هموطنان مخالف رژيم، همديگر را پشتيبانی کنيم
مژگان پورمحسن
خانم ها و آقايان مخالف رژيم در خارجه،
اگر هزار زن ايرانی مخالف رژيم از زوايای مختلف موضوعات مربوط به مملکت ما را مورد کنکاش و بررسی قرار دهند بهتر است يا آنکه تعدادشان به اندازهٔ انگشتان دو دست باشد؟ اينکه راجع به موضوعی که من می نويسم خانم يا آقای ديگری تجربهٔ کاملأ متفاوت و واقعی خود را قلم زده و در اختيار همگان قرار دهد بهتر است يا اينکه يک دانش يا تجربه يا نگاه صرفأ مطرح باشد؟
دوستان،
ما از همين حذف همديگر، از سانسور يکديگر، از زدن برای همديگر به اين نقطه رسيده ايم که با حضور شش ميليون ايرانی در خارجه و يک دنيا علم و تخصص و تجربه و وسايل ارتباط جمعی و امکانات به اندازهٔ يک تشکيلات چند صد نفرهٔ دمکراتيک نداريم که در خارجه لا اقل بتواند بازتاب خواسته های مردم جان به لب رسيده مان باشد!
مخالفين رژيم،
اين خلق زشت و خوی دور از تمدن که هموطن ديگری را رقيب و دشمن خود بدانيم چند واقعيت را ثابت می کند:
۱ـ ما با تکثر عقايد و آرا مخالفيم.
۲ـ بر عکس ادعاهای آزادیخواهی و دمکرات بودن، ما هم فقط می خواهيم تنها چهرهٔ مطرح، تک صدای شنيدنی، يگانه « نابغه»، « متخصص»، « منبع » در مورد تمام موضوعات باشيم. باور کنيد اين ويزگی ايرانی، مردم سوز و مملکت برباد ده است. اينکه ما موفق نميشويم رژيم اسلامی را زمين بزنيم اين است که « جمع» بلد نيستيم. نمی خواهيم درک کنيم که جمع انرژيهای مختلف و رنگارنگ و ديگرگون است که امکان تجربهٔ دمکراتيک و پيشبرد مبارزه با هيولای آخوندی حاکم بر ميهن مان را پيش می برد.
۳ـ ما هم « آيت الشيطانی» و « ولی وقيحی» و « علامهٔ دهری » را در خود داريم و بشدت از وجود آن در ضمير و عمل خود مراقبت کرده و دنبال پيرو و مؤيد و دنبالچه هستيم.
۴ـ اين در حاليست که همگی به مقدسات ديگران قسم ياد می کنيم که بدنبال منافع فردی نبوده، کرسی و مقامی برای خود قائل نيستيم، صرفأ هدفمان « روشنگری»، « مطلع نمودن» هموطنان، « در جريان قرار دادن» افکار عمومی است و ديگر هيچ! آخر پس از آخوندهای دزد جنايتکار نمی توانيم ما هم ادعا کنيم کار فی سبيل الله است اما تحمل کلامی يا خاطره ای متفاوت با کلام و خاطرهٔ خود را نداريم!
دوستان، ياران، هم دردان رنج کشيده و دلسوخته از ديکتاتوری، از رژيم جمهوری اسلامی ضد ايران و ايرانی، از آخوندهای ضد بشر، شما را به شخص خودتان قسم می دهم که عزيزترين تان می باشد، که بيش از هر کس و هر فکر و هر عمل قبولش داريد و از او تمام عيار دفاع می کنيد، بله با شما هستم که
در جرگهٔ فعالين ضد رژيم، مدافعين آزادی و دمکراسی، انسانهای سکولار و رها شده خود را معرفی
می نماييد، عزيزان، انقدر منم منم نکنيد و به ديگران هم فرصت و گوش و امکان گفتن و نوشتن و ديده شدن و شنيده شدن و خوانده شدن بدهيد.
درک و شعورداشتن يعنی توان احترام گذاشتن، سعی در درک نمودن و کمک به راهگشايی برای فرد و افراد متفاوت از خود و نه تکرار خود.
اقلأ به جوامع غربی که در آنها زندگی می کنيد توجه بفرماييد که هر عيبی داشته باشند هر فرد و گروه و حزب چقدر به مخالف خود احترام می گذارد و تا کجا تحمل مخالفين خود را دارند، با همديگر دوست و همکار هستند. بواقع که اين ملل از احترام و علاقهٔ عميق بيکديگر، به هم نوع به اين جايگاه سياسی و انسانی رسيدند نه از خود بزرگ بينی و هيچ خواندن ديگران. با هم باشيم نه با خود.
۱۱ شهريور ۱۳۹۷
منبع:پژواک ایران