع يارانهها و افزايش شديد قيمتها نگرانند (نگاه کنيد به تيترهای اصلی سايت الف در روزهای اوج درگيری در قرقيزستان) و دولتیها از کم بودن ميزان يارانههای نقدی که با هدف جلب حامی در ميان اقشار فقير تعبيه شدهاند و عدم کفايت ميزان مصوب مجلس (۲۰ هزار ميليارد تومان) برای رسيدن به آن هدف. اصرار دولت بر اجرای اين طرح علی رغم مخاطرات آن نمايانگر اهداف سياسی و امنيتی آن برای حاکمان در بلند مدت است.
احمدی نژاد برای قابل توجه کردن يارانهها به چهل هزار ميليارد تومان برای رسيدن به اين هدف نياز دارد و به همين دليل از اجرای قانون مصوب مجلس سر باز زده است. خامنهای و احمدی نزاد بر اين باورند که با اجرای طرح هدفمند کردن يارانهها اقشار فقير را حامی خود ساخته و در برابر طبقه متوسط شهری که با حکومت مخالف هستند برای خود پايگاهی خواهند ساخت. هدف اصلی اين طرح نه کاهش کسری بودجه دولت و نه ارسال سيگنال به بانک جهانی و پيروی از نسخههای آن است.
امنيتی، و نه اقتصادیاجتماعی
در يک ديکتاتوری نظامی، نگرش امنيتی و نظامی بر تنظيم سياستها و تصميمات حاکم است. حکومتی که هر روز خود را در معرض سقوط می بيند تنها به بقا می انديشد. با توجه به سوابق امنيتی و نظامی وزرای دولت احمدی نژاد طرحهای آنان نيز همواره متوجه به حل مشکلات سياسی و امنيتی حکومت است. زمان طرح پيشنهادهای آنان بهترين شاخص برای اندازه گيری ميزان سياسی و امنيتی بودن آنهاست.
اگر کوچک سازی تهران يک برنامه اجتماعی (برای کاهش خسارات زلزله) است و نه طرحی سياسی، چرا در دور اول رياست جمهوری احمدی نژاد اصولا بحثی از کوچک سازی تهران و وارونه کردن روند مهاجرت به شهرهای بزرگ به ميان نيامد؟ گسلهای زير شهر تهران بعد از انتخابات رياست جمهوری سال ۱۳۸۸ و اعتراضات ميليونی به وجود نيامدهاند. تمرکز بخش عمدهای از مراکز آموزشی در تهران موضوع تازهای نيست که تازه به ياد سياستمداران افتاده باشد. بحث هدفمند کردن يارانهها نيز دو دهه است در دولتهای جمهوری اسلامی مطرح بوده اما به دليل مخاطرات سياسی و امنيتی اجرا نشده است.
نگرانی از کيفيت رشتههای علوم انسانی در دانشگاهها يا تمرکز بسياری از مراکز آموزش عالی در تهران، زلزله در تهران و فشار اقتصادی بر اقشار فقير يا توزيع نادرست درآمدها با مشخصات و رفتارهای ديگر حکومت يعنی فساد نهادينه و گسترده، ناشايسته سالاری و مديريت غير علمی آن همخوانی ندارد.
***
طرحهای مهاجرت معکوس و انتقال دانشگاهها به خارج از شهر تهران از ابتدا شکست خوردهاند. دولتهايی با مشروعيت و کارآمدی بيشتر و منابع مالی بهتر چنين طرحهايی را در سر داشتند و ناموفق ماندند. دولت موجود نه منابع کافی و نه ظرفيت کارشناسی لازم برای انجام اين گونه طرحها را در اختيار دارد. طرح هدفمند کردن يارانهها نيز علی رغم تصويب مجلس معلق مانده است
منبع:پژواک ایران