اولأـ آقای رضا پهلوی هرگز نگفته که مايل به پادشاهی درايران بعد از سرنگونی رژيم آخوندی است بلکه چندين بارتأکيد کرده که ايشان پس ازبيش ازچهل سال تجربهٔ سياسی و ديدن سيستمهای مختلف درکشورهای گوناگون،به نظام جمهوری برای آينده تمايل دارد.

دومأـ آقای رضا پهلوی مطلقأ ازسلطنت طلبان تقاضای وکالت يا نمايندگی نکرده بلکه به ضرورت داشتن حمايت جدی از سوی مردم ايران به هر کسی که بخواهد در روابط بين المللی سخنگوی معتبری ازنظردول مختلف باشد تأکيد کرده.

سومأـ برعکس عرايض شما، آقای رضا پهلوی چارچوبه فکری و سرخطهای عملی اش را حتی درآخرين مصاحبه با تلويزيون من و تو بزبان ساده و صريح و روشن بيان کرده است.  ازجمله زمان کارداوطلبانهٔ ايشان در مورد ذکرشده ميباشد که پايان آن با سقوط حکومت جمهوری اسلامی همزمان ميباشد.

چهارمأ ـ شما با تقسيم بندی هشتاد ميليون مردم ايران به دودستهٔ سلطنت طلب و جمهوری خواه، اعلام کرديد که رضا پهلوی

« شازده يا شاهزاده» نمايندهٔ سلطنت طلبان است و حالا جمهوری خواهان واگرشد با سازمان مجاهدين خلق با همديگرنماينده يا نمايندگانی از سوی جمهوری خواهان معرفی کنند که مردم جمهوريخواه به آنها رأی دهند.

آقای محترم، من هرگز در زندگيم سلطنت طلب نبوده و نيستم ولی من به آقای رضا پهلوی بدليل پروندهٔ روشنشان در مقابل جمهوری اسلامی ضد ايران و ايرانی و بدليل در جرگهٔ برانداز بودن ايشان و همچنين مواضع روشنشان در قبال سنخگوی امين و قابل اعتماد بودن اين فرد برای انتقال خواسته های مردم کف خيابانهای وطن و صرفأ دردوران فعلی تا سرنگونی رژيم آخوندی به ايشان وکالت داده ام. درهمين رابطه بد نيست نوشتهٔ کوتاه من را درپژواک ايران بخوانيد.

 

در آخر، آقای محترم، من شما را نميشناسم و ميزان آشنايی شما با سياست را نميدانم اما چون من درخارجه هستيد با يک مطالعهٔ نسبتأ طولانی و وقت گير ميتوانيد به انواع  رژيمهای پادشاهی موجود درجهان پی ببريد. ازسوی ديگرمطالعه را در رابطه با انواع و اقسام جمهوری دردنيای امروز ادامه داده و ملاحظه نماييد که يک رژيم جمهوری نداريم بلکه جمهوری ها از انواع رژيم سلطنت هم متکثرترند. البته نظامهای کمونيستی نيز هستند.

اما شما مجاهدين را در طيف جمهوريخواهان قرار داديد! گروه مسعود رجوی به سيستمی بنام رهبری مطلقهٔ مسعود رجوی از درون روابط تشکيلاتی و بيرون روابط سازمانی اش شناخته ميشود. ايدئولوژی، سياست، استراتژی، تاکتيکها، ساختار سازمانی و بقول خودشان حيات و مماتشان درگرو گفته ها و خواسته های رهبرعقيدتيشان ـ مسعود رجوی ـ خلاصه ميشود. بدين ترتيب است که مريم رجوی از سی سال پيش با تيتررئيس جمهور برگزيدهٔ مقاومت و رئيس شورای ملی مقاومت برای سی سال گذشته تا دوران بعد از سرنگونی آخوندها معرفی شده است. با همين توضيح بسيار مختصر من ـ اگر فردی آشنا با سياست باشيد پاسخ خودتان را گرفته ايد.

 

من شخصأ اميدوارم ازميان ايرانيان خارج کشورکسانی که بواقع درد ايران و ايرانی را دارند، برانداز بوده و هستند، کارنامهٔ زندگی آنها قابل ارائه به مردم است، راستگو و خوشفکرو خوب عمل هستند، قابل اعتماد مردم ميباشند، در هر زمينه که صلاحيت و توان فکری، جسمی و عمليشان اجازه ميدهد خود را به مردم ايران توسط راديوـ تلويزيون های ايرانی و با بهره گيری از انواع امکانات تکنولوژی معرفی کرده و برای دوران فعلی تا مقطع سرنگونی رژيم و با هدف رساندن حد اکثری صرفأ پيام مردم داخل ايران درکف خيابانهای وطن به مجامع بين المللی و دول خارجی و بدون چشمداشت و هدف قدرت گيری الزامی پس از سرنگونی به پيشبرد اهداف انقلاب زن زندگی آزادی کمک رسانند.

 

با احترام