آنها که جان خویش را فدای خلق قهرمان کردند و آنها که خلق قهرمان را فدای جان خویش نمودند
مژگان پورمحسن
بیاد شهدای والامقام احمد و آذر رضايی ، موسی خیابانی و اشرف ربیعی
نسل ما با نامها و خونهای انسانهای بزرگ و انقلابی عجین گشت که متأسفانه بیش از اینکه خودشان را ببینیم و بشناسیم، با خودشان محشوروهمدم وهمرزم باشیم، با وصیّت نامه ها، برخی دست نوشته های منتشرشده ویا عکسی از این شیرزنان وکوه مردان آشنا هستیم.
این روزها سالگرد شهادت تعدادی از مسئولین سازمان مجاهدین خلق ایران است که همگی حیات و شهادتشان، عقیده و جهادشان بخاطر استقلال میهن و آزادی مَردُم و از بین بردن استثمار طبقاتی و راهگشايی برای جامعهٔ ایده آلشان « جامعهٔ بی طبقهٔ توحیدی » بود. همه شان جوان و پرانرژی ومصّمم، با ایمان به خداوند یکتا ومسیرِ رهايی خلق درزنجیرشان به مبارزهٔ مسلّحانه پا گذاشته بودند. این انقلابیون با انتخاب آگاهانهٔ زندگی فقیرانه و سخت و با خود سازی انقلابی و توحیدی در کارگاهها و کارخانه ها و دربطن زندگی استثمارشدگان به شخصیت های کم نظیری تبدیل شدند که درهرصحنه همچون خورشید درخشیدند. مقاومت چشمگیرشان در زندان و در بیرون زندان وتقدیم نَفَس و جان و خون خویش به یگانه صاحب آن خداوند یکتا ودر راه رهايی خلق در زنجیرشان در تاریخ میهن و حافظهٔ هم میهنان خواهد ماند. عُمرسازمان مجاهدین خلق ایران با شهادت های سالهای ۱۳۶۰ و ۱۳۶۱ و از دست رفتن تمامی مسئولین و کادرهای آن بپایان رسید. آخر مجاهد خلق هویت توحیدی وانقلابی و ضّد استعماری و ضّد استثماری داشت و با انقلابیّونی که دو صفت آخر را داشتند همراهی وهمبستگی داشت.
مسعود رجوی در نقطهٔ مقابل بنیان گذاران و شهدای مجاهد خلق هیچ گاه در هیچ صحنهٔ نبرد مجاهدین حضور نداشته و ندارد. هویت عقیدتی وی خودِ اوست و خدایش خودش میباشد. بر عکسِ مجاهد خلق و سنّت پاکی و وارستگی و افتادگی در برابرمَردُمِ رنج دیده و زجر کشیده وهمراهانِ سازمانی خویش ویارانشان، رجوی ثابت کرد که ازهویت عقیدتی و سازمانی مجاهدین خلق ایران کاملاً تهی است و هیچ شباهتی یا حتّی نقطهٔ اشتراکی با مجاهدین منجمله شهدا احمد ورضا و مهدی و آذر رضايی و موسی خیابانی و اشرف ربیعی ندارد.
مسعود و مریم رجوی خلق قهرمان ایران و فرزندان دلاورش را فدای زندگی انگلی و بی سروته خود می کنند.
این حقیقت را خودشان بهتر از هر کس می دانند.
منبع:پژواک ایران