سرنگونی آخوندها چه شد؟ ( بخش سوّم)
مژگان پورمحسن
فکر می کنم بعد از سی و پنج سال مقاومت و مبارزه با آخوندها وادعایِ سالیانهٔ سرنگونیِ این رژیم نکبت بار، اگرفَرد مبارزوبطریق اولی گروه مبارز به تجزیه و تحلیل های سیاسی وسیاسی ـ نظامی ( گروههای مسلّح ) و اجتماعی ـ اقتصادی غلطِ خود انتقاد نکند و راه صحیح مبارزه را در پیش نگیرد می توانیم با اطمینان صد در صد بگوییم و تأکید کنیم که آن فَرد نَه مبارز بلکه دیوانه است و آن گروه نَه مبارز بلکه تضمین کنندهٔ ادامهٔ حکومت آخوندهاست. چرا؟ زیرا از همان ابتدایِ سَرِ کار آمدن آخوندها و درحالی که جنایت کار اعظم ـ خمینی زنده بود، آخوندها درکشتن و از بین بردن دشمنانِ خود لحظه ای درنگ نکرده اند که هیچ حتی در اعدامِ موافقان، یاران و بستگان خود نیزابایی نداشته اند. برای آن اشخاصی که جوان ترند یا آن سالها را فراموش کرده اند عرض می کنم حصر ولیعهدِ خمینی، منتظری را شنیده اید؟ حصر موسوی و کروبی را ملاحظه می فرمایید؟ دستگیری و شکنجه و اعدام هوادارانِ این دو کاندیدای ریاست جمهوری سالِ ۱۳۸۸ که هم خودشان از « یارانِ امامِ جماران » بوده اند و هم طرف دارانشان از حامیانِ جمهوری اسلامی هستند را می بینید؟ اینها را که خود از پایه های حکومت ملاها هستند را در جا و بدون هیچ درنگی و در مقابل مَردُمِ دنیا منجمله مسلمانان و شیعیان میگیرند و میبَرَند و تجاوز می کنند و تکه تکه و مثله می کنند و بسیاری را هم در کیسهٔ آشغال یا گونی پاره تحویلِ خانواده میدهند.
آدم معمولی، شاعر، نویسنده، وبلاگ نویس، کارگر، بیکار، معلم، استاد دانشگاه، خانم خانه دار، کشاورز، دانشجو، بیسواد، بازاری، لباس فروش، میوه فروش، زن، مرد، بچه، پیر و جوان، تبعهٔ ایران یا تبعهٔ ایران و کشوری دیگر( تبعیت دوگانه یا چند گانه) همگی را این جانورانِ حکومت « رأفت اسلامی » درجا میدرند تا برای صدها زندانی جدید فردا جا باشد.
برای من، اصطلاحِ « مقاومت دربرابررژیم » بجز در مورد تعدادی اززندانیان اساساً اصطلاحی مسخره است زیرا همانطور که دیده ایم هیچکس ـ بجز موارد معدودـ در مقابل سبعیت این رژیم طاقت مقاومت ندارد. توجه میدهم که در فرهنگ اینجانب مقاومت و مبارزه فقط رودر روست نَه با چند هزار کیلومتر فاصلهٔ جغرافیایی از یکدیگر. در مقابل حکومت آخوندی هیچ شخص سیاسی یا گروه سیاسی نایستاده است زیرا همهٔ آنها را رژیم کشته و بمحض دیدن یا شنیدن یا شک بردن درجا می کُشد: ندا آقا سلطان را دنیا دید و فهمید « جمهوری اسلامی » و حکومت ملاتاریا چیست. می دانید از صحنهٔ جان دادن ندا من به یک شخص غربی برنخورده ام که نداند حکومت ایران یعنی چی و آخوند یعنی چه نوع جانوری. همه فهمیدند. آخر از اینهم واضح تر رژیمی میتوانست نشان دهد که « در مقابلش » هیچکَس در خیابان و در روز روشن و در مقابل چشم میلیونها ایرانی و میلیاردها انسانِ کرهٔ خاکی حتی نمیتواند در سکوت بایستد یا راه برود. این واقعیت عجیبی در قرن بیست و یکم ودرمقابل چشم جهانیان بود که در حکومت مدعی دمکراسی ودرفردای باصطلاح انتخاباتِ آزادِ آن حتی کسی که سیاسی نیست و رأی هم نداده و فقط از خیابان رد میشده، آنهم یک دخترجوان با دست خالی و بدون اینکه حرفی بزند یا شعاری بدهد « اعدام خیابانی » شود. بله، هیچ حرکتی از ما فعّالین خارج کشوری در قدیم یا در زمانِ حال نبوده ونیست که اینچنین رژیم جهل و جنایت آخوندی را واضح به همهٔ انسان ها معرفی کند و دیدیم از سراسر جهان، ایرانیان و غیر ایرانیان، بدون « هیچ رهبری » و « هیچ تشکیلاتی » به حرکت درآمدند.
بنظر بنده گرچه رژیم هزاران هزار بار نشان داده که « رویارویِ خود » فقط « جسد» را ممکن است تحمّل کند و بدین دلیل در « مقابلِ خود » هیچ شخص شناخته شده و هیچ گروه و دسته ای نمی بیند و تا به حال از ما ایرانیان مخالفِ خود که هیچ کدام درایران و درنتیجه « رودر رویِ او » نیستیم هم بدرستی « بُرده» امّا تحلیل خودش از موقعیتش کاملاً درست بود که « اگر تحریم ها چندی دیگر ادامه پیدا کنند و بیشتر شوند و مردم محروم با شکم خالی و نیروهای کفش ملّی پوش رژیم با جیب خالی به حرکت درآیند دیگر سرنگونی رژیم حتمی است.»
این سناریورا که رژیم بطور کاملاً « شفاف » به همریشان خارجی توضیح داد و بنفع طرفین تشخیص داده نشد، همریشان از رویِ میز برداشتند امّا به یک شرط: « دیگر همه چیز را خارجیان بدزدند » و آخوندها تقریباً بَسِشان است. زمانِ حرفِ آخرِ مردم فراخواهد رسید. نه ما فعالانِ خارجِ کشوری در آن نقشی خواهیم داشت نَه در ایران گروهِ سیاسی و متشکل در« تقابل با » رژیم می تواند وجود داشته باشد نه نیرویِ چریکی یا انقلابی یا نظامی « رودررویِ رژیم » هست ومیتواند باشد. پس در این تحلیل نَه رهبری از خارج کشور مطرح است نه موسوی و کروبی و رهبری از داخل. نه تشکیلاتی از خارج از ایران نقش دارد و نه خواهد داشت و نه از داخل. ولی رژیم آخوندی درتمامیتش و تا ریش وریشه اش توسط مردم شجاع ووطن دوست ایران بَرخواهد افتاد.
لطفاً بقیهٔ تحلیل را خودتان انجام دهید.
منبع:پژواک ایران