ولایت ناپذیری گناه ماست ـ قسمت هفتم
مژگان پورمحسن
« آقا سالاری »
دوستان، هم نسلان و بزرگترها، آیا بیاد می آورید ما در ایران کلمهٔ آقا را بجز معنی اصلیش که « مَرد » میباشد درکدام روابط و با چه معانی بکار می بُردیم؟ این خودش راهی برای ایرانی شناسی است.
در روابط مالک و رعیتی، مالک آقاست. دراداره بین کارمندان، رئیس آقاست. درکارخانه، صاحب کارخانه آقاست. درکارگاه،«اوسّا» صاحب کارگاه آقاست. درمغازه، صاحب مغازه آقاست. درخانقاه بین دراویش، صاحب خِرقه آقاست. درمسجد و روضه، میان حضّار، صاحب عمّامه آقاست. درجامعه و میانِ مَردُم، آنکه مال دارد آقاست واگرصاحب ثروت زن باشد باز هم آغاست
امّا در میان شیعیانِ علی، آقا یکیست، مولا یکیست، یار یکیست، دلداریکیست، مَرد یکیست، گُرد سَرافرازیکیست،
عاشقِ ومعشوق یکیست، آنهم علیست، علی، علی
حال زمانی به عصمت وپاکی در خود فرو رویم، چشم بر این دنیای فانی ببندیم و همچون مولا علی خود را در برابر خداوند بیابیم. آنوقت کی هستیم؟ جرأت وشرف این با خدا بودن را داریم؟
خداپرستید یا خود پرست؟ خداپرستید یا پول پرست؟ خداپرستید یا قدرت پرست؟ خداپرستید یا احمق پرست؟
می گوئید نمیدانید. موتورمحرکتان چیست؟
بنده خدایید و پیروعلی یا بندهٔ شیطانهای وجودتان منجمله پیروِ«آقایان» مالک زمین ومغازه و کارخانه و خرقه
و وعظ؟ اگر پیرو آقایان هستید، جرأت داشته باشید وهمچون ابن ملجم هر لحظه با پیروی از «آقایانتان» مغز علی را بشکافید. و تُف برویتان اگر ازنام علی نان میخورید و عِرض علی میبرید
پس تا کلام بعدی با خدا باشید و با علی
مژگان پورمحسن
منبع:پژواک ایران