دمکراسی و مبارزهٔ مسلحانهٔ چریک مخفی ـ قسمت آخر
مژگان پورمحسن
مبارزهٔ مسلحّانه و بخصوص زندگی چریک مخفی در وطن ما و با وجود فداکاریهای بسیارِ شهدای آن بخت و اقبالی ندارد زیرا در فرهنگ ایران و ایرانیان نمی گنجد. آنقدر ایرانی با این نوع مبارزه بیگانه است که ساواک شاه در اوّلین یورش خود به سازمان مجاهدین خلق بنیانگذاران و ۹۰٪ کادرها و اعضای این سازمان «باصطلاح چریکی » را دستگیر کرد!!! شما حیرت نمی کنید که چگونه میشود از صدر تا ذیل یک سازمان چریکی را دستگیر کرد؟ اصلاً مگر میشود چریک را دستگیر کرد؟ آخر چریک به جوانی با زندگی و همهٔ زیبایی هایش خداحافظی کرده و آموزش نظامی لازم دیده ودورهٔ چریکی گذرانده ای میگویند که کارش و زندگیش صرفاً عملیات و درگیری با رژیم حاکم است و طول عمر چریک از چند ماه تجاوز نمی کند و آنهم اگر در اولّین عملیات شهید نشود. چرا؟ زیرا که چریک به فردی میگویند که در جنگ رو در رو با رژیم و در خاک کشور خود می باشد. درنو جوانی در دستنوشته ها و کتابهای مختلف در ایران می خواندم و سپس در فرانسه با ارتباط مستقیم با چریکهای سابق و هواداران آنها از کشورهای مختلف این آموزه را در مغزم ضبط کردم که «چریک هرگز زنده دستگیر نمی شود و با تمام سلاح هایش میجنگد و آخرین فشنگ وسیانور را برای پایان دادن به حیاتش مصرف می کند وبجز پیکر بیجان خود چیزی به دشمن نمی دهد.
فرد انقلابی از زمانی چریک میشود که در این جنگ رو در رو فعّالانه ومسلّحانه شرکت کرده و دشمن را با مرگی آتشین به سزای جنایت هایش برساند. زندگی چریک از چند روز تا چند ماه بیشتر طول نمی کشد. » بنظر بنده این تعریف دقیق ترین و جامع ترین تعریف از « چریک » می باشد که از آن منجمله برای ایران میشود استفاده کرد و اگر دقّت بفرمایید ما در ایران به ندرت « چریک » داشته ایم ولی افراد، گروهها، سازمان های اطلاعاتی و دولتها بسیار از این لقب سوء استفاده کرده اند و یا برای خود بزرگ نمایی یا برای سرکوبِ مطلق هر مخالفی او را یا آن گروه را چریک نامیده اند. در حال حاضر و فضای سیاسی پس ازسقوط بلوک شرق، به گروه چریکی و مارکسیستی کلمبیایی فارک که قدیمی ترین و بزرگ ترین نیروی چریکی همچنان موجود است بدقّت نگاه کنید. در حال حاضر نمایندگان فارک و دولت کلمبیا با میزبانی کوبا وساطت این کشور و همچنین نمایندگانی از نروژ در حال مذاکره برای رسیدن به حلّ اختلافاتشان هستند. علاقه مندان اگرزبان اسپانیولی میدانند می توانند علاوه بر سایت این گروه، هزاران صفحه خبر، گزارش و تحلیل راجع به این گروه بخوانند و ویدئوهایی از زندگیشان در جنگلهای کلمبیا را ببینند. علاقه مندانی که زبان انگلیسی می دانند نیز گزارشها، تحقیقات و مطالب جالبی از این گروه را می توانند در اینترنت پیدا کنند. نه این گروه نه هیچ گروه چریکی نَرم و رمانتیک و مورد علاقهٔ همه نیست. بنا به شهادت افراد مختلفی که دیدم و شنیدم « ورود چریکهایِ زن فارک به هر روستایی، درمَرد وزن و کودک روستایی وحشتی بیش از ورود چریکهایِ مَرد فارک ایجاد می کند».
بنابر این ملاحظه می فرمایید که اکثریت ۹۹٪ شهدای مردم ایران که از فردای سرکار آمدن رژیم منحوس خمینی و بدست جلّادان این رژیم بخاک افتادند و تا به امروز ادامه دارد « چریک » نبودند و نیستند. حال ببینید جنایت رژیم خون آشام آخوندی تا به کجاست؟ آخر کدام رژیم جنایتکاری در جهان امروز از ملّت خودش وحتّی هم دین خودش حتّی اطفال شیرخواره و کودک کودکستانی را با مادرشان که « هیچ عمل مسلحّانه ای نکرده که هیچ، اصلاً سلاح را نمی شناسد و در این باغها نیست » دستگیر می کند، به زیر بازجویی های قرون وسطایی میبرد، شکنجه می کند و زندگی و عمر میلیونها خانوادهٔ محترم ایرانی وآتیهٔ چندین نسل را تباه می کند؟ چندین نسل از فرزندان پُرانرژی، جوان، با استعداد ونخبهٔ این کشوررا این رژیم ضد ایران وایرانی درگوشهٔ سیاهچالها به بند واسارت کشید و با شکنجه وتجاوز و داروتیرباران نابود کرد؟
و حال به این موضوع بپردازیم که در گروهها ی کوچک شهری ومحلّی وسازمان های بزرگ سیاسی سراسری که از بعد ازبازگشت خمینی خون آشام به ایران، ازسال ۱۳۵۷ تا به امروزشکل گرفتند وهر کدام ادعّای تغییررژیم یا سرنگونی آخوند ها را داشتند و رهبران کذایی آنها بدون کوچکترین احساس مسئولیت گروهی و سازمانی و تشکیلاتی یا انقلابی و چریکی یا انسانی و ملّی چندین نسل این ملّت و مملکت را آگاهانه به لایِ چرخِ زجر و مَرگ رژیم هیولایی آخوند ها انداختند و می اندازند و خودشان در راحتی و ناز و نعمت بسرمی برند، مسئولیت آنها را فراموش نکنید. همهٔ این باصطلاح رهبران می دانستند خمینی و آخوند به جسم و روح وجان جوان کوچکترین رحمی ندارد. این را روزانه هوادارانشان زیر قمّه و چاقو و سنگ گزارش میکردند. این را در کردستان و ترکمن صحرا رژیم عیان کرد. زورگویی، پرخاشگری و حمله و هجوم وحشیانهٔ رژیم را زنان در تظاهرات ضد حجاب اجباری و دفاع از حقوق خویش، چندی پس ازبازگشت منحوس خمینی دیدند و سیاسیّون نیز.
رژیم آخوندی راهی بجز مَرگ ندارد زیرا ایرانیان از این نوع هیولا منزجرند. شخصاً هیچ شکّی ندارم که جارو کردن این رژیم توسط مردممان خواهد بود. اینکه کِی و به چه صورت باشد را حاضران در صحنه تعیین میکنند و نه خارجِ کشوریها.
جاوید ایران
مژگان پورمحسن
منبع:پژواک ایران